به گزارش اختصاصی دیوان نیوز؛ مدیرمسئول در یادداشتی نوشت: درست در زمانهای که بلیۀ کرونا در بدقوارهترین و دهشتناکترین شکلش درحال نسلکشی ایرانیان است و میطلبد مسئولان کشور اعم از اجرایی و رسانهای – جهادی و انقلابی در کنار کادر درمان باشند و ایشان را برای رفع این ویروس هولناک، یاری مضاعف کنند، اما در یک فقره یاوهبافی محض، دست به حملهای ناجوانمردانه به یکی از بهترین و کارآمدترین سنگرهای درگیر با این دشمن قدار زده و با ناجوانمردی بیمانندی خنجر کین و کید بدخواهانهاش را روانۀ کمر بهترین فرزندان رزمنده در خط اول مقابله با این بلیه کرده که با خواندن آن، آه از نهادم بلند شد و نتوانستم رسالتی را که قلم در چنین هنگامههایی بر عهدۀ دارندهاش گذاشته، به کناری بیفکنم و بیخیالِ پاسخی قاطع به چنین لاطائلات مهوعی شوم.
ماجرا از آنجا آغاز شد که قرار بوده شورای شهر کرج برای یاری دانشکدۀ علومپزشکی و تجهیز بیشتر آن، مبلغ 10 میلیارد تومان اعتبار تصویب شده را به حساب این دانشکده واریز کند. عددی ناچیز که با توجه به وضعیت سیاه اندر سیاه کرونایی در سراسر کشور و وضعیت ناخوشایند استان البرز در این زمینه، ظاهرا قرار است برای ساخت نقاهتگاه و تجهیز آن در استان هزینه شود؛ اما مسئله اینجاست که تا به امروز هیچپولی به دانشکدۀ علومپزشکی استان البرز پرداخت نشده و مبلغ نامبرده –دهمیلیارد تومان- هم کوچکترین ربطی به علومپزشکی ندارد. با اینحال، نگارندۀ چنین مطلبی در یکی از گروههای فضای مجازی که با واکنش منفی و بموقع ادمین پایگاه خبری تابناک هم مواجه شد، در کمال وقاهت این خبر را اینگونه بازتاب داده است:
«این سومین مرحله از بذل و بخششهای بیدلیل شورا از جیب شهر برای دستگاه فشل علومپزشکیاست. درحالیکه این دستگاه عریض و طویل و دارای وزارتخانه؛ اعتبارات ملی و انحصار محصول و خدمات بوده و هرگز یک پرسنل شهرداری را بدون دریافت هزینه، نه تنها مداوا که بستری هم نمیکند.»
پیش از ورود به مبحث اصلی، این نکته قابلذکر است که با توجه به تراکم جمعیتی بالا و کمبود سرانههای درمان در استان البرز، مدیریت قوی و جهادی و جانفشانیِ پزشکان و پرستاران باعثشده تا به نحو شایستهای از تمام بیماران استان پذیرایی شود و دیگر استانها که امکانات بسیار خوبی در برابر البرز دارند، بیمارانشان در راهروهای بیمارستانها اسکان داده شدهاند که چنین موقعیت مشابهی تاکنون در هیچیک از مراکز درمانی استان البرز مشاهده نشده است.
1. «فشل» به جایی نمیگویند که در طول یکسالواندی که از شیوع کرونا میگذرد نهتنها توانسته استان البرز و کلانشهر کرج را که در تقاطع مرگ بین استانهای سیاه و قرمز کشور چون تهران و قم و استانهای شمالی قرار دارد را با آماری از پایینترین میزان بستری و مرگ نگه دارد که حتی در روزهایی که تهران رکوردهای مرگ سهرقمی ثبت میکند، استان البرز رشد معناداری در تعداد تلفات کرونا همپای تهران ثبت نکرده است. آن هم وقتی کرج و استان البرز بهنوعی خوابگاه تهران حساب میشده و بدیهی است که بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی استان البرز(ایرانِ کوچک)، مشکلات عظیم پایتخت بر دوشش سرریز شود. به این اضافه کنید که دانشکدۀ علومپزشکی استان درعینحال در امر واکسیناسیون اقشار پرخطر چون تاکسیرانان، خبرنگاران و پاکبانان تقریبا از همۀ ایران جلوتر بوده و بهترین بیلان را داشته است. فشل اتفاقا به آن دستگاههایی میگویند که در طول مدت این بلای عالمگیر، با هزار شعبده و کثافتکاریهای جناحی و باندی، یکی از بهترین بیمارستانهای فوق تخصصی استان را به مرز تعطیلی و ورشکستگی رساندند و اگر همین تلاش دانشکدۀ علومپزشکی استان و عزم جدیای که در دولت جدید بوجود آمده نبود، خاکش را هم این جماعت اوباشِ مثلا مسئول به توبره کشیده بودند!
2. ظاهرا نویسندۀ این متن که مسئول درد و دل جماعت شهرداریچیهای استان است، نمیداند اگر خادمانی چون پاکبانان محترم را از دستگاه عریض و طویل شهرداری فاکتور بگیریم، از دستگاه متبوع ایشان چیزی جز بزرگترین دستگاه ناراضیتراشی در سطح کشور باقی نمیماند. شهرداریها بدون حتی ذرهای بالا و پایین در سطح یک ناراضیتراشی در کشور همپای بانکها در تمام آمارگیریهایی است که دستگاههای آمارگیر کشور انجام دادهاند و مردم، نگاهشان به شهرداریها نگاه بشدت منفیایاست که نهتنها کاری برای شهر انجام نمیدهد که آن را مسئول بسیاری از پسرفتها، اسرافها، حیفومیلشدن بیتالمال، رانتخواریها و تخریبهایش میدانند. حال چگونه نویسندۀ محترم اینگونه رندانه و با اعتمادبهنفسی مثالزدنی، اینچنین از نگاه جماعت شهرداریچی، دانشکدۀ علومپزشکی را «فشل» مینامد(!) واقعا خودش میتواند موضوع یکتحقیق جامع باشد دربارۀ چگونگی جابهجایی مرزهای وقاحت و پررویی و گندهگویی و یاوه بافی.
3. ظاهرا مشکل اصلی این رفیق شهرداریدوست ما با دانشکدۀ علومپزشکی این است که چرا اعتباراتی که باید به حلقوم آنها فرو رود، به دانشکدۀ علومپزشکی دادهشده درحالیکه سیستم درمان دارای اعتبارات ملی و انحصار محصول و خدمات بوده و اصلا چرا سهم شهرداریچیها از آن داده نمیشود؟ اصلا چرا واکسن را نمیدهند شهرداریها تا آنها با همان شیوۀ رانتیای که شهر را اداره میکنند، مسئلۀ واکسن را هم پیش ببرند!؟ مثلا مسئولان و کارمندان شهرداری اول خودشان بزنند و بعدا هم ایلوتبارشان و بعد مازادش را هم طی چند فقره تبصره و ماده واحده در قالب طرح تفصیلی به هرکس که خودشان صلاح دانستند(!) بدهند و پولش را هم بزنند به زخم زندگیشان. جدا اینطوری بهتر نمیشد!؟
4. اگر خدای ناکرده در البرز و در کرج، تعداد بستریهای روزانه از تعداد تختهای موجود فزونتر شد، کدام دستگاه مسئول پاسخگوی این موضوع است؟ آیا در آنصورت، باز هم دانشگاه، متولی ایجاد نقاهتگاه و ایجاد تختهای اضطرار است؟ پس نقش ستاد بحران استان و سایر دستگاهها در چنین بحرانی چیست؟
علی النهایه، امیدواریم واقعۀ شرمآوری که در این دستنوشته اتفاقافتاده آخرین نمونه از نوع خودش باشد و دیگر چنین هجویات و هزلیات و شطحیاتی مهوع در باب بهترین و خدومترین رزمندگان خط اول نبرد با کرونا در کشور در جایی دیده نشود. آن هم در زمانی که این رزمندگان خسته با آخرین توان باقیماندهشان همچنان چونان شیر در میدان نبرد با هیولای کرونا جان بر کف ایستادهاند و چنین رفتارها و برخوردهایی با ایشان در حکم خنجرزدن از پشت و خیانت آشکار در نبردیاست که ایشان به نیابت از یک ملت در آن درگیر است و بر همگان، فرض ملی و شرعیاست که این رزمندگان را با هرچه میتوانند و در توان دارند، یاری کنند...
نویسنده: مهرداد تیموری