163 فرهنگی 1398/08/20 - 10:14

نقدی بر فیلم «رحمان 1400»؛ وقتی از «ابتذال» حرف می زنیم، دقیقا از چه سخن می گوییم؟

«منوچهر هادی» احتمالا به خاطر سریال «عاشقانه» و فیلم های پرفروش سال های اخیرش مثل همین «رحمان 1400» شناخته می شود. اما هادی از روزهای ابتدایی که وارد سینما شد، از جنس این سینمایی که با آن شناخته می شود، نبود. مسیری که هادی برای فیلمسازی طی کرد بسیار عجیب و افسانه گونه بود.

محمدحسین سیفی-  او در ابتدا مسئول تدارکات فیلم‌ها بود و بعد به ‌واسطه نزدیکی با «بهروز افخمی» و چند کارگردان دیگر خودش را رفته رفته در سینما بالاتر آورد. تا اینکه در «چهارشنبه ‌سوری» دستیار کارگردان شد و از حضور در کنار کارگردان شناخته شده ای همچون اصغر فرهادی تجربیات زیادی کسب کرد و سپس خودش اولین فیلمش را ساخت. فیلم هایی که غالبا تم اجتماعی داشتند و شاید کمتر کسی برای مثال فیلم «قرنطینه» و نقش آفرینی جدی «رضا عطاران» در فیلم را به خاطر بیاورد. اما با این وجود فیلم‌های اول هادی موفقیت چندانی پیدا نکردند. فیلم‌هایی که ملودرام‌ بودند و طعنه به سینمای روشنفکرانه هم میزدند مثل «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» با بازی شهاب حسینی و یکتا ناصر که در میان آن‌ها از همه جالب‌توجه‌تر بود و فیلم قابل اعتنایی به حساب می آید. اما به یک باره از اوایل دهه 90 شمسی و در چرخشی ناگهانی، مسیر فیلم‌سازی‌ منوچهر هادی تغییر کرد و به سراغ ساخت کمدی‌های پرفروش رفت. (هرچند در این میان گاهی به ملودرام رجعتی می‌کند.) قطعا نقطه شروع این چرخش را باید فیلم «من سالوادور نیستم» به حساب بیاوریم که در زمان اکران خودش با وجود این که آن جا هم اساسا با فیلم بدی طرف بودیم اما با استقبال فراوانی رو به رو شد. عوامل غیر سینمایی و فرا متنی و فرهنگی جامعه روز ایران دست‌به‌دست هم دادند تا هادی راه فیلم‌سازی به شیوه «بساز بفروشی» را یاد بگیرد و فروش تضمینی در گیشه را با یک سری الگوی ثابت و دم دستی امتحان کند فارغ از اینکه کیفیت فیلم چه باشد.
«آینه بغل» به عنوان فیلم پیشین و «رحمان 1400» به عنوان فیلم اخیر منوچهر هادی، دو کمدیِ اساسا «بساز بفروش» هستند که در سالهای اخیر بسیار باب شده است و هادی یکی از کسانی است که از این راه پول بسیاری به جیب زده است. فیلم هایی که احتمالا تعداد جلسات فیلمبرداری شان به عدد 30-40 هم نمی رسد و هر دو از الگوهای «ظاهری»ئی پیروی می کنند که مخاطب ایرانی احتمالا خوشش می آید ؛ الگویی که در سطحی ترین شکل ممکن تقابل فقیر و غنی را نشان می دهد و در خودش بی شمار تیکه های سیاسی بی سر و ته جای داده است صرفا بخاطر اینکه در سالن سینما مخاطب با شنیدنش کف و سوت بزند!
«رحمان 1400»، قصه آبدارچی هایی است (با بازی سعید آقاخانی و بهرام افشاری) که در شرکت آقای جالوسی (با بازی مهران مدیری) و پسرش اشکان (با بازی محمد رضا گلزار) کار می کنند که عمری زحمت‌کشیده‌اند اما به هیچ نان و نوایی نرسیده‌اند و همه‌چیز به جیب رئیس رفته است. هر اتفاقی هم که می‌افتد آقای رئیس می‌گوید این‌ها همه حباب است و همه‌چیز تا ۱۴۰۰ خوب و درست می‌شود. اما موتور درام از جایی روشن می شود که به شکلی باور نکردنی رحمان یکی از آبدارچی‌ها از بیماری رنج می‌برد و سرطانی عجیب در ناحیه پروستاتش به وجود آمده و دکتر گفته سه ماه دیگر بیشتر زنده نیست. پس به پیشنهاد دوستش تصمیم می‌گیرند نقشه‌ای بچینند تا در درگیری ساختگی اشکان پسر رئیس او را هل بدهد و رحمان بمیرد تا جالوسی مجبور به پرداخت پول زیادی برای دیه رحمان شوند و از مرگ رحمان چیزی هم عاید بقیه شود. به این خلاصه «نمردن» رحمان و تحول پایانی و اغراق آمیز اشکان را هم اضافه کنید تا بدانید با چه ملغمه ای طرف هستید.
فکر می کنم فهم این نکته سخت نباشد که با همین چند خطی که گفته شد اساسا مشخص است که با چیزی تحت عنوان «فیلمنامه» طرف نیستیم. دقیقا با اثری طرف هستیم که فقط ساخته شده تا فروخته شود و مطمئنم خود سازندگان آن هم یک بار دیگر حاضر نیستند به تماشایش بنشینند همانگونه که وقتی ساختمان سازی یک آپارتمان ضعیف و به قول معروف «بساز بندازی» می سازد و خودش هرگز حاضر نیست در آن زندگی کند. در «رحمان 1400» هم دقیقا اتفاقی شبیه به «بساز بندازی» رخ داده است چرا که علیرغم وجود این همه بازیگر شناخته شده، فیلمنامه نویسی مانند «بابک کایدان» که این همه سال در این سینما فعالیت کرده و وجود عوامل حرفه ای، گذاشتن صفت «سینمایی» کنار واژه فیلم برای «رحمان 1400» توهین به سینماست چرا که اساسا با «سینما» در این فیلم طرف نیستیم.
فیلمساز آن قدر مرزهای توهین به شئور مخاطب را در این فیلم جا به جا کرده که هر ملات و عنصری که برای «خنده گرفتن» فکر کنید به کار برده است ؛ از رکیک ترین و جنسیتی ترین شوخی هایی که مردها در خلوتشان هم بعضا شرم می کنند با یکدیگر داشته باشند تا بی سر و ته ترین سکانس رقصیدنی که می توان در سینمای ایران پیدا کرد و معلوم نیست اصلا آن دو نفر آنجا چه کار می کنند و چرا آن وسط دارند می رقصند اصلا چرا باید همچین سکانس رقصی در فیلم وجود داشته باشد. از بی مزه ترین شوخی های متعلق به کانال های تلگرامی گرفته تا بدترین توهین هایی که آدم ها به یکدیگر می کنند و اصلا شکل و شمایل انسانی ندارد.
از همه این توهین به مخاطب ها بدتر آن سکانس پایانی است که قرار است «پایان خوش» را برای فیلم رقم بزند؛ جایی که اشکان متحول شده است و می خواهد آن شرکت را با رحمان دوباره سرپا کند. اگر نگاه فیلمساز به جامعه اش این است (که امیدواریم نباشد) باید افسوس خورد به حال چنین جامعه ای که طبقه کارگرش تا این اندازه تباه هستند و راه حل تمام مشکلات مملکت این است که «آقازاده ها» دست عطوفت و مهربانی به سمت طبقه کارگر دراز کنند و به یاری شان بشتابند ! قطعا این حرف ها از اندازه فیلم خارج است اما می خواهم ببینید که فیلمساز چه نگاه «فاجعه بار» ی به جامعه اش دارد. جامعه ای که هادی در فیلمش تصویر کرده است، آقازاده ها از جایشان تکان نمی خورند و طبقه ضعیف هم مانند گدا گشنه ها و «ندید بدیدها» با آب و لوچه ای آویزان دنبال پولدارها میفتند تا آنها را طلکه کنند. در آخر هم وقتی شکست می خورند، پولدار ها باید بیایند و دست طبقه ضعیف را بگیرند. ، یک اپلیکیشن اینترنتی اسپانسر رحمان 1400 بوده در اواسط فیلم در دیالوگی میان بازیگران اصلی فیلم تبلیغ این اسپانسر می شود این را هم به فاجعه های دیگر این فیلم اضافه کنید.
در چنین شرایطی که فیلم های فاخری مانند «رستاخیز» و «خانه پدری» با مجوز قانونی ارشاد هم امکان نمایش فیلم هایشان وجود ندارد، واقعا جای سوال است که فیلم هایی مانند «رحمان 1400» چگونه مجوز ساخت می گیرند؟ فیلم هایی که بماند حالا الفبای سینما را هم در خود جای نداده اند، از آن بدتر در محتوا هم دست و پای «ابتذال» را از پشت بسته اند ! آیا آن شخصی که پای مجوز این فیلم و امثالهم امضا زده، حاضر است مسئولیتش را گردن گرفته و امروز سرش را بخاطر اینکه فیلمنامه های بیشماری را رد کرده و ساخت این فیلم را تایید کرده بالا بگیرد؟ به نظر حقیر، جرم فیلمساز و کسی که از ساخت چنین فیلم هایی حمایت می کند به یک اندازه است.
«رحمان 1400» مصداق دقیقی از ژانر «بساز بندازی» در سینمای ایران است که این روزها به آن به اشتباه کمدی می گویند. فیلمی که خالی از هرگونه درام، پیرنگ داستانی، روایت، کارگردانی و به طور کلی هرگونه عنصر سینمایی و فیلمیک است و به جای همه این ها مملو از شوخی های سخیف کوچه بازاری، دیالوگ های دوپهلو اروتیک، متلک های سطحی سیاسی، لاکچری بازی و البته «برق زدن» بازیگران چهره آن مثل مهران مدیری و .... است. فیلم های این چنینی به مخاطب «انداخته» می شوند تا فقط در گیشه فروش کنند و بتواند جیب سازندگانش را پر پول و جیب مخاطبانش را خالی تر از قبل کند.
درست یا غلط از یک جایی به بعد منوچهرهادی مسیرفیلمسازی اش را رها کرد. او می توانست در ادامه فیلم هایی مثل یکی می خواد باهات حرف بزنه، قرنطینه، زندگی جای دیگریست و... به سینمای ملودرام یا اجتماعی نزدیک شود و فیلم های استاندارد بسازد اما او ترجیح داد در مسیری قدام بگذارد که در آن پول بیشتری انتظارش را می کشد. در تبلیغ های تلویزیونی یا بیلبوردهای این فیلم مهران مدیری و محمدرضاگلزار نقش مهمی دارند حتی در بیلبورد گلزار را با دستبند و لباس زندان کنار مدیری می بینیم که همچین نمایی در فیلم وجود ندارد. نباید فراموش کرد که سواستفاده کردن از جیب مردم برای سرمایه اندوزی روش چندان مناسبی نمی باشد. اسم این کار ابدا «فیلمسازی» نیست.



  1. بازی دوستانه فوتبال به یاد مرحوم آب پرور
  2. عملیات وعده صادق معادلات نظامی جهان را تغییر داد.
  3. افزایش شمار دریافت کنندگان حق پرستاری در استان البرز
  4. انهدام ریزپرنده‌ها عامل اصلی صدای انفجار در اصفهان
  5. تانژانت زاويۀ تغييرات قلعه‌نویی صفر است / فرصت‌سوزی یکسالۀ تیم‌ملی!
  6. واحد سوم گازی نیروگاه ‌گهران به شبکه برق کشور متصل شد
  7. مدیریت تغییر اقلیم و گسترش اقتصاد سبز، راهبرد اصلی دولت
  8. بیش از ۵۷ هزار بازدید از شروع طرح سلامت نوروزی انجام شد
  9. دستگاه‌های امدادی البرز در آماده‌باش
  10. تعریف بسته‌های سرمایه‌گذاری در مدیریت شهری کرج
  11. ارائه ۲۸ هزار خدمت امدادی توسط هلال احمر البرز
  12. کاهش ۶۷ درصدی شعب نامتعارف
  13. نظامی‌گرایی اقتصادهای اروپایی
  14. وزیر دفاع پاکستان برای طالبان افغانستان خط و نشان کشید
  15. کلیت مجلس دوازدهم انقلابی است
  16. کاهش رکود تورمی مسکن با اقدامات دولت سیزدهم
  17. کاهش ۱۰۰ درصدی تصادفات درون شهری در البرز
  18. روبینیو 9 سال به زندان خواهد رفت!
  19. وار تا 20 روز آتی به ایران می‌آید
  20. آب، منبع استراتژیک کلیدی تهدیدات امنیت جهانی
  21. افزایش ۲ برابری کارت آزاد جایگاه‌های سوخت در نوروز
  22. شناگر اصفهانی رکورد ملی خود را جابه‌جا کرد
  23. برگزاری اولین گردهمایی مشترک رؤسای هیئت‌ها، انجمن‌های ورزشی و  مسئولان کمیته‌های پارکور کشور
  24. درهای نمایشگاه رسانه های ایران باز شد
  25. افزایش دو و نیم برابری بودجه فرهنگی شهرداری کرج
  26. آیین تحلیف اعضای هیئت منصفه مطبوعات البرز برگزار شد
  27. گرم‌ترین آذر ۳۳ سال اخیر کشور ثبت شد
  28. خواص بسترساز مشارکت حداکثری در انتخابات شوند
  29.  روایت تکراری اختلاف و التهاب
  30. یک هشتم لیگ قهرمانان آسیا؛مشابه ولی متفاوت
  31. نقش «اقتصاد مقاومتی» در عبور از تنگنای تحریم
  32. ابراز شادی و خوشحالی بعد از پیروزی، جُرم محسوب می‌شود ؟!
  33. به بهانه آغاز دوباره مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران
  34. زمین چمن مصنوعی روستای خورچان افتتاح شد
  35. «حمل و نقل» پیش شرط بهبود وضعیت صادرات و واردات در کشور
  36. تاج منتسب به سپاه است؟
  37. توافق با عراق برای تامین ۵۰ میلیون متر مکعبی گاز در روز
  38. بیست و یکمین جشنواره تولید ملی - افتخار ملی با حضور مقامات کشور
  39. افزایش قیمت خودسرانه قالیشویی و خشکشویی ممنوع است
  40. سهمیه جدید وام ۲۰۰ میلیون تومانی ودیعه مسکن ابلاغ شد