حسن صانعیپور/ به گزارش دیوان نیوز و به نقل از دنیای هوادار؛ مربیانی که با حضور خود علاوه بر تغییر نسل، دورنمای فوتبال کشور را برای درخشش در میادین بینالمللی امیدوارتر و روشنتر نمودند.
فرهاد مجیدی در راس
سرمربی استقلال تهران در چندین مقطع بهعنوان جانشینِ مربیان گذشته، هدایت آبیپوشان را برعهده گرفت و علیرغم کسب نتایج قابلقبول، موفق به کسب جام نگردید. این در حالی بود که مربیان نامداری چون پرویز مظلومی و امیر قلعهنویی جایگاه ویژه خود را بین هواداران و حتی کارشناسان و پیشکسوتان از دست داده و عملکرد علیرضا منصوریان و محمود فکری و در مقطعی مجید نامجومطلق بیاعتمادی نسبی را بین هواداران این تیم در مورد مربیان ایرانی ایجاد کرده بود. فرهاد مجیدی در تابستان 1400 بار دیگر مسئولیت هدایت استقلال را در حالی به عهده گرفت که شرایط باشگاه در حد نام باشگاهی چون استقلال نبود و چند مهره تاثیرگذار آبیپوشان از این تیم جدا شده و یا در آستانه جداشدن بودند. با این حال سرمربی جوان استقلال با انتخاب دستیاران مناسب و همچنین اعتماد به بازیکنانی که در ابتدا در حد نام و اعتبار استقلال نبودند و با حمایت ویژه مدیریت جدید توانست تیمی را بسازد که بالاتر از انتظار ظاهر شده و هفته به هفته به قهرمانی نزدیکتر شود. سرمربی استقلال را از این لحاظ میتوان در راس مربیان جوان نسل اخیر فوتبال ایران قرارداد که با پایبندی به اصول حرفهای و دوری از حواشی مخربی که معمولا مربیان جوان را تهدید میکند، گامنخست را محکم برداشت. فرهاد مجیدی اگر مورد اعتماد فوتبال ایران قرار بگیرد و اسیر سهمخواهیها و سلایق مخرب کشور نشود، در آینده نزدیک تبدیل به مرد انکارناپذیر فوتبال ایران خواهد شد. مسیری که در ابتدا باید توسط او شناسایی و پیموده شود تا دلسوزان فوتبال ایران بتوانند به او و امثال او کمک برسانند.
یحیی گلمحمدی بین حال و گذشته
یحیی گلمحمدی با تجریه تلخ سرمربیگری در پرسپولیس خود را بهعنوان یک مربی جسور در فوتبال ایران مطرح کرد. گلمحمدی خیلی زود دریافت کرد که باید در کوره لیگ و با تیمهای کمطرفدار اما با زیرساختهای مناسب پخته شده و آنگاه با قبول هدایت سرخپوشان پایتخت سر در دهان شیرکند. حضور او در تیمهایی چون نفت تهران، ذوبآهن اصفهان، فولاد خوزستان و نماینده خراسان به گلمحمدی این امکان را داد که از جرگه مربیان سنتی که نسل او را میتوان حلقه اتصال این دو دوره بدانیم، خارج شده و تواناییهای ویژه خود را به رخ فوتبال ایران بکشد. دو قهرمانی پی در پی با قرمزپوشان پایتخت و تجربه فینال آسیا به یحیی شخصیت یک مربی توانا را داده و قدر مسلم این است که اگر پرسپولیس در فاز مدیریت همچون پنج دوره قهرمانی، بهتر از فصل جاری عمل کند، بازهم باید به قهرمانی پرسپولیس با وی امیدوار بود. هرچند به نظر میرسد سرمربی پرسپولیس رگههایی از تفکرات سنتی را در مربیگری خود داشته و بین دونسل مربیگری ایران، مردد مانده است.
اعتماد اندک به سرمربیان جوان
علیرضا منصوریان، محرم نویدکیا، محمد ربیعی، مجتبی حسینی، مهدی تاتار، جواد نکونام، داود سیدعباسی، رسول خطیبی، رضا عنایتی، محمود فکری و حتی علیاصغر کلانتری، مردان نسل جدید مربیگری فوتبال ایران هستند که میشود به این فهرست چند نام دیگر را هم اضافه کرد و احتمالا چند بازیکن در آستانه خداحافظی نیز در یکی دوسال آینده به جرگه مربیان جوان وارد خواهند شد. با این حال میزان اعتماد باشگاهها به مربیان جوان با توجه به لیست موجود، کمتر از حد تصور بوده و به جز فصل جاری شاهد تغییرات گستردهای قبل از نیم فصل و بعد از نیمفصل در نیمکت تیمهای لیگ برتر بوده و هستیم. بهعنوان مثال باید به جابجایی مربیان چون منصوریان و تاتار در فصول اخیر اشاره کرده و به این نکته اعتراف کنیم که کمتر باشگاهی سراغ داریم که برنامه بلند مدتی از سرمربی خود مطالبه کرده و گویا باشگاههای فوتبال ایران به موفقیتهای مقطعی و زودگذر دلخوش کرده و حاضر نیستند سرمایهگذاری درستی در این زمینه انجام داده و آیندهنگر باشند. اعتماد اندک به مربیان جوان، پاشنه آشیل فوتبال ایران گردیده و باعث شده است تیمهای باشگاهی و به خصوص ملی کشور با هدایت مربیان داخلی به موفقیتهای چشمگیری دست نیافته ودست آخر مدیران کمصبر سراغ مربیان درجه دوم خارجی بروند.
نقش مربیان جوان در فوتبال ایران
از هر زاویه و با هر تفکری که به وضعیت کنونی فوتبال ایران بنگریم، نباید از نقش مربیان جوان در مقطع کنونی و آینده فوتبال ایران بگذریم. حضور مهدی مهدویکیا در راس کادر فنی تیم امید و پرورش مربیانی چون وحید هاشمیان که به نظر میرسد مغز متفکر اسکوچیچ در تیم ملی فوتبال ایران است، نشان از تواناییهای فوقالعاده مربیانی دارد که خط و مشی این رشته را در ایران مشخص خواهند کرد. باید یادآوری شود که فوتبال ایران باید از رفتارهای غیرحرفهای که علی دایی، رحمان رضایی و امثالهم را از پازل مربیگری و حتی مدیریت این رشته دور کرده است پرهیز کرده و این موضوع را توجه داشته باشد که حذف هر یک از مربیان جوان مساوی با عقب ماندن از قافلهای است که کشورهایی چون ژاپن، کره جنوبی، قطر و حتی کشورهای مثل عربستان و ازبکستان را سالها از فوتبال ایران جلو انداخته و هرآینه ممکن است به آرزوی صعود به جام جهانی منجر شود. آرزویی که بیش از چهل سال است موجب حسرت فوتبال ایران درخصوص صعود تیم ملی امید به المپیک شده است.
نویسنده: حسن صانعی پور