به گزارش دیوان نیوز؛ سیدرضا فیض آبادی در یادداشتی در روزنامه دنیای هوادار نوشت: انتخاب های عزیزی خادم یکی بعد از دیگری پر از حرف و حدیث بود تا امروز که حلقه دوستان رسانه ای لیستی را به روابط عمومی فدراسیون داده اند تا او از افراد مورد نظر برای حضور در اردوی کیش و سپس همراهی تیم ملی در بحرین دعوت کند.
ابتدا عرض کنیم که وقتی برخی از این نو رسیده ها، صبح زود برای آن ها لقمه می گرفتند و آبمیوه می دادند بخورند و با روپوش های یقه سفید و سرویس مینی بوس مشتی ممدلی به مدرسه بروند و عکس ملی پوشان نسل طلایی جام جهانی فرانسه را پشت دفاتر خود جلد می کردند ما و هم نسلان ما، برای نرفتن به مسافرت همراه تیم های ملی مختلف قرعه می کشیدیم، در رسانه ای که بودم، حداقل ده مورد مسافرت خورد که تقاضا کردیم برای رشته های غیرتخصصی سایر همکاران بخش های خبری بروند.
بنابراین تشنه سفر نیستیم و البته افطاری هم سر سفره های حلال زیاد نشستیم و توجهی به افطاری همراه باکارت هدیه نداشته ایم، پس بحث شخصی نیست.
بحث بر سر دوستانی هم که افطاری بودند و حالا مسافر کیش و بعد بحرین هستند نیز نمی باشد، زیرا آن ها که می روند حق شان است و آرزوی موفقیت برایشان داریم و به هرحال همکاران رسانه ای هستند.
بحث ما حلقه نظر تنگ رسانه ای است که تازه از راه رسیده و می خواهند در همین مدت کوتاه همه چیز را انحصاری کند.
مسئول روابط عمومی فدراسیون فوتبال را نمی شناسیم و شاید از اطلاعات اندک ما باشد ولی چون گفته می شود مدتی در کنار پیمان خان یوسفی بوده، یقینا باید فردی آگاهی به امور باشد و تمام و کمال تحت سیطره حلقه نظر تنگ رسانه ای فدراسیون خودش را قرار ندهد.
چطور است که از سایت هایی که توسط دو سه تا دلال فقط کار کپی برداری خبر می کنند برای همراهی تیم ملی دعوت شده ولی از رسانه ها و روزنامه هایی که به اندازه سن ایشان قدمت دارند هیچ دعوتی نشده است.
همین روزنامه دنیای هوادار آیا نمی توانست یک نماینده در اردوی کیش داشته باشد؟ روزنامه کاروکارگر جزو اولین روزنانه های بعد انقلاب است که همواره نقش خود را مستقل از جناح بندی ها در ورزش ایفا کرده است و هیچگاه به منافع شخصی چشم نداشته و به مصالح ملی اندیشیده است، بزرگانی مثل دکتر دادکان، دکتر ذوالفقار نسب، علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدوی کیا، منصورخان پورحیدری و بسیاری دیگر از ورزشی ها در دهه 70 شخصا برای دیدار و گفت و گو به تحریریه کاروکارگر آمده اند و الان نیز در دهه چهارم فعالیتش و درکنار توجه به ورزش کارگری اهمیت ویژه ای به مباحث کلان ورزش ملی و فوتبال دارد، چرا یک تلفن به نشانه احترام به جایگاه کاروکارگر به سرویس ورزشی نمی زنند؟! برای اینکه این روزنانه و رسانه های نظیر این اصالت دارند و دنبال هدفی متعالی اند نه سفر و سکه و افطاری و دلالی و زد و بند.
گفتیم که حتی سایت هایی که کارشان دلالی است در سرلیست حلقه رسانه ای فدراسیون هستند چون خودشان را پخش کرده اند تا همه امتیازات را خودشان بگیرند. باید برای فدراسیون بزرگ فوتبال ایران تاسف خورد که این آدمهای کوچک گرداننده آنند.
انشالله که تیم ملی بسلامت از این گردنه خطرناک عبور کند ولی در جایی این اتفاق می افتد که از راس فدراسیون تا آن تدارکات تیم ملی واقعا ملی فکر کنند نه محلی، یادمان است که دکتر دادکان اولین پاداش ها را ابتدا به تدارکات و زحمت کشان اردوها می داد و به هرکس به اندازه نقشی که داشت توجه نشان می‌داد و صداقت در گفتار و کردارش وجود داشت، به تمام جزئیات تیم ملی توجه داشت و ضمن تقسیم وظایف همه امور را شخصا نظارت می کرد، برای همین تیم ملی فوتبال در زیر گروه مقدماتی جام جهانی آلمان دقیقا مشابه وضعیت فعلی را داشت و برخی نیز نقشه ها کشیده بودند تا به محض شکست از اردن یا قطر از دادکان انتقام بگیرند ولی چون صداقت و همدلی در همه اجزای فدراسیون و تیم ملی وجود داشت در 5 دقیقه مقابل قطر در دوحه تیم ملی از شکست پیروزی ساخت و بعد هم صعود به دور بعد و راه یابی قبل از هفته پایانی به جام جهانی و بعد هم سومی جام ملت های 2007 و رده هفدهم فیفا برای ایران، چرا چنین شد و بعد از آن هرگز این اتفاق نیفتاد برای اینکه 4 رئیس سابق فدراسیون در فدراسیون دادکان مسئولیت داشتند، هر فردی که صادقانه قصد کمک داشت حتی اگر اختلاف نظر هم با رئیس فدراسیون داشت به کار دعوت می شد چون هدف متعالی تر از منافع شخصی بود.
آقای عزیزی خادم! اینهایی که امروز دور و بر شما را گرفته اند فردا به محض اینکه اتفاق تلخی برای فوتبال ما در برابر بحرین با عراق بیافتد، شما را به ته دره می فرستند، زیرا نه دلسوز فوتبال هستند و نه اعتقادی به شما دارند، برخی از آن ها باند های چند نفره اند که سفر و اعزام برایشان بهانه است و کار اصلی آنها سفارش چند بازیکن به اسکوچیچ است.
بله، بازیکنان سفارشی در همه ادوار در تیم ملی داشته ایم ولی در این فضای بلبشو فعلی، آش خیلی شورتر است چون بیچاره اسکوچیچ را هم همین باند سر کار آورده اند وگرنه او کجا و تیم ملی ایران کجا، سلطانی فر و یکی دو آقازاده، این آش را پختند و خیانتی به فوتبال ایران شد که هرگز این لکه ننگ از صفحات ورزش ایران پاک نخواهد شد، اندکی به تیتر رسانه های زردشان نگاه کنید متوجه خط و خط بازی و تحمیل بازیکنان به تیم ملی خواهید شد.
حتی لیست تیم ملی را 48 ساعت زودتر از اعلام رسمی در اختیار می گیرند و به چند بازیکن جوان تماس می گیرند که فلان قدر واریز کن تا در لیست تیم ملی قرار بگیری، گند کار وقتی در خواهد آمد که یکی از این سفارشی ها خط بخورد.
نویسنده: سید رضا فیض آبادی