محمدرضا ولی زاده/ به گزارش اختصاصی پایگاه خبری دیوان نیوز، درست بیست سال شد که نام "حرفه ای" را فوتبالمان قدرتمندانه با خود یدک می کشد، فوتبالی که در این چند سال اخیر کاملا نشان داده که اغلب اوقات، فوتبالِ القاب و عنوانین است تا افتخار و مدیریت و اقتدار، مثلا عزیزی چندی پیش، فدراسیون فوتبالی که نه درب دارد و نه پیکر، نه رئیس دارد و نه اساسنامه و قوانینش مورد تائید فیفا است را مزین به نام پنج ستاره کرد یا همین چند ماه پیش هم، مدیر مدبری در وزارت ورزش ادعا کرد، سرخابی های پایتخت در احسن الاحوال ترین دوران تاریخشان به سر می برند، با کمی تامل متوجه می شویم، باآنکه هر دو ادعای آن دو بزرگوار از بیخ و بن نادرست بود و فدراسیون ما در واقعیت نیم ستاره هم به زور دارد چه برسد به پنج ستاره، یا اوضاع استقلال و پرسپولیسی که کاملا مشخص است و به لطف همین دوستان توانمد در عرصه مدیریت ورزش، مضحکه عام و خاص شده اند، اما بعد از نطق عجیب دوستان به دلیل اینکه آن صحبت ها به وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال ما پرو بال می داد و به اصطلاح آنها را باد می کرد و صرفا در حد نمایش هم عموم مردم را برای مدتی فریب می داد اتفاق خاصی نیفتاد و کسی هم دنبال این نرفت که بگوید با چه معیاری به این نتایج گرانبها رسیدید.
پس با این اوصاف اینکه سالیان سال است می گویند فوتبال ایران، فوتبال پرمدعاها است، به هیچ وجه جمله ی اشتباهی نیست، حالا می خواهیم ببینیم، برای لیگی که با افتخار از حرفه ای شدن آن صحبت می کنیم تا چه حدی در سطح نامش برتر و حرفه ای شده است.
این فصل هم مانند فصول گذشته، فوتبال حرفه ای ایران و لیگ کاملا برتر ما، در همان هفته اول برگزاری هم نشان داد چندین سطح از معمولی ترین حد ممکن هم پایین تر است، فقط می خواهیم به چند مورد از اتفاقای همین هفته اول بپردازیم تا بیشتر با لیگ حرفه ای ایران آشنا شویم:
دیگر برایمان عادت شده که وقتی می خواهیم از ناکارآمدی های مدیریتی صحبت کنیم باید از استقلال شروع کنیم، در ابتدای کار باید بگوییم که استقلالی ها با تلاش های بی دریغ مدیران اسبق و فعلیشان، قدرتمندانه تیم را مانند آسیا با پنجره بسته روانه لیگ برتر کردند با دلایلی مضحک که پول دیر نشست و زمین کج است و هوای آلمان ابری بود و از این دست حرف ها، آخر هم نفهمدیم چطور می شود، همه پرداختی هایمان به خارجی ها، در پنجشنبه اتفاق می افتد که جمعه آن تعطیلی ماست و شنبه و یکشنبهاش برای خارجی ها تعطیل، با همین فرمون، استقلال طبق معمول لیگ را با سو مدیریت آغاز کرد. البته این پایان کار نبود و استقلالی که روزی برفراز آسیا بود و حالا هم از بزرگترین تیم های آسیا محسوب می شود، از داشتن یک دست لباس برای بازی اول محروم بود و مجبور شد از لباس های چند فصل پیش خود استفاده کند.
بحران لباس فقط برای استقلالی ها نبود، آلومینیومی های اراک هم در اقدامی قابل تامل با پیراهن های تیم ملی ایتالیا در دیدار با نساجی حاضر شدند، مسئولان اراکی در نهایت کج سایقگی از لوگو و نام ایرالکو هم بر روی پیراهن های تیم ملی ایتالیا استفاده کرده بود.
البته لیگ حرفه ای ما با آلومینیوم اراک در هفته اول، دوبار گل کاشت، به جز پیراهن های جالبشان، جناب رسول خطیبی پس از ۹۰ دقیقه و شکست سه بر صفر، استعفایشان را در فضای مجازی تقدیم هواداران کردند، حالا اینکه چه اتفاق هایی در یک هفته رخ داده است و چرا قبل از شروع مسابقات به فکر حل مشکل نبودند، الله و اعلم...
علیرضا خان منصوریان هم به تنهایی بار حرفه ای گری رفتاری، اخلاقی، مربیان در لیگ تماما برتر ما را به دوش کشید، علی اقا، با رفتاری درخور لیگ ما در کنفرانس خبری پیش بازی، در انتهای صحبت هایشان بعد از اینکه دستشان را بر روی میز و صندلی و میکروفن کشیدند، به دهانشان هم تماس دادند و بوسه ای بر قلب هواداران فرستادند تا هم کرونا را غافلگیر کنند و هم هواداران پرشور تراکتور از محبت داش علی بی بهره نباشند.
پیش از شروع فصل هم مشخص شد در لیگ برتر ما، هشت مربی از شانزده مربی حاضر مدرک حرفه ای ندارند، طبق قانون afc نباید این هشت عزیز بر روی نیمکت می نشستند اما به دلیل اینکه فوتبال ما ید طولایی در بی قانونی دارد هیچ اتفاقی نیفتاد و آن هشت مربی، آسوده خاطر به فعالیتشان ادامه دادند، سازمان لیگ هم به دستور فدراسیون فوتبال به خاطر اینکه حسن نیتش را نسبت به تیم ها برای دور زدن قانون نشان دهد، برای مهدی رحمتی حکم سرپرستی زدند تا فوتبالمان به افتخار داشتن اولین مربی سرپرست تاریخ هم برسد، البته جناب مربی سرپرست کولاک کردند و به برد سه گله هم رسیدند.
در دیدار ذوب آهن و فولاد هم یک گزارشگر حرفه ای، گزارش دیداری از همان لیگ حرفه ای که گفتیم را برعهده داشت، جناب گزارشگر در همان ابتدای بازی با بیان جملهی " تقابل گاندوهای اصفهانی به همراه رحمان سری آیی در مقابل جواد لالیگایی و فولاد آسیایی" در ابتدا هم شوکی به بینندگان مسابقه وارد کرد که تا چند دقیقه از بار سنگینی جمله قصار ایشان سرمان گیج می رفت، ایشان هم نشان داد چه قدر در رسانه ورزش حرفه ای و تاپ لول هستیم و با داشتن چنین گزارشگران خلاقی برای بازی های لیگ برتر، اصلا نبود امثال عادل فردوسی پور هم به چشم نمی آید.
از برنامه ریزی دوستانمان در سازمان لیگ هم باید بگوییم، هفته اول را در زمانی مقرر کردند که بعد از برگزاری بازی ها، فیفادی آغاز می شود و باز هم تیم ها از حالت آمادگی کامل خارج می شوند، حالا اینکه چرا یک هفته تا ۱۰ روز بازی ها را عقب انداختند و تاثیرش در کرونا چه بود، خدا می داند.
در دیدار با ماشین سازی تبریز و شهرخودرو مشهد هم، چند دقیقه قبل از بازی به تیم وحید بیاتلو اعلام شد از بازیکنان جدید، نمی توانند استفاده کنند، این موضوع جدا از ایجاد مشکل برای تیم، شدیدا سرمربی دهه شصتی تبریزی ها رو عصبانی کرده بود، طوری که در پایان بازی حسابی از خجالت مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ درآمد و حرف هایی را بیان کرد که در سطح خود، بسیار شبیه به فوتبال ایران بود.
موارد فوق فقط جزیی از سطح حرفه ای از لیگ برتر بود، به قول ناصرخان حجازی حرفه ای شدن فقط به شماره های خارجی پیراهن هایمان برنمی گردد، خیلی چیزهایی را شامل می شود که فوتبال ما از آنها محروم است.
شما فکر کنید مثلا رئال مادرید به دلیل اینکه سفید می پوشد، در اولین بازی فصل با لباس تیم ملی آلمان به زمین بیاید یا مثلا لیورپول تا چند ساعت مانده به مسابقه لباس نداشته باشد، یا مثلا فکر کنید لمپارد یا کلوپ در کنفرانس مطبوعاتی به مثال علی منصور، پروتکل های بهداشتی را به سخره بگیرد، یا اصلا مربی در سطح حرفه ای در پایان بازی بیاید بگوید، ما باختیم چون مسئولین با من مشکل دارند و چون من سرمربی تیم بودم به مسئولین باختیم، پس اگر واقعا آنها حرفه ای هستند و لیگشان برتر، پس ما کجاییم؟
حرف و سخن زیاد است، از معمولی ترین آپشن های لیگ حرفه ای مثل، حق پخش و درامد های تبلیغاتی و جشن پیراهن نخواستیم، خواهشا در حد توان در رفتار و تصمیمتان نیمه حرفه ای باشد و کمی آبرو داری کنید، بعضی از همین موارد گفته شده، برای یک عمر سرافکندگی کافی است، فوتبالی که گویا با مدیریتی طناز اداره می شود و فقط قصد خنداندن مردم را دارد تا مدیریت کلان ورزش...