به گزارش دیوان نیوز؛ علیرضا ریحانی در یادداشتی در روزنامه دنیای هوادار نوشت: البته بیان این عبارت و جمله های بعدی آن، در واقع بخش هایی از گفتوگوی یک فعال رسانهای با پلیس راهور استان البرز است که در جریان برقراری ارتباط به منظور کسب خبر و اطلاعات و انتشار آن جهت آگاهی افکار عمومی، بین این دو رد و بدل شده است، با این حال اما در لابلای این مکالمه تلفنی مضمون و محتوایی ژرف و اثرگذار نهفته است، بخصوص وقتی این عبارت در اوج احساسات و از ته دل برمی خیزد و لاجرم بر دل می نشیند.
چنین برداشت و توصیفی بیشتر ناشی از آن است که عمده دلیل این گفتوگو یا مصاحبه تلفنی، بالطبع به بحث داغ این روزها یعنی قطع برق و خاموشی چراغ های راهنمایی و رانندگی و تبعات آن، رعایت محدودیت های کرونایی، جریمه متخلفان و از این دست مسائل مربوط می شود، ولی در صدا و مصاحبه ضبط شده پلیس راهور، بازهم جملهها و عبارتهای مشابه و هم معنی دیگری از جنس همان تواضع و فروتنی شنیده می شود.
البته اینکه همه انسانها جایزالخطا هستند، اصل پذیرفته شدهای است، بنابراین ممکن است برخی ماموران راهور نیز در مواردی از جمله در رفتار و برخورد دچار خطا یا اشتباه شوند، اما وقتی فرمانده بالادستی همواره و چه بسا در دورههای آموزشی به آنها سفارش و گوشزد می کند که باید مراعات حال مردم را در اولویت قرار دهند، بطور قطع میتواند نقش موثری در کاهش اشتباهها و افزایش رضایتمندی مردم و رانندگان را در پی داشته باشد.
به عنوان مثال نمونهای از جنس ما هم آدمیم اینکه به همه ماموران راهور سفارش کرده است که نیم ساعت قبل و نیم ساعت بعد از نماز، از جریمه خودروها در نزدیکی مسجدها خودداری کنند، لیکن این به معنی آن نیست که یک نفر اجازه داشته باشد ماشین خود را از صبح تا عصر در آن محل پارک کند، این همان روند و ملاحظاتی است که برای خودرو همراه بیمار در نزدیکی بیمارستانها نیز رعایت می شود.
او برهان می آورد که قانونگذار چهارچوبهای قانونی را تعیین و عوامل و نیروها را موظف به اجرای آن کرده است، این درحالی است که پلیس با راننده خودرویی مواجه می شود که آن خودرو به دلایل مختف از جمله امنیت اخلاقی یا جریمه بیش از سه میلیون تومان باید توقیف و به پارکینگ منتقل شود، اما وقتی مشاهده می شود خودرو حامل بیمار است یا توقیف آن سرنشینان را دچار گرفتاری و بلاتکلیفی میکند، بازهم به دلیل همان ملاحظات انسانی و اخلاقی، اجازه ادامه حرکت به او میدهد مشروط بر اینکه راننده در اسرع وقت درصدد رفع مشکل برآید.
فراموش نکنیم، باوجود اینکه قطع ناگهانی برق و خاموشی چراغهای راهنمایی و رانندگی مشکلات زیادی را در استان البرز در پی داشت، اما پیچیدگی و درهم ریختگی تردد خودروها در چهارراهها به ویژه در کلانشهر کرج نمونه و مثال خوبی بود که عموم مردم و بخصوص دارندگان خودروها متوجه شوند که ماموران راهور چه نقش مهمی در کنترل، هدایت، روانسازی و جلوگیری از ترافیک برعهده دارند.
همچنین باید یادمان باشد که با توجه به عدم تعادل ظرفیت خیابانها و معابر شهری با تعداد خودروها و نیز کمبود پارکینگ، همکاری و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط مردم یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، چون حتی در شرایط فعلی نیز با قاطعیت می توان ادعا کرد که بخش قابل توجهی از ترافیک موجود به دلیل عدم رعایت قانون توسط شماری از رانندگان متخلف است که اگر حتی از چشم ماموران و دوربین های ثبت تخلفات هم دور بماند، آنها باید خودشان را سرزنش کنند، چون با این کار به حق و حقوق دیگر شهروندان تعددی کرده و چه بسا سببساز ترافیکی شدهاند که جدا از کلافگی ناشی ترافیک، سوخت بیشتری به عنوان سرمایه ملی هدر میرود و پیامد آن هم آلودگی بیش از پیش هوا خواهد بود.
به هر حال همانگونه که تاکنون درباره رفع معضلی به نام ترافیک کارگروه های تخصصی متعدد، نشستها و گردهماییهای کارشناسانه بی شماری تشکیل شده و کتابها و جزوه های مختلف آموزشی در خصوص شهروندان قانون مدار و فرهنگ رانندگی و زندگی شهری به رشته تحریر درآمده است، لذا برای نتیجه بخش بودن همه اینها، جدا از ایجاد زیرساخت های مناسب و تقویت حضور فعالتر ماموران راهور، به یک شرط مهم و اساسی دیگر یعنی همکاری همه جانبه و رعایت دقیق قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی مردم نیاز دارد.
حال، بهتر است به ابتدای این یادداشت، یعنی آنجایی که " بابا ما هم آدمیم" بازگردیم و اذعان کنیم که جناب سرهنگ شرق رییس پلیس راهور استان البرز و دیگر هم قطارانشان که حتی احتمالا راضی به تعریف و بیان این ویژگیهای شخصیتی نبوده اند، اما اگر از اصل محتوای این مصاحبه که پیشتر چاپ و منتشر شده است بگذریم، من نیز به عنوان یک شهروند عادی در برداشتی آزاد از منش و نگرش انسان دوستانه و خیرخواهانه ایشان، معتقدم اینگونه رویکردها و جهت گیریها، از دهها کتاب و جزوه و حتی صدها برگ جریمه رانندگی در فرهنگ سازی جامعه و جلب اعتماد عمومی تاثیرگذارتر است.
و ختم کلام اینکه بابا ماهم آدمیم یا بابا ماهم انسانیم، از عمق باور به آدمیت و انسانیت نشات می گیرد، به ویژه که وقتی مفهوم این عبارت با نشانه هایی از درک واقعیت ها و دشواریهای موجود تکمیل شده و به دل گفته تبدیل میشود، دل گفتههایی نه از جنس آمار و ارقام تصادف، مصدومیت و جان باختن، بلکه حرفهایی برای نزدیکی و همدلی هرچه بیشتر مردم به پلیس و بالعکس که بالطبع در ترغیب مردم به رعایت قوانین و فرهنگ سازی نقش موثرتری ایفا میکند.
پس به احترام سرهنگ شرق و دیگر باورمندان به انسانیت و ارزش های والای انسانی، بخصوص آنانی که مصدر کارهای مدیریتی و اجرایی هستند و برای هر حرکت و اقدامی وجود پیوست فرهنگی و آموزشی را برای اشاعه آن ضروری می دانند، متواضعانه سر تعظیم فرود می آوریم، باشد که به الگو و نمونه ای در ایران کوچک و ایران پهناور مبدل شود.
نویسنده: علیرضا ریحانی