البته به ما هم دخلی ندارد که چطور و چگونه این اتفاق خواهد افتاد. اما واقعا چطور و چگونه قرار است این طلسم شکسته شود. مزایده؟ فراخوان عمومی؟ واگذاری سهام؟ فروش سند باشگاه؟ بعید می دانم این روشها دو ماهه به نتیجه برسد. بالاخره کار ضرب الاجلیست و باید زمان را از دست نداد. خوب زمان طلاست خوب. پس می ماند راه هایی مثل پیدا کردن یک آدم معتمد یا موسسه و شرکتی که توپ تکانش ندهد و در این گیر و دار تحریم و بن بست اقتصادی، بتواند رانتی، رابطه ای، اتصالی، کانکشنی چیزی داشته باشد. حالا سوال اینجاست که این معتمد عزیز را از جا می شود پیدا کرد؟ در میان موسسات و نهادهای ورزشی غیردولتی ورزشی!؟ گمان نکنم اینها توان پرداخت بدهی های سنگین ولبال گردن باشگاه های آبی و قرمز را داشته باشند. درمیان کارخانجات و شرکتهای اسپانسر!؟ بعید است، ببینم مگر کارخانه و تولیدکننده ای مانده که زیر بار تحریم و کرونا کمرش قولنج نکرده باشد؟ در میان مدیران ورزشی که هشتشان گرو نهشان مانده!؟
ای بابا چقدر سوال میکنم!
آقایان خودشان حتما چاله را کنده اند که مناره را بدزدند خوب. ببخشید مناره را واگذار کنند.
اصلا به ما چه!
فقط اینها را گفتم که دوستان تصمیم گیر وقتی خواستند قسم ابالفضل بخورند، دم خروس را قایم کنند، گند کار در نیاید.
نویسنده: دکتر علی ساجدی