به گزارش دیوان نیوز؛ علیرضا ریحانی، نویسنده و روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه دنیای هوادار نوشت: آخر چگونه ممکن است و چه اتفاقی رخ داده که تنها در چند هفته و حتی چند روز، باید شاهد چنین خاموشی گسترده در سطح کشور باشیم، گویی به یکباره برق تولیدی چند نیروگاه از مدار خارج شده است، این همان اتفاقی است که چون دلایل موجهی برای آن پیدا نمی کنم، ناگزیر دچار توهم شدهام.
راستش هر چقدر دو دوتا چهارتا می کنم، نمی توانم خالی شدن این میزان از ظرفیت برق آنهم در این مدت کوتاه که گفته میشود ظرفیت اسمی تولید روزانه آن به حدود 60 هزار مگاوات ساعت می رسد ولی 54 هزار مگاوات ساعت ظرفیت عملی و واقعی آن است را برای خود هضم و حلاجی کنم و نمی دانم چرا فکر متوهم من، مدام سیگنالهایی از جنس اینکه شاید کاسهای زیر نیم کاسه باشد را میفرستد.
مگر خاصیت همه کالاهای مصرفی نظیر برق اینگونه نیست که افزایش تدریجی مصرف آن موجب می شود به همان نسبت البته بازهم به تدریج به مقدار خاموشیها اضافه شود، پس چه شد که از آخرین روزهای اردیبهشت ماه تا دو سه روز اخیر در خرداد ماه جاری، یک دفعه آنقدر به زمان خاموشیها اضافه شد، که شرکت برق حتی فرصت اعلام زمانبندی خاموشی را هم پیدا نکرده است.
باید اذعان کنم که خود تجزیه و تحلیل قابل قبولی از اینکه چرا به یکباره اینگونه شد، ندارم چون چنین به نظر میرسد که خودِ وزارت نیرو هم غافلگیر شده است، وزراتخانهای که مسئول مستقیم پیشبینی و پیشگیری از ایجاد اختلال در صنعت برق یعنی فلج شدن زندگی در کشور است، پس دستِکم، خودم از توهم زدن خودم چندان شاکی نیستم.
واقعا چقدر زود مثل برق، اوضاع عوض می شود، انگار نه انگار که اوضاع حداقل از نظر برقی تا چند روز پیش عادی به نظر میرسید، اما با چشم به هم زدنی یک باره متوجه شدیم که عده زیادی از کسبه و خانوادهها، آنهم بغل گوش پایتخت کشور روزانه بطور متوسط دو تا دو ساعت و نیم و گاهی دوبار و حتی سه بار در یک روز، شاهد قطع برق و گرفتاریهای ناشی از آن هستند.
علت هرچه که باشد، اعم از خشکسالی، استخراج رمزارز، عدم سرمایه گذاری لازم، فرسودگی نیروگاهها و شبکه انتقال و توزیع برق، زیاد شدن مشترکان، افزایش مصرف و برق دزدی و... همه اینها یک وجه مشترک به نام سوءمدیریت دارند، ولی نمی دانم چرا حتی با در نظر گرفتن این وجه مشترک همیشگی که همه آن را باور کردهایم، بازهم نمی توانم خود را راضی و قانع کنم که پس، پشت پرده ماجرای قطع گسترده برق در کشور هیچ اتفاقی رخ نداده و همچنان دچار توهم هستم که همین روزها است که یک سلطان برق همراه با متخلفانش شناسایی و دستگیر شوند.
البته اطمینان دارم که کسی منتظر خواندن و شنیدن معضلاتی که قطع برق در روند عادی زندگی ایجاد می کند، نیست، زیرا هر بار بعد از قطع برق، به قول آن شاعر بزرگ، دو دست خالی می ماند که فقط به درد زدن بر سر خود می خورد و دیگر هیچ، با این حال و دست بر قضا یکی از دلایل مهم توهم زدن من هم همین است، که بطور قطع تک تک مسئولان می دانند که با خاموشی برق چه بلایی بر سر زندگی مردم می آید.
خلاصه وقتی چیدمانی نظیر مذاکرات وین، انتخابات پیش روی خردادماه، دشواریهای اقتصادی و دستهای نامرئی با هدف ایجاد و افزایش نارضایتی عمومی را در کنار خاموشی های غافلگیرانه این روزهای برق قرار دهیم، با کمی دقت به نظر منِ متوهم، به حتم همان بویی که ابتدا عرض کردم را احساس خواهیم کرد و مثل همیشه فقط باید دست به دعا و استغاثه باشیم تا شاید از طرف آن یکتای هستی بخش فرجی حاصل شود.
نویسنده: علیرضا ریحانی