رضا تواضعی/ به گزارش دیوان نیوز و به نقل از دنیای هوادار؛ البته اینسازمان مخوف جنایت و خیانت مانند همه سازمانهای اینچنینی، اربابان منطقهای و فرامنطقهای هم داشته و دارد که غلاده اینها را در اختیار داشته و دارند و هربار به تناسب تواناییهای موجود این جانور هار، آن را از سمتوسویی متفاوت و به قصد آسیبزدن به دولت ملت ایرانی به سویمان گسیل داشته است. خوشبختانه در طول سالهای اخیر اینسازمان شیطانی تحت شدیدترین ضربات حاکمیت ایران و رزمندگان بدون مرزش بوده و دندانهای این کفتارها مدتهاست که خُرد شده و کمتر توانسته به شکل مستقیم و آنچنانکه سابق بر این به به شرارت میپرداخت، شر به پا کند.
اما اربابان اینجانوران حتی از همین جانور نیمه جان هم هر از چند گاهی برای ضربهزنی به ایران و ایرانی بهره جستهاند؛ چنانکه در فتنهها مختلفی در این سالها بهره جستند و یا برای جاسوسی و خرابکاریهای دیگر از اینها کماکان بهره میبرند و البته حالا هم قرار است از این سازمان برای ایجاد یک جنگ رسانهای در همکاری با دولت سوئد بهرهبرداری کنند. ماجرای فتنه جدید از بازداشت حمید نوری در سوئد به جرم جنایت جنگی! شروع شد. جایی که سازمان منافقین به همراه مشتی از گروههای تروریستی چپ و تجزیهطلب (مثل کمونیستهای کارگری که سابقه همکاری با سازمان جنایتکار و تجزیه طلب کومله را دارند) علیه حمید نوری به عنوان کارمند سابق قوه قضائیه ایران اعلام شکایت کردند و او را به ارتکاب جنایات جنگی و کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 متهم کردند.
ابتدا بد نیست نگاهی به وقایع سال 67 بیندازیم... زمانی که ایران قطعنامه 598 را در 27 تیر 1367 پذیرفت و بسیاری از یگانهای نیروهای رزمنده ایرانی به گمان اینکه جنگ پایان پذیرفته از حالت رزمی خارج شدند و یا به عقب بازگشتند که این باعث شد بعثیون از فرصت استفاده کنند و در مرداد همان سال عملیاتی سنگین در جنوب کشور تدارک ببینند که البته با پاتک نیروهای ایرانی عقب زده شد اما این حمله عراق تنها یک عملیات ایضائی و فریب بود برای طرحی شوم و بزرگتر که قرار بود با نام عملیات «فروغ جاویدان» از سوی سازمان منافقین در غرب کشور اجرا شود. عملیاتی که در مردادماه توسط اینسازمان جنایتکار و خائن انجام شد و اگر دلاوری نیروهای بومی و همینطور هوانیروز قهرمان و صد البته نقش بیبدیل شهید صیاد شیرازی در بازسازماندهی و رهبری نیروها در عملیات مرصاد نبود چه بسا این جانیان به اهداف پلید خود میرسیدند و ضربهای مهیب به کشور در زمانی که ایران در موقعیت ضعف از منظر نظامی قرار داشت میرسیدند.
اما اینعملیات شق دیگری هم داشت که قرار بود در داخل انجام شود و سازمان قرار بود با تکیه بر عناصر داخلی خود در تهران و مراکز برخی استانهای دیگر ناامنی ایجاد کند و بخصوص زندانیان خود را از زندانها بیرون آورد و مسلح کند تا به جان مردم بیندازد و کشتاری عظیم به راه بیندازند. اینجا بود که امام امت بعد از کشف این توطئه عظیم و نابخشودنی و البته آشکار شدن خیانت محرز منافقین بر همگان، هیأتی از قضات را مأمور کرد تا به این جنایت و خیانت عظیم رسیدگی شود و تمامی افرادی که در این توطئه دست داشتهاند و یا با آن همدل بودهاند و یا هنوز دل در گرو چنین جانیان خطرناک و جلادان بیرحمی دارند را سیاستی سترگ کنند. جالب اینجاست که در این هیأت رسیدگی به جنایت این جلادان جانی، قاضی جوان و شجاع و ولایتمداری به نام سید ابراهیم رئیسی هم بود که امروز رئیس جمهور کشور در هنگامه سخت کنونی است. همان که هدف اینفتنه در قالبِ دادگاه حمید نوری است. حال با اینتوضیحات احتمالا فهمیدهاید که اربابان شرارت جهانی و دشمنان وجودی این آب و خاک چگونه با قلب واقعیت میخواهند با تعویض جای جلاد و قربانی، مجازات خاطیان و خائنین به ملت و کشور را در قالب کشتار زندانیان سیاسی! و جنایت جنگی جعل کنند و از محاکمه حمید نوری که کارمندی دون پایه در آن زمان بوده، ماهی مراد خود را در قالب فشار به دولت مستقر ایران به ریاست سید ابراهیم رئیسی، شکار کنند.
دولتی که به خوبی در مذاکرات برجام طرف غربی را به عقب رانده و مفتون و مرعوب عربدهها و خط و نشانهای آنها نشده است و استوار و کارآمد، کشور را بدون اینکه معطل برجام و تفقد غرب! کند، در مسیر و ریل درست انداخته و اداره میکند. حال که معلوم شده این هیاهوی رسانهای برای چیست بر حاکمیت ایران واجب است مقصرین اصلی این سیاست کثیف رسانهای را که در راس آنها دولت سوئد قرار دارد به شکلی اصولی تنبیه کند تا دیگر گاوهای موبلوند هوس چریدن در چنین چراگاهی به سرشان نزند. در ابتدا اقدام بسیار خوب قوه قضائیه در تعین زمان اعدام جاسوس ایرانی سوئدیِ اسرائیل (احمدرضا جلالی) ضرب شست اول بود که البته نباید به اینجا ختم شود. سوئد کشوری است که برخلاف ادعاهای حقوق بشریاش بخاطر شرایط خاص جغرافیایی که دارد (سوئد هم مرز با روسیه و در میانه حوزه بالتیک و اسکاندیناوی و آلمان قرار گرفته) بشدت امنیتی اداره میشود. به همین دلیل گروههای سیاسی غیرهمسو با سیاستهای کلی خود را بشدت سرکوب میکند که از جمله میتوان به گروههای «اسکونه» و «یوتل لند» اشاره کرد که ابدا تروریستی هم نیستند و برخلاف سازمان منافقین دست به کشتار و قتل عام هم نزدهاند.
حال ایران میتواند چتر حمایتی خود را بر سر اینگروهها بیندازد و از آنها حمایت معنوی کند! که مطمئنا برای سوئد بسیار گران خواهد آمد. ایران یکبار در میانه جنگ ایران و عراق معادل چنین کاری را علیه انگلستان اجرا کرد و از «شین فنگ» شاخه نظامی جبهه آزادی بخش ایرلند جنوبی حمایت کرد و حتی به مامنی برای رهبر آنها –جری ادامز– تبدیل شد که باعث شد سیاستهای خصمانه انگلستان و کل اروپا نسبت به ایران تعدیل شود. در اقدام بعدی باید کلیه مراوادات اقتصادی ایران و سوئد که اندک هم هست قطع شود و با شرکای اقتصادی مطمئنتر پیگیری شود و در نهایت حتی اگر نیاز بود سطح مراودات دیپلماتیک هم از سفیر به کاردار کاهش یابد. توجه داشته باشید اروپا هیجوقت شریک خوبی در هیج عرصهای برای ایران نبوده و کاملا دنبال روی سیاستهای خصمانه آمریکا در ضربهزدن به ایران هم بوده است و ایبسا برخی کشورهای اروپایی و سفارت خانههایشان امروز در نقش اسب تروآی آمریکا در ایران نقش آفرینی میکنند.
و سخن آخر هم با آنهایی که فکر میکنند ما اگر در مقابل اروپا واکنش تند نشان دهیم چهها که نمیشود! به ایندوستان یادآور میشوم بعد از جریانات دادگاه میکونوس تمامی سفرای اروپا به یکباره از ایران رفتند و برای برگشتن خود طوماری از شروط را در مقابل ایران گذاشتند. اما بعد از یک هفته صرفا با این توافق که اروپا دیگر مأمنی برای گروههای تروریستی علیه حاکمیت ایران نمیشود و ایران هم دشمنان خود را در خاک اروپا از بین نمیبرد، دمشان را روی کولشان گذاشتند و برگشتند. اروپا مدتهاست که دیگر بازیگر بازیهای بزرگ نیست و این بازی فعلی هم بسیار بزرگتر از دهان گشاد گردانندگانش است.