7292 اجتماعی 1399/12/14 - 10:36

در سی‌وچهارمین ‌سالروز عروج آسمانی بسیجی شهید «مهدی تیموری»؛

اسفند بوی شهادت می‌دهد

هجده روز قبل از شهادت صدایت را روی نوار کاست ضبط کرده بودی و گفته بودی که اگر شهید شدی از جنازه‌ات عکس نگیریم و هزینه آن را برای جبهه خرج کنیم و خواسته بودی تو را در کنار شهید نصرالله پالیزدار به خاک بسپاریم...

لیلا سلیمانی جدیدی/ به گزارش دیوان نیوز و به نقل از دنیای هوادار؛ هنوز هم رَد گرمای آغوشت و آن قد و بالا را در آینه ماشین خاطره می‌کنم و سال‌های بی‌شماری است که با هر بار گذر از پادگان ولیعصر(عج) نقش تصویر و آن جمله «اولین کسی که وارد بهشت می‌شود، شهید است» از ذهنم می‌گذرد و هر بار انگار در سال ۶۵ قدم می‌گذارم و روزهای بهمن را ورق می‌زنم تا به چهاردم اسفند برسم...
من همان برادری هستم که آب و قرآن میان دستان مادر و آن سال‌های فراق نبودنت را در خطوط عمیق پیشانی و در تار و پود گیسوان مادری شمردم که شش سال است میهمان تو شده است.
من همان برادری هستم که آن خداحافظی آخر و چشمانی که به سمت شهادت می‌دوید را در ذهنم نگین کرده ام...
و امروز بعد سی‌ و چهار سال صدای معصومانه ات را از دلِ کاست رنگ پریده بیرون کشیدم و طنین مهربانی‌ات را در اعماق سینه نشاندم و آن موج مهربانی را در دل دنیای مجازی و کاغذی به یادگار رساندم.
صدای به یادگار مانده‌ از آرزویی خبر می‌داد. گفته بودی که در کنار شهید نصرالله پالیزدار به خانه ابدی ات سپرده شوی و من امروز، بعد از سی‌ و چهار بهارِ بدون تو، روایت شهادتت را با خاطره‌ای از عباس پالیزدار به جان کاغذ می‌نشانم...
یک شب قبل از حرکت از قرارگاه کوثر به سمت خط مقدم (شلمچه) و سه‌راه شهادت، کنار من و مجید و مصطفی خرامی نشسته بود.
مجید مرادی خواب دیده بود که همه جا به رنگ سرخ در آمده است. تو هم از خوابی مگو گفتی، آن شب بوسه بر قرآن را بدرقه راهمان کردیم و دل به دل آرزوهایمان سپردیم.
کمی مانده به خط مقدم، سنگری را جان‌پناه کردیم و چمباتمه منتظر ماندیم. سنگر از رفت‌وآمد‌های رزمندگان به باتلاقی می‌ماند، من و تو و مصطفی از فرط سرما گرمای آغوش یکدیگر را مامن کردیم. نه امکان ایستادن بود و نه امکان نشستن. پاهایمان را قسم دادیم که سختی را به جان بخرد و سرما را نفرین کردیم که به جانمان ننشیند.
آفتاب هنوز در آسمان جان نگرفته بود که فرمان حرکت آمد. انگار حرکت در مسیر دریاچه ماهی، حرکت در مسیر آرزوهایمان بود.
حتی بمب ‌های شیمیایی هم، در دلمان هراس نمی‌انداحت. ماسک‌ها را سپر کردیم و پای پیاده به خط زدیم. انگار غربت گردان علی‌اصغر(ع) غربت کاروان عاشورا را داشت. با مشقت و با توسل به نام صاحبش خود را در دل بعثی‌ها انداخته بودیم.
تانک‌ها به تعداد نفرات ما بود و قطار کشان قناسه ها و تک‌تیراندازها روبرویمان صف کشیده بودند. تیربارچی ها هم، ناجوانمردانه چشم‌هایشان را تیز کرده بودند و خمپاره های شصت مانند رگبار بهار می‌بارید...
غول های آهنی که رسیدند؛ نبرد گوشت و آهن آغاز شد. دستان ما خالی بود و تنها سلاح‌مان همان کلاش و آرپی‌جی و کوله مهمات بود.‌ باید بگویم دستان تازه جوان شده‌‌ی تو به آرپی جی جان می‌داد و انگار شکار تانک‌ها با پوست و خونت عجین شده بود.
بعد از این‌که آرپی‌جی مصطفی به غول‌های آهنی و نامردانش نخورد و قناسه به جای قلبش در دستش فرود آمد و او را به زمین انداخت، جسارت کردی و با تقوایی که‌ در قلب و چشمانت موج‌ می‌زد،توسل کردی و دستت را به آرپی‌جی رساندی.
تیرهای نامردان به رگبار می‌بارید اما نجوای الله اکبر قدرت را در جانمان دو چندان می‌کرد. نمی دانم چه شد. وقتی به خود آمدم تنها برای حمایت از تو، اندک توانی داشتم. من در خون غلت می‌زدم و تو با آرپی‌جی غول‌های آهنی را شکار می‌کردی. عجب شکارچی خوبی...
در کسری از ثانیه اتفاق افتاد. به قول قدیمی‌ترها به یک چشم بر هم زدن. من در خون جان‌ می‌کندم و تو در مسیر آسمان سفر می‌کردی. عجب لحظه‌ی عجیب و غریبی...
قناسه در پهلویت جا خوش کرده بود. انگار خواب مجید مرادی به تعبیر نشسته و دریای شلمچه با حماسه رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا، به سرخی نشسته بود...
سی و چهار زمستان است که شمع‌های میلادت، در انتظار خاموش شدن مانده‌اند و سال های زیادی است که زمستان را بی تو بهار کرده‌ایم و اسفند برایمان بوی شهادت گرفته است. بی‌شک شکارچیانی همانند تو غول‌های آهنی را در آتش به خاک نشاندند تا دست ناجوانمردان از جانِ این خطه و بوم دور شود.
در سی‌وچهارمین‌سالروز عروج آسمانی شهید مهدی تیموری، خاطره لحظه شهادت این شهید بسیجی در لشکر ۱۰ سیدالشهدا را مرور کردیم.
این شهید معزز متولد ۱۳ مهر ۱۳۴۷ و ساکن شهرک ولیعصر تهران است که ۱۴ اسفند ۱۳۶۵ در سن هجده سالگی به فیض شهادت نائل آمد.
شهید تیموری از اعضای فعال بسیج مسجد امام هادی در منطقه ۱۸ تهران و از دوستان شهیدان نصرالله پالیزدار، حسن گوردزی. علیرضا انصاری ،رحمت االه و اسدالله بهرامی و علیرضا اکرمیه، موسوی زاده و دیگر شهدای معزز است.
یادش گرامی...


مهدی تیموری


پالیزدار

با سلام و عرض ادب من خواهر شهید نصرالله پالیزدار هستم،وقتی برادرم شهید شد ۱۴ سال داشتم و چون شهید مهدی تیموری از دوستان نزدیک برادرم بود ایشان را بارها دیده بودم . ادب و حیا و شرمی که در چهره این شهید موج میزد و هیچ وقت ندیدم سر بلند کند و به نامحرم نگاه کند ، چیزی که همیشه در خاطرم مانده چهره سر به زیر اوست . روحش شاد و یادش گرامی



  1. هرجایی زالودرمانی نکنید!
  2. بعد از عملیات وعده صادق، نتانیاهو حرفی برای گفتن ندارد
  3. در ۲ نقطه از تهران آرامستان جدید احداث خواهد شد
  4. بازی دوستانه فوتبال به یاد مرحوم آب پرور
  5. عملیات وعده صادق معادلات نظامی جهان را تغییر داد.
  6. افزایش شمار دریافت کنندگان حق پرستاری در استان البرز
  7. انهدام ریزپرنده‌ها عامل اصلی صدای انفجار در اصفهان
  8. تانژانت زاويۀ تغييرات قلعه‌نویی صفر است / فرصت‌سوزی یکسالۀ تیم‌ملی!
  9. واحد سوم گازی نیروگاه ‌گهران به شبکه برق کشور متصل شد
  10. مدیریت تغییر اقلیم و گسترش اقتصاد سبز، راهبرد اصلی دولت
  11. بیش از ۵۷ هزار بازدید از شروع طرح سلامت نوروزی انجام شد
  12. دستگاه‌های امدادی البرز در آماده‌باش
  13. تعریف بسته‌های سرمایه‌گذاری در مدیریت شهری کرج
  14. ارائه ۲۸ هزار خدمت امدادی توسط هلال احمر البرز
  15. کاهش ۶۷ درصدی شعب نامتعارف
  16. نظامی‌گرایی اقتصادهای اروپایی
  17. وزیر دفاع پاکستان برای طالبان افغانستان خط و نشان کشید
  18. کلیت مجلس دوازدهم انقلابی است
  19. کاهش رکود تورمی مسکن با اقدامات دولت سیزدهم
  20. کاهش ۱۰۰ درصدی تصادفات درون شهری در البرز
  21. روبینیو 9 سال به زندان خواهد رفت!
  22. وار تا 20 روز آتی به ایران می‌آید
  23. آب، منبع استراتژیک کلیدی تهدیدات امنیت جهانی
  24. افزایش ۲ برابری کارت آزاد جایگاه‌های سوخت در نوروز
  25. شناگر اصفهانی رکورد ملی خود را جابه‌جا کرد
  26. برگزاری اولین گردهمایی مشترک رؤسای هیئت‌ها، انجمن‌های ورزشی و  مسئولان کمیته‌های پارکور کشور
  27. درهای نمایشگاه رسانه های ایران باز شد
  28. افزایش دو و نیم برابری بودجه فرهنگی شهرداری کرج
  29. آیین تحلیف اعضای هیئت منصفه مطبوعات البرز برگزار شد
  30. گرم‌ترین آذر ۳۳ سال اخیر کشور ثبت شد
  31. خواص بسترساز مشارکت حداکثری در انتخابات شوند
  32.  روایت تکراری اختلاف و التهاب
  33. یک هشتم لیگ قهرمانان آسیا؛مشابه ولی متفاوت
  34. نقش «اقتصاد مقاومتی» در عبور از تنگنای تحریم
  35. ابراز شادی و خوشحالی بعد از پیروزی، جُرم محسوب می‌شود ؟!
  36. به بهانه آغاز دوباره مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران
  37. زمین چمن مصنوعی روستای خورچان افتتاح شد
  38. «حمل و نقل» پیش شرط بهبود وضعیت صادرات و واردات در کشور
  39. تاج منتسب به سپاه است؟
  40. توافق با عراق برای تامین ۵۰ میلیون متر مکعبی گاز در روز