محمدرضا ولیزاده/ به گزارش دیوان نیوز و به نقل از دنیای هوادار؛ اما واقعیت همینقدر خشک و بیرحم است؛ دراگان در قطر دیگر این اسکوچیچ نخواهد بود، یعنی بلاتکلیفی فعلی تیمملی، هیچ تاثیری در چگونه رقمخوردنِ آیندهی مربیگری او ندارد، حضور اسکوچیچ در جام جهانی قطر -ولو ناموفق- او را برخلافِ احوالِ امروزش یکمربی بینالمللی -با سبقهی حضور در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان و البته پیشنهاداتی بغایتِ اینجایگاهِ والا- خواهد کرد، حقیقتاً مهمترین دلیلِ اینکه او فقط میخواهد در جام جهانی روی نیمکت تیمملی بنشید هم همین است؛ رسیدن به آنچه در اینسالها، صرفاً بنا بر نازلبودنِ تواناییهایش، لایق و دارای آن نبوده و یکشبه در فوتبالِ ما صاحب همهی آن شده! حال تنها چیزی هم که در این سهمخواهیها اهمیت ندارد، آیندهی تیمملی و نسلِ قابلاحترامِ آن است.
ما هنوز هم به اسکوچیچ اعتماد نداریم؛ او هیچوقت جاهطلب نبوده و در هیچسطحی هم مشروعیت نداشته، تیم تحتِ هدایتش در بعد فنی مقتدر نیست و حتی برای مقبولشدن میان افکار عمومی هم هیچ تلاشی نمیکند، اما گویا امروز در فوتبال ما اصل بر ماندنِ اوست، یعنی منافعها در بودن او بهتر تامین میشود، دیگر مهم نیست چقدر محقِ نشستن روی نیمکت تیمملیست یا اینتیم تنها با یکمربی صاحبسبک با ایدههای بزرگتر میتواند رویا بسازد، چرا که دیگر معیارها و اهداف تغییر کرده، پس در وضعیت فعلی، اصل باید بهرهگیری درست از اینشرایط باشد، همهچیز به ۱۰ خرداد و اتفاقاتِ مجمع عمومی فدراسیون باز خواهد گشت، پس از تعیینتکلیفِ عزلِ شهابالدین عزیزی خادم و چهار عضو هیاترییسه، آغازِ عملیاتِ نجات فوتبال برای روی کار آمدن افرادی اصلح که این مهم تنها بدستِ مجمع فدراسیون فوتبال خواهد بود که میتواند آیندهی تیمملی را هم تحتتاثیر قرار دهد، پس با تصمیماتِ درست، دستاوردِ فوتبالِ ایران در قطر را فراتر از رزومهدار کردن دراگان اسکوچیچ کنید.