دیوان نیوز، مهدی تیموری- ابتدا طرح «اکران آنلاین» با فیلم سینمایی «خروج» نوشته و کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» آغاز شد و پس از آن نوبت به پرویز شهبازی رسید تا تازه ترین ساخته اش فیلم سینمایی «طلا» را در این مسیر قرار دهد و شنیده ها حاکی از آن است که به زودی آثار بیشتری مثل «خون شد» (مسعود کیمیایی) و... به این جرگه بپیوندند.
اما مسئله به همین جا ختم نشده و دوستانِ اوجِ همیشه در «اوج» (با رویکرد سینما را وِلِش کن تا «نفت» دارم می سازم)! به تکاپو افتاده اند و قرار است ایده بامزه «درایوین سینما» را (فارغ از کیفیت، مزایا و معایش) پس از سال ها مجددا در کشور پیاده کنند و طبق خبرهای رسیده از جمعه همین هفته مورخ 12 اردیبهشت 1399 به مدت یک هفته و تنها در دو سانس 21 و 23:30 در پارکینگ شماره 3 برج میلاد تهران اجرا خواهد شد. پس عجالتا تا می صرفد ما هم می گوییم:«زنده باد نفت»! اما به هر شیوه ای که نگاه کردیم این وسط چند نکته، ابهام و یا... وجود دارد که حقیقتا هم کمی آزاردهنده و هم با واقعیت و منطق اجتماعی و اقتصادی و... جور در نمی آید
اول از همه در خصوص نام «سینماماشین» است که برای این طرح انتخاب کرده اند! (!) چرا واقعا؟ چه مشکلی در همان «درایوین سینما» وجود داشت؟ مثلا خواسته اید معادل سازی (بومی سازی) کنید؟ خب لااقل کمی فقط «کَمی» بیشتر فسفر می سوزاندید تا متوجه این نکته شوید که دو واژه «سینما» و «ماشین» هیچ کدام ریشه ای در زبان فارسی ندارند! (یا مثلا فکر می کردید اگر بگذارید «سینماخودرو» چنین استنباط می شود که سینمایی است که خودش می رود؟ به کدام سو؟ سینمای مستقل و بدون نفت، رانت، ویژه خواری، دغدغه مند و...؟ نه، نه، نه... اشتباهه، اشتباهه؛ اصلا ماشین لباس شویی رو هم خودمون روشن می کنیم!) پس در نتیجه نه تنها بومی سازی در نام این پدیده صورت نگرفته بلکه منتج به چنین تلفظ مضحک و نامانوسی شده که اساسا مانند دیگر شاهکارهای چندین سال اخیر «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» مانند «کش لقمه»، «چرخبال»، «دو سرپُف زینتی»، «دراز آویز زینتی» و... حسابی تو ذوق می زند و فاقد تاثیرگذاری است و یقین بدارید که هیچ گاه در «زبان عامه» نخواهد چرخید؛ همانطور که «رایانه» و... نچرخید. اما اینکه چطور و چگونه مثلا «هواپیما» چرخید و اینچنین پر کاربرد شد بحثِ ما نیست و به کمی «زبان شناسی» می زند و بسی چالش در خصوص «آی کیو»، «ای کیو»، «بی کیو» و «باربی کیو» و... برخی از مسئولان ایجاد می کند که اِهم اِهم... اصلا هیچی ولش کن!
دوم اینکه علاوه بر موارد یاد شده، از تاکتیک «تحریف» نیز بهره بردید که انصافا «غیراخلاقی» می نماید. آقایان در پوستر معرفی طرح (با پوستر فیلم «خروج») قید کرده اند:«برای اولین بار در ایران» (!) که جا دارد دوستانه (؟) به این عزیزان یادآور شویم که این طرح در صورت عبور از مرحله «اما» و «اگر» و به اجرا رسیدن، نسخه ای است که از «درایوین سینمای تهران پارس» (1339) و «درایوین سینمای ونک» (1348) گرفته شده و پیش از «تجربه سینماماشین با فیلم خروج» بارها و بارها اجرا شده و اتفاقا از پتانسیل بالای آن استفاده های بسیاری هم شده؛ مثلا فیلم های مطرحِ بین المللی و خارجی هم بارها و بارها اکران شدند و از قضا از برخی ریش سفیدان نقل است که «بسی لذت بخش» هم بوده!
سوم اینکه یک پرسش اساسی، ذهن معیوب، محدود و ناقص اینجانب را به خود مشغول کرده؛ اینکه «چرا باید همواره ردپای اوج در اولین های هنر هفتمِ کشورمان وجود داشته باشد؟» حال چه تحریف شده و جعلی مثل این، چه واقعی مانند «اکران آنلاین»؛ آیا حقیقتا پیش از این بزرگواران هیچ فرد یا افراد دیگری فکر اجرایی کردن این ایده ها به سرش نزده؟ یا زده و نتواگذاشتستند؟! (اشتباه تایپی نیست؛ لطفا درست بخوانید!)