با اين مقدمه كوتاه مي خواهم بگويم و بپرسم، چرا با وجود اینکه در خصوص مولفه های فرهنگي در ورزش بحث هاي جدی مطرح است اما وقعی برآن نهاده نمي شود؟ تا كي بايد محيط ورزشگاه های ما مورد هجمه افراد بي تربيت قرار داشته باشد؟ مسئول نظارت بر آن ها كيست؟
مگر نه اين است كه تقويت ارزش ها باید با تعليم و تعلم و تسری روحيه پهلوانی و بزرگ نمايي فرهنگ و ادب پهلوانانی چون پوريای ولي و غلامرضا تختی (كه سال هاست داعيه آن را داريم) شكل بگيرد؟ در كدام زمين مسابقه به ياد داريد گوشه اي از چنين مدلی آن هم در جامعه ای كه نماد ايرانی و اسلامی دارد! شكل بگيرد و هويدا شود؟
تا چه زمانی بايد اتفاقات و رفتارهاي حاكم بر ورزش و اساسا فوتبال ما كه از بازه بيشتری از مخاطب پذيری برخودار است، همواره در مقايسه با آنچه در جهان فوتبال به وقوع می پيوند فاصله اي آشكار داشته باشد و حسرت به دل بمانیم؟
خشن ترين بازيكن بارسلون يعني پويول يادتان هست؟ ديديد وقتي صورتش مورد نوازش بازيكن حريف قرار گرفت و همبازيانش به سمت بازيكن حريف حمله ور شدند، چه رفتار مردانه ای با بازيكن خاطي داشت و چگونه از تعرض ساير همبازيانش به بازيكن حريف خودداری كرد؟ اگر همين اتفاق در فوتبال ما نه براي كاپيتان بلكه اگر براي يك بازيكن معمولي اتفاق می افتد شاهد چه ماجرايی می شديم؟
يادتان مي آيد همين پويول به هنگام دريافت جام قهرمانی اروپا (كه افتخاری به ياد ماندني براي هر بازيكنی به شمار مي رود) اين افتخار را در يك روز به ياد ماندنی به آبيدال همبازی سرطانی خود پيشكش مي كند. اما در فوتبال ما كه داعيه الگوهاي پهلوانی آن هم از مدل ايرانی-اسلامي دارد چقدر شاهد چنين تصويری بوده ايم ؟ آيا اساسا چنین چیزهایی را بلديم؟
در فوتبالی كه هنوز بر اثر يك اشتباه داوري -كه امري بديهي در فوتبال قلمداد مي شود- دنبال داور مي كنيم، فرهنگ و اخلاق چه جايگاهی دارد؟ ساده تر بگويم -تا زماني كه تعريف درستی از فرهنگ و اخلاق ورزشی و ايضا اخلاق حرفه ای وجود نداشته باشد و متوليان امر احساس مسئوليت نكنند و نظارتی وجود نداشته باشد! چه در شرايط ميهمان و چه ميزبان، هنوز سينه می درند و پيراهن پاره مي كنند و واژه فرهنگ فقط سر درب تابلوی باشگاه ها خودنمايی خواهد كرد! نمي دانم... نمی دانم تا كی فرهنگ بايد حلقه مفقوده ورزش باشد؟ خط كش اندازه گيری عملكرد فرهنگي ورزش و اساسا فوتبال ما چيست؟ متولی تعيين ارزش ها و منشور اخلاقی و نظارت بر آن كيست؟ معاونت فرهنگی وزارت ورزش يا كميته اخلاق فدراسيون فوتبال؟
آيا آقايان (!) مطلع هستند در ليگ های پايين تر از ليگ برتر همواره چه اتفاقاتی به وقوع مي پيوندد كه هر بيننده ای از بيان آن شرم دارد!؟ به جرات می گويم! فرهنگ و ارزش های فرهنگی در فوتبال ما انگار هيچ محلي از اعراب نزد متوليان ورزش ندارد و انگار تابوتی است كه مرده ای در آن نيست و گريه كردن هم فايده ندارد! چون حساسيت و دغدغه ای نسبت به آن ندارند، چون هنوز اهميت آن را درك نكرده اند.
جالب است با وجود معاونت فرهنگی در وزارت ورزش و كميته اخلاق و کمیته صیانت در فدراسيون فوتبال (!) هنوز در ليگ های دسته اول و دسته دوم به سادگی هرچه تمام ارزش های فرهنگی توسط يك عده افراد معلوم الحال كه عنوان مربی و سرپرست و نماینده تام الاختیار و دستيار و... را يدك مي كشند، به حراج گذاشته می شود! فراكسيون ورزش مجلس جديد بايد به اين موضوع ورود كند. موضوعی كه وزير ورزش را به خواب برده يا خودش را به خواب زده است!
البته منكر اين نيستم كه فرهنگ ورزش ما متاثر از فرهنگ غالب جامعه امروز كشور است و هنجارشكنی، ريشه های اجتماعی و خانوادگی دارد اما در خانواده فوتبال متاسفانه فرزند ناخلف بسيار دارد؛ مثل تیم گل ریحان- بادران...
نویسنده: مهرداد تیموری