به گزارش دیوان نیوز؛ سیدرضا فیض آبادی در یادداشتی در روزنامه دنیای هوادار نوشت: ناصر حجازی از آن تیپ انسانهای خاص بود، که مجموعهای از عوامل، او را به یک شخصیت ممتاز تبدیل کرده بود که از صحبت کردن با ایشان به واقع لذت می بردی، من بارها گفتهام که سال 1371، اوایل کارِ حرفه ایام در رسانه، با شور و شوق فراوان تقاضای مصاحبه خانوادگی با ناصرخان حجازی را در شهریور یا مهرماه کردم و در کمال تعجب من، این درخواست با استقبال وی مواجه شد.
اولِ تپه شمسآباد، یک خانه ویلایی دو طبقه، راس ساعت 8 صبح، با استقبال گرم ناصرخان وارد خانهاش شدیم.
از نامهربانی بسیاری از به اصطلاح دوستانش و متولیان فوتبال و ورزش گفت، از قدرشناسی بازیکن تیم ملی اسکاتلند که در جام جهانی آرژانتین مقابل ایران بازی کرده بود، از فرودگاه دهلی که وقتی ناصرخان بالاجبار ترک وطن کرد تا برود انگلیس یا آمریکا، از زمانی که با پیشنهاد آن خارجی رفت و رهبری محمدان بنگلادش و سپس تیم ملی این کشور را گرفت و برای اولین بار در تاریخ، بنگلادش را به دور دوم مقدماتی جام جهانی آورد و با محمدان 5 گل به پرسپولیس زد، از باشگاههای آسیا سال 68 تا حضور در شهرداری کرمان و...
اینکه میگفت تیم ملی را به ناصر حجازی نمی دهند چون بله قربانگو نبوده و نیستم، همانموقع که تیم ملی در مقدماتی جام جهانی آمریکا با مربیگری علی پروین با دسته گلهای همین جناب بهزاد غلامپور که بچه گانهترین گلهای تاریخ را به شکلی مشکوک و عجیب خورد از صعود باز ماند، ناصرخان فقط یک جمله گفت، اگر علی پروین میخواست و من کنارش بودم این غلامپور اینگونه نمیشد چون میدانستم چه مشکلی دارد، ولی پرونده پروین را برای همیشه در تیم ملی بستند.
از آن بازی حماسی در پیونگ یانگ کره شمالی گفت، مقدماتی جام جهانی 78 آرژانتین که کرهایها هرچه زدند او رد کرد و روزنامهها نوشتند، عبور از جهنم پیونگ یانگ با ناصر حجازی...
چقدر از نزدیک، صحبت کردن با ناصر حجازی برایم لذت بخش و غرورانگیز بود و چقدر دل مهربانی داشت این گلبرگ مغرور که گفت: من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی، ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم...
نویسنده: سید رضا فیض آبادی