به گزارش پایگاه خبری دیوان نیوز؛ محمدرضا ولیزاده دبیر تحریریه روزنامه دنیای هوادار در یادداشتی نوشت: اما در این روزهای وانفسایی که هر لحظه اخبارِ ناگوار از دست دادن هموطنانِ ما مخابره میشود، دو مقام مسئول کشور هم شدیدا خبرساز شدند، البته با کمی تامل در عمق رفتار این دو مقام رسمی کشور و علت یابی این حجم از کج فهمی، بارِ تلخی، غم از دست دادن هموطنانمان را سنگینتر میکند.
در ابتدا جناب کیانوش جهانپور، مسئول روابط عمومی وزارت بهداشت و سخنگوی سازمان غذا و دارو در رشته توئیتی، منتقدان سیاستهای این وزارتخانه در زمینه قیمت بالای واکسن داخلی کرونا را «پفیوز» خوانده بود که این ادبیات سخیفِ سخنگوی سازمان غذا و دارو، با واکنشهای گستردهای هم در شبکههای اجتماعی روبهرو شد.
اما بعد از جناب جهانپور، طرز نشستن عجیب رئیس سازمان محیط زیست، جناب عیسی کلانتری هم در مقابل بانوان خبرنگاری که در غم از دست دادن همکارانشان بودند که با اشک و آه، دردِ دل را پیشِ جناب معاون رئیس جمهور باز کرده بودند در شرایطی که خودشان نیز از حادثه دیدگان واژگونی همان اتوبوس مستعمل محسوب میشدند، با انتقاد شدید فعالان مدنی در رسانه های اجتماعی رو به رو شد.
البته چندان نمیتوان درخصوص رفتارهای نابخردانهی این مقام عالیرتبه کشور سخن گفت، زیرا هرچه بگوییم، بیشتر به خودمان توهین کردهایم که به کجا رسیدیم که چنین افرادی در مقام مسئول بر مسند پستهایی عالی رتبه قرار گرفتهاند و روی شایسته سالاری در کشورمان را سفید کردهاند، بهرحال با این وضعیت، مبادا یادمان برود که از ماست که برماست!
درخصوص آقای کیانوش جهانپور، ایشان همانند نامش، بسیار علاقه دارد تا کاراکتر کیانوشِ را در مجموعه برره ایفا کند و مدتها است از ادبیاتی استفاده میکند که گویی هیچکس جز جنابشان و آقای وزیر محترم بهداشت درک و فهمی در هیچ موضوعی ندارد، متاسفانه سیستم عقل کلی، بند بند وجودش را فرا گرفته است و این اولین بار هم نبود که چنین واکنشهای سخیفی را در برابر منتقدانش، از خود به نمایش میگذارد.
جهانپور در شرایطی از لفظِ پفیوز استفاده کرد که این لغت در بیکارگی و سست عنصری معنا میشود، اما پرسش اینجاست که مردمی که ناخواسته بر اثر بیکفایتی و سوءمدیریت همین آقایان پُرمدعای بددهن، اسیر پاندمی کرونا شدن و جان و مالشان بر اثر نالایقی امثال اینها به خطر افتاده است، بیکاره هستند، یا مسئولانی که نزدیک به دوسال است تنها موج سواری کردند و نه در مهار کرونا موفق ظاهر شدند و نه در تهیه واکسن توفیقی بدست آوردند؟
کشور ایران حدود ۸۳ میلیون نفر جمعیت دارد و برای واکسیناسیون جمعیت کل کشور چیزی نزدیک به ۱۶۰ میلیون دُز واکسن نیاز است، این در حالی است که تاکنون مجموع واکسنهای تزریقشده در دز اول و دوم، تنها به بیش از ۵ میلیون دُز رسیده است، حالا با منطقِ بیمنطقی خودتان این آمارِ فاجعه، نیاز به بوق کرنا دارد یا عملکردتان به حدی قابل دفاع بوده است که در برابر هرگونه انتقادی، خود را محق توهین و ناسزا به مردم میدانید؟
اما درمورد جناب کلانتری همین بس که ایشان هنوز طرز نشستنش را هم فرا نگرفته است، بعد ما انتظارِ نجات محیط زیستمان را از ایشان داریم؟ به جای دلداری و عذرخواهی، جوری در مقابل خبرنگار مصدوم نشسته است که انگار از او طلبِ ارث پدریاش را دارد و در مقابل نوکر خانهزادش نشسته است.
ناگفته نماند که پس از تمام این حواشی، جناب وزیر بهداشت از همکارِ مودبِ خود دفاع کرده و ضمن حمایت از وی، ناسزا گوییهای او را ناشی از فشارِ کاریشان خوانده و رئیس سازمان محیط زیست هم بدون اینکه بخندد، گفته است مگر چه کردم که عذرخواهی کنم، من همیشه اینطور مینشینم و حرفهایی که میزنید اراجیف است!
بهرحال عذرخواهی فرهنگی گم شده در شیوه مدیریتی اغلب مسئولان کشور است، اما به جای آن فرهنگ بیچشم و رویی و حق به جانبی، به شکل عجیبی در رفتار و کردار مدیرانِ ما رخنه کرده است.
البته در دنیای موازی در کشور ژاپن، سخنگوی بددهن در کسری از ثانیه استعفا داده بود یا در بدترین حالت اخراجش کرده بودند و مسبب حادثه اتوبوس خبرنگاران، صدبار تا به حال هاراگیری کرده بود!
نویسنده: محمدرضا ولی زاده