در واقع وقتي زير ساخت ها بدرستي شكل بگيرند و مودت و دوستي و خواستن جمعي ،حكمفرما باشد سوء مديريت و تغييرات مديريتي و حتي پنجره بسته نقل و انتقالات هم نمي تواند مانع حضور پرسپوليس در فينال آسيا باشد.
ازآنجا كه اينگونه پايداري ،مستلزم رويكرد برنامه هاي توسعه و تحول است ،بنظر مي رسد يحيي گل محمدي اين موضوع رابدرستي درك كرده است.
تغييرات موجود در ساختار تيمي پرسپوليس (كه نمونه بارز آن را در نيمه دوم بازي با التعاون ديديم )حاصل همين تفكر تحول پذيراست .
تيم بستن كه يك هنر محسوب مي شود، يحيي نشان داد حتي در زمان كوتاه هم از چنين هنري برخوردار است و تيم خوبي را بسته كه در آينده بهتر هم مي شود.
اما اين يك روي سكه است.
روي ديگر سكه در ساختارتحول به حمايت مديريتي مربوط است.
مديريت حاكم در پرسپوليس چقدر از اين تغيير حمايت خواهد كرد؟
يحيي باتيمي كه بسته و بازي بسيارخوبي كه از بازيكنانش در نيمه دوم مقابل التعاون گرفت ،ثابت كرد آگاهانه گام درمسير تغيير و تحول گذاشته، اما سوال اين است كه مديريت پرسپوليس در اين زنجيره تامين كجا ايستاده است؟
بستن قرارداد به تنهايي كافي نيست و همه ي حمايت محسوب نمي شود.
حمايت و مديريت تعريف دارد !همانطور كه براي تكرار قهرماني ،نظام يكپارچه براي تحقق سنجه هاي قهرماني مفهوم دارد.
آقاي دندان پزشك !چقدر براي انجام مديريت درپرسپوليس با اين مفاهيم آشناست؟
يكدست صدا ندارد.
برانكو اگر تيمي ساخت كه پرسپوليس پوكر كرد ،حمايت مي شد و به او اعتماد شده بود.به يحيي چطور؟
نویسنده: مجيد سعيدي