مصطفی فراغت
آقای حسینی همدانی؛ بعد از نقد دلسوزانه شما به عملکرد شهرداری در خطبههای نمازجمعه و انفعال اعضای شورا، بر حسب وظیفه و در چند یادداشت به اتفاقات رخ داده در مجموعه مدیریت شهری و همینطور فعالیتهای مهرداد کیانی شهردار «خدوم» «مَشتی» و «خستگیناپذیر» کرج محترمانه و البته از نگاه رسانه پرداختیم که به دلیل ضعفِ مفرط مدیران در نقدشوندگی، از حراست شهرداری کرج تماس گرفتند که برای پارهای از توضیحات؛ «چرا از شهردار انتقاد میکنی» حاضر شوم.
چون دستمان زیر سنگ شهرداری است، راس ساعت حتی کمی زودتر حاضر شدیم و بر خلاف میل باطنی، تعهد دادیم و زیر برگه را هم به ناچار امضا کردیم. اما خواستم به اطلاع شما برسانم تا بیش از گذشته بدانید که جایگاه نقد در بین مدیران کجاست و البته نقش رسانه در این لابهلا، کجا.
مدیران از تعریف و تمجید خشنودند و رسانه هم تا زمانی که بهبه و چهچه کند، قابل تحمل!
حالا که محدودیتها بیش از گذشته شده و شاید نمیشود مدیران را نقدِ منصفانه هم کرد، تصمیم گرفتم از این پس به جایِ گلایه؛ مهرداد کیانی شهردار کرج، اعضای محترم شورا و سایر مدیران را روی سر گذاشته و حلواحلوا کنم.
بعد از دادن تعهد، از کنار برخی پروژههای شهری که عبور میکردم همه چیز واقعا به طرز شگفتانگیزی عالی بود، شهر لحظهبهلحظه در مدار توسعه است، رضایتِ شهروندان مثالزدنی و کارکنان نیز با انگیزه بالا و برای قدردانی از زحمات آقای شهردار؛ پشتِ میزهای خود جانفشانی میکردند. از اینها مهمتر رابطه اعضا با شهردار عالییییی و رابطه شهردار با رسانه بسیار تنگاتنگتر از گذشته است!
در پایان خالصانه عرض میدارم؛ «چوبِ آقای کیانی واقعا گُله، هرکی (اعضای شورا! و کارکنان) نخوره چیزه.»