محمدرضا ولی زاده/ به گزارش اختصاصی پایگاه خبری دیوان نیوز؛ شرایط تیم های پایه ما، قصه ی غریبی است، ننگ است که مدت ها است، تمامی رده های پایه ما در بلاتکلیف ترین حالت ممکن به سر می برند، از نونهالان تا امید، نه کسی متوجه می شود معیار انتخاب مربی و دعوت از بازیکنان چه مواردی است و نه نهادی برای نظارت بر وضعیت رده پایه وجود دارد تا دست دلالان و پای فساد را از مهم ترین بخش ماهیت فوتبال کوتاه کند.
تیم های ملی ما در رده پایه هم مستثنی از تیم های باشگاهی و لیگ هایمان نیستند، کل تیم های ملی ما در این رده های سنی، دست چند نفر می چرخد که با اختیار تام از فدراسیون فوتبال، در کالبد کمیته فنی فدراسیون، هرکس را که دلشان می خواهد به عنوان "سرمربی یا بازیکن ملی پایه "معرفی می کنند، در این بین کلی استعداد درخشان دیده نمی شود و عده ای هم روی نامشان قلم قرمز می کشند و تنها چیزی هم که در معیار هایشان درنظر نمی گیرند، توانمندی و شایستگی است که آن هم به عنوان اصل اول مدیریت در فوتبالمان، محسوب می شود.
با اعلام میرشاد ماجدی، رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال، حمید استیلی در سمت سرمربی تیم ملی امید ابقا شد(!!!!!!!!)، طبق همان اولین اصل مدیریت در فوتبال ایران، کسی که با یکی از بهترین تیم های امید تاریخ فوتبال مملکت که هیچ چیز، جز یک کادرفنی توانمند برای موفقیت کم نداشت، در مسابقات انتخابی المپیک توکیو به بدترین نحو حذف شد و متاسفانه در عدم شایستگی و ناکارآمدترین حال ممکن در آن پست ابقا شد و مزد نالایقی اش را گرفت، در پستی که چندین مربی توانمد و متخصص در فوتبال پایه، مانند عباس چمنیان و علی دوستی مهر می توانستند عصای دست فوتبالمان باشند، کسانی که به اندازه کافی و چندین برابر امثال حمید استیلی در قامت سرمربی، در تیم های پایه درس پس داده اند و به علم "فوتبال پایه" ثابت شدهاند.
گویا حمید خان استیلی هم به همان روال کت شلواری به همچین جایگاهی رسیده است و از مربیگری فقط کت و شلوار پوشیدنش را فوت آب است، کسی که در دوران بازی از بهترین هافبک های ایران بود، اما راه مربیگری را اشتباه رفت و حالا هم نه قصد تغییر مسیر دارد و نه هدفی برای پایان دادن آن، فردی که در قامت سرمربی، در اولین تجربه کاری، استیل آذین را با اخراجی زودهنگام ترک کرد، با پرسپولیس هم در مفتضحانه ترین حالت ممکن اخراج شد و بعد از آن نه در راه آهن نتیجه گرفت و نه در ملوان، اما باافتخار به تیم های پایه آمد و با کارنامهای سیاه تر از ذغال، حالا مزد اخراج و ناکامی هایش را با ابقا در تیم ملی امید گرفته است، تیم امیدی که در زمان زلاتکو کرانچار و فرهاد مجیدی هم از حمید استیلی به عنوان مدیرفنی یا سرپرست در آن استفاده می کرد تا معیار عدم صلاحیت، همچنان اصلی ترین شاخصه ی کمیته فنی فدراسیون فوتبال ایران باشد.
آخر هم حیطه وظایف یا اصلا دلیل وجود کمیته فنی فدراسیون فوتبال را متوجه نشدیم، نهادی که برخلاف اسمش نه کمیته است و صلاحیت تصمیم گیری درست دارد و این را به خوبی در دوران اخیر نشان داده است و نه به اندازه کافی، فنی است و این را هم می توان از انتخاب و انتصاب های بی حساب و کتابشان متوجه شد، کمیته ای که اعضایش به هیچ وجه تغییر نمی کند و هدفی هم برای به روز کردن مدرن شدن آن هم در پیکر فدراسیون فوتبالمان وجود ندارد.
اما خوشبختانه (!) طبق معنای کلمه کمیته، تنها موردی که در فدراسیون فوتبال ایران رعایت شده است، همان "قدرت اجرایی" کمیته ها است که بنا به دلایلی که همهی ما از آن باخبریم، کمیته فنی فدراسیون فوتبال بالاترین قدرت اجرایی ممکن را دارد.
و اما طبق معمول با این وضعیت برایمان ابهاماتی پیش می آید؛ تیم ملی امیدمان با هدایت حمیدخان استیلی، چه قدم رو به جلو یا مثبتی برداشت، که باوجود عدم نتیجه گیری با آن تیم پرمهره در انتخابی توکیو، بازهم جناب استیلی در سمت خود ابقا شد؟ یا چرا هیچوقت کمیته فنی فدراسیون فوتبال درخصوص عزل و نصب هایش توضیح نمی دهد تا برای یکبار هم که شده بفهمیم، کسی که حتی یک نقطه روشن هم در کارنامه کاریاش ندارد، با چه مشخصه یا شرایطی حتی بعد از نتیجه نگرفتن، بازهم نفر اول تیم امید باقی می ماند؟