به گزارش دیوان نیوز؛ اصغر قلندری در گزارش در روزنامه دنیای هوادار نوشت: همین واقعیت حکم میکند تا مسئولان ذیربط نهایت دقت و حساسیت لازم را در بهرهبرداری از امکانات و بودجهای که در اختیارشان قرار میگیرد هزینه کنند.
به عبارتی وظیفه دستاندرکاران ورزش و رؤسای فدراسیونها این است که با استفاده از اهرمهای مالی و امکانات عمومی که در اختیار دارند تلاش خود را در راستای رشد و شکوفایی، پیشرفت و عظمت همان رشته ورزشی معطوف دارند و در سایه همدلی جمع خانواده آن رشته با سیاستگذاری درست و برنامهریزی اصولی، به دوراز خودمحوری و مدیریت قائم به فرد، با بهکارگیری نیروهای متعهد و توانمند، ایجاد ثبات و آرامش، پرهیزاز هرگونه حاشیهپردازی و تبعیض، وظایف محوله را بر پایه اساسنامهای که برای فدراسیونها تعیین شده است به مورد اجرا درآورند.
همانطور که برخی از همکاران نیز در رسانهها و خبرگزاریها اشاره کردهاند، پرواضح و آشکار است، رسانهها رکن چهارم دموکراسی محسوب میشوند و در سرتاسر جهان باتوجه به مفهوم رسانههای بینالمللی، ملی و محلی اعتبار کسب میکنند و خبرنگاران، نویسندگان و روزنامهنگاران نیز با استناد به همین اصل، کلیه نهادها وارگانهای دولتی وغیردولتی را ملزم به پاسخگویی میدانند.
بدیهی است حُسن انجام کار نیز از سوی مراجع معین و رسانهها رصد و بازنگری میشود که در این میان رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری در مقام نمایندگان افکارعمومی مورد تأیید و وثوق ارکان نظام و بنیادین جامعه مدنی و مردمی است که بنا به اطلاعات حاصله، علاوه بر سه رکن قانون اساسی، مجلس و احزاب، رسانهها رکن چهارم محسوب میشوند و وظیفه دارند فعالیتهای مدیران و مسئولان ورزش از وزارت ورزش وجوانان و کمیته ملی المپیک گرفته تا ادارات کل ورزش و جوانان استانها، فدراسیونها، هیئتهای ورزشی و باشگاهها را به دقت مورد بازبینی قرار داده و عملکرد آنها را برای تنویر افکارعمومی منعکس نمایند و در صورت لزوم با بررسی کم و کاستیها و رعایت موازین قانونی نقاط ضعف و قوت آنها را نیز نقد کنند.
مضاف بر اینکه متقابلاً مدیران ورزش نیز میتوانند با امکانات گستردهای که در اختیار دارند از جمله حوزه روابط عمومی و بخشهای رسانهای، در زمینۀ فعالیتهای انجام شده و روند رو به رشد، برنامههای راهبردی و اقداماتی که در تقویم سالیانه تدوین و برنامهریزی شده و یا به اجرا گذاشته شده است، پاسخگوی خبرنگاران باشند و اطلاعرسانی و یا در صورت لزوم با دعوت از منتقدین آنان را در جریان عملکرد و فعالیتهای خود قرار دهند.
رسانهها عموماً در مسیر اصلاح امور عامالمنفعه گام برمیدارند و نظارت بر عملکرد افرادی که در رأس نهادها و ارگانهای مختلف دولتی و بخشهای خصوصی قراردارند با توجه به قانون مطبوعات و اختیاراتی که قانون برای آنها درنظر گرفته است، زمینهساز تغییر مطلوب هستند، که صدالبته اگر هدف اصلاح امور، پرهیز از حاشیهپردازی و فراهمسازی فضای همدلی باشد به یقین نتیجهبخش و کمهزینه خواهد بود و نیازی به رویارویی و شکایت نیست.
ای کاش فدراسیون ژیمناستیک نیز به عنوان متولی رشته پایه که به نام مادر ورزشی نامیده شده و همانند ورزشهای شنا و دو ومیدانی حائز اهمیت ویژهای است، این رویه را پیش میگرفت و به جای حاشیهپردازی و ستیزهجویی در قبال منتقدان رسانه و افکار عمومی و شکایتهای بیحاصل در مراجع قضایی وصرف هزینه ازجیب بیتالمال درصدد ارائه عملکرد اصولی و منطقی و پاسخگوئی به رسانههای منتقد بر میآمد و همانند سایر مسئولین اعم از ورزشی یا غیرورزشی این مسیر را انتخاب نمیکرد و حتیالمقدور با آرامش و بردباری مواردی که دررسانه منعکس شده را با مسئولان و سردبیران حل و فصل میکرد و کار را به مراجع قضایی نمیکشید که حاصلی را در بر ندارد.
تردیدی نیست در عصر انفجار اطلاعات و اینترنت تلاش برای بستن دهان منتقدین و یا مجاب کردن آنان با راهی که متأسفانه خانم رئیس و دیگر دستاندرکاران فدراسیون ژیمناستیک پیش گرفتهاند و تعریف درستی از فضای رسانهای و عملکرد رسانه، پاسخگوئی به افکار عمومی و مواردی از این قبیل ندارند و در پی هر گزارش نقدگونه راه شکایت پیش میگیرند که نه تنها حلال مشکلات نیست که بینتیجه نیز خواهد ماند!
وقتی نقد و نقادی رسانهای و نظارت برعملکرد مقامات و مسئولان دستگاههای دولتی وغیردولتی، برای ایجاد فضایی مطلوب باشد، منطقی است؛ لذا یک رسانۀ مستقل و آزاد نماینده افکار عمومی است و به عنوان صدای حقطلبانه مردم نجیب و شریف در مواجه با باندهای قدرت به نقش مدعیالعموم در عرصه اطلاعرسانی باید مورد احترام همگان باشد.
با این اوصاف، اگر کسانی همچنان به شیوه غیراصولی متوسل شوند، طبیعی است که راه اشتباه را انتخاب کردهاند.
لازم میدانیم یک نکته را هم برای معدود دستاندرکاران ورزش از جمله خانم اینچه درگاهی رئیس فدراسیون ژیمناستیک خاطرنشان کنیم، مسیری را که شما انتخاب کردهاید پاسخ مناسبی برای منتقدین نیست و سر از ناکجاآباد در خواهد آورد!
البته همه این حق را دارند که در مواقع لزوم به قانون مراجعه کرده و درصورتی که مورد اتهام و ظلم واقع شدهاند از مراجع قضایی طلب استمداد کنند اما اگر این موارد از حد معمول فراتر برود و به هر بهانهای افراد به ویژه اصحاب رسانه به محاکم قضایی کشانده شوند، مصداق استفاده نادرست از موقعیت و امکانات مجموعه تحت اختیارشان عینیت پیدا خواهد کرد.
وقتی از وکیل فدراسیون با هزینه بیتالمال و موقعیت تشکیلات در جهت خاموش کردن صدای منتقدان اعم از رسانه، داور، مربی، پیشکسوت و پدر ورزشکار قهرمان بهره گرفته میشود جزاستفاده نادرست از موقعیت چه نام دیگری میتوان بر آن نهاد؟
بدیهی است در این یادداشت ازافترا، تهمت و توهین صحبت نمیکنیم، زیرا آنها بار معنایی خود را دارند، اما به خاطر داشته باشید مراجع قانونی هم بیکار نیستند مدام به شکایات غیرمنطقی و ریز و درشت از اهالی رسانه مبنی بر تشویش اذهان عمومی رسیدگی کنند!
اصولاً وظیفۀ رسانه اطلاعرسانی به مخاطبان است و چه بسا آنچه که شاکی از آن به عنوان تشویش افکار عمومی و نشر اکاذیب یاد میکند بیان گوشهای از واقعیتها است که باید بیان شود تا افکار عمومی به ویژه جامعه ورزش در باره آن اطلاع حاصل کنند.
تشویش اذهان عمومی به هم ریختگی اوضاع ژیمناستیک در استانهای گلستان، سمنان، چهارمحال وبختیاری، بوشهر و اصفهان است که با اتخاذ سیاستهای نادرست، جامعه ورزش ژیمناستیک بخصوص ژیمناستیک استان پهناور اصفهان با جمعیتی بالغ بر ۵میلیون نفر را نگران انتخابات پیش رو کرده است.
در کدام یک از فدراسیونهای قبلی شاهد چنین اوضاع و احوالی بودهایم که اکنون هستیم؟ بنابراین دست پیش گرفتن و کشاندن منتقدین به محاکم قضایی ناشی ازضعف مدیریتی و حقانیت کسانی است که با استفاده از امکانات فدراسیون به آن مبادرت میورزند؟!
مسیر انحرافی، به جای پاسخگوئی!
خانم اینچه درگاهی، در طول سالهای مدیریتی در فدراسیون ژیمناستیک به جای پاسخگویی به منتقدان رسانهها مبادرت به شکایت از خبرنگاران عرصه ورزش میکند! که درتمام فصول و در سختترین شرایط در میادین ورزشی حضور پیدا میکنند و برای توسعه و گسترش همهجانبه ورزش و رشد شکوفایی جوانان و نوجوانان این سرزمین مقدس سهم بسزایی دارند و با زیباترین و مقدسترین سلاح آدمیان یعنی (قلم) همان قلمی که ورزشیان را به کناره دریای معرفت و صید گوهر درونی کمال مینشاند را به محاکم قضایی فرا میخواند! به تصور اینکه حربهای برای تحت فشار قراردادن رسانهها و ساکتکردن صدای منتقدان، راه درستی را انتخاب کرده است!
موضوعی که متأسفانه بعضی از مدیران ورزش کشور ازجمله خانم اینچه درگاهی نسبت به درک مفهوم آن دچار اشتباه میشود و انتقادها را درمسیر اهداف فردی خود توجیه و تفسیر میکند! وبه عبارتی هم سد راه پیشرفت وتعالی مربیان وداوران برای تداوم مدیریت خود تلقی مینماید، که نمونه بارز آن مخالفت با اعزام خانم کریم زاده دارنده بالاترین درجه داوری بینالمللی ایروبیک ژیمناستیک (کاتاکوری۳) در سطح کشور، که به عنوان نماینده داوران ژیمناستیک ایران به مسابقات کشور فیلیپین دعوت شده بود!
در کجای دنیا و در کدام فدراسیون ورزشی این گونه مانع پیشرفت داوران و مربیانی میشوند که برای ورزش کشور عزیزمان ایران اعتبار کسب می کنند؟!
اگر اشتباه نکنم خانم اینچه درگاهی به خانمهای کارآمد، توانا و بافراست حسادت میکنند و مانع پیشرفت آنان در سطح بینالمللی میشوند!
امیدواریم در آیندهای نزدیک، فضایی در ورزش کشورمان حاکم شود تا مدیران ارشد و رؤسای فدراسیونها با تفکرات مثبت و درایت بیشتر ارزش انسانهایی که منافع ملی را مدنظر دارند مهربانتر برخورد کنند و با رسانهها در تعاملی سازنده، در راستای تغییر و تحول و رشد و شکوفایی ورزش کشور عزیزمان ایران، گام بردارند و زمینهساز تحولی شگرف درورزش کشور باشند و میلیمتری مراقب گفتار و رفتارشان باشند و بهجای شکایت، پاسخگوئی به سؤالات اصولی رسانهها که در راستای پیشرفت ورزش ملی است را در اولویت قرار دهند.