عبدالله دارابی/ به گزارش دیوان نیوز؛ گفتن و نوشتن از نکات فنی و بایدها و نبایدهای بازی با آمریکا، آنهم چند روز پس از بازی و در حالیکه آنها در تدارک تقابل با هلند هستند و ما تماشاگر بازی آنها، دیگر نوش دارو پس از مرگ سهراب است و فقط باید آن را تجربه سازیم برای آینده؛ البته اگر اهل به کارگیری تجربه و درس گرفتن از آن شده باشیم که خاک خوردن تجارب فراوانمان باعث آرزومندی امروزمان برای صعود از مرحله گروهی جام جهانی پس از ۶ دوره حضور شده است! اینک انتقاد، تخریب و فرضیهپردازی مطابق نگرش و سلیقه، آسانترین کار ممکن است اما آنچه گمشده و نیاز فوتبال ملی و در نگاه کلان عرصههای مختلف جامعهماست؛ تجربهاندوزی و پیداکردن راهحلهای درست برای اصلاح، بهبود و ساختن است که همواره با غفلت از آن در فوتبال و حتی بسیاری از امور دیگر، فرصت توسعه و پیشرفت را زایل کردهایم و کماکان شاهد سبقتگیری رقبا هستیم! این تفاوت عمده ما و کشورهای سبقتگیرنده است زیرا به قول مرحوم دکتر «علی محمد ایزدی» (در کتاب چرا عقب ماندهایم): «اولین تفاوت ما با کشورهای پیشرفته که منجر به عقبافتادگی ما و پیشرفت آنها شده، این است که ما در مواجه با مشکلات به دنبال خلاص شدن یا فرار از آنها هستیم ولی آن کشورها به دنبال یافتن راه حل رفع دائمی مشکلات!» اگر در فوتبال و سایر عرصههای جامعه که دچار رکودیم به مانند عرصههایی که در آن حرفی برای گفتن داریم ملتزم به بهرهگیری از روشهای علمی، تحقیقات و مطالعات، برنامهریزی، تلاش و پشتکار سودمند و هدفدار، تربیت نیروی انسانی ماهر و به کارگیری افراد خبره و کاردان باشیم مسلما می توانیم جبران مافات کنیم و به پیشرفت دست یابیم و این «اصلی مهم، مسلم و بدیهی» است که هم بدان آگاهیم و هم از آن غافل! اگر امروز در شرایط بهتر و آسانتر نسبت به آمریکا از صعود باز میمانیم، اگر ژاپن (که روزگاری حریف از پیش بازندهای برای فوتبال ما بود) رویای غلبه بر بزرگان فوتبال دنیا را از کارتون فوتبالیستها، در عالم واقعیت با مربی بومی خود و شکست بزرگانی چون آلمان و اسپانیا و صعود بهعنوان تیم اول از گروه مرگ جام جهانی قطر عملی میسازد و ما هنوز فاقد مربی داخلیایی هستیم که با او امیدوار به موفقیت در جام جهانی باشیم و اگر کشور کوچک قطر که در روزگار آقایی فوتبال ما در قاره کهن، تازه استقلال پیدا کرد با سرمایه گذاری ۲۲۰ میلیارد دلاری و ساخت ورزشگاههای مدرن و چشمنواز میزبان جام جهانی میشود و ما هر ساله نگران تایید ورزشگاههایمان برای میزبانی جام قهرمانان آسیا توسط «ای اف سی» هستیم؛ باید به تفاوتها در نگرش و عملکردها بنگریم. ما هنوز به افتخارات گذشته مینازیم و آنها به دنبال خلق افتخارات تازهاند! یک نگاه ژرف به لیگ برتر ایران بیندازید؛ وضعیت استادیومها، داوری، اوضاع فدراسیون، وضع باشگاهها، نحوه صحبتهای مربیان و بازیکنان در کنفرانسهای خبری، میزان تمایل و جدیت به علمآموزی و به روز شدن مربیان و پیشکسوتان جهت بهینهسازی عملکردشان و مقایسه آن با داعیههایشان و... کدام یک نشان از پیشرفت واقعی فوتبال ما دارد؟ کدامش ما را خوشبین به توفیق در عرصهای چون جام جهانی میکند؟ فقط میتوان از استعدادهای بالقوه بازیکنانمان نام برد که آن هم با آمدن مربیان بزرگ خارجی در قالب تیمی انسجام یافته است و امیدواریهایی به ما میبخشد! اگر بینش و نحوه برخورد ما با موضوع کما فی السابق باشد و به جای صرف وقت و نیرو در جهت پیشرفت و جبران مافات، درگیر منازعات بیحاصل داخلی برای اثبات خود و نفی دیگری باشیم و به جای تلاش برای حرکتی سازنده و رفع اشکالات، دنبال مقصر کردن یکدیگر باشیم باید روزی را به انتظار بنشینم که وضعیت کنونی آرزوی مان باشد و شاید بحرین و دیگری نیز از ما جلو بزنند!