حسن صانعی پور/ به گزارش دیوان نیوز؛ با این مقدمه به باید و شایدهای ضروری مربوط به ورزش خواهیم پرداخت:
شناسایی دقیق مناطق
سرزمین پهناور ایران با داشتن مناطق مختلف و با دورن مایههای گوناگون و فراوان، وضعیتی بی نظیری را در تمام مقولهها به خصوص ورزش دارا میباشد. همان اندازه که منطقه مازندران در مقوله کشتی و فوتبال غنی است و همانطور که خوزستان معدن ناب فوتبال است، وجب به وجب سرزمین ایران سرشار از استعدادهای درخشانی است که گاهی به علت عدم توجه شناسایی نشده و یا درصورت شناسایی مسیر درستی برای پیشرفت برای آنان تعیین نگردیده است. به عبارتی در بسیاری از موارد ارادهای درست و تاثیرگذاری در خصوص شناسایی مناطق مختلف ایران در مقوله ورزش و حتی سایر موارد صورت نگرفته و سرمایه گذاری مناسبی در این زمینه انجام نگرفته است. در گذشته نه چندان دور مراکز استانها به خصوص تهران به لحاظ زیر ساختها وضعیت بهتری را دارا بودند و این امید وجود داشت که جوانان جویای نام بتوانند آمال و آرزوهای خود در آنجا دنبال کنند. اما به تدریج به علت عدم توجه همان سرمایههای اندک نیز فرسوده شده و تمرکززدایی کاذب نیز به علت ضعفهای مفرط شهرستانها کارایی لازم را در جهت پیشرفت و یا اعتلای ورزش نداشته است.
انتخابات و ورزش
اواخر زمستان انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. بیگمان کاندیداهای انتخابات مذکور حساب ویژهای روی ورزش و فراگیری آن در بین جوامع و مناطق گوناگون بازکردهاند. آنچه تا بحال در درصدی قابل توجه دیده شده است، سود سرشاری است که ورزش و موقعیت ویژه آن در بین جامعه به جریان انتخابات رسانده است. دوستداران ورزش به درستی بیاد دارند که در سنوات گذشته حضور بسیاری از دولتمردان در هیئت مدیره چند باشگاه و یا سایر مناسبات ورزشی منجر به راهیابی آنان به مجلس و یا شورای شهر گردیده و اغلب بعد از پایان یافتن دوران انتخابات، ورزش و نیازها و پیش نیازهای آن از جانب همان دولتمردان به فراموشی سپرده شده است. در این بین مقوله پرطمطراقی چون فوتبال بیشتر از هر چیز مورد استفاده قرار گرفته و دست آخر با بیمهری تمام به حاشیه رفته و اندک توجهی بدان نشده است. لذا ضروری است اهالی ورزش در خصوص انتخابات با وسواس بیشتری عمل کرده و با انتخاب درست به جریان صحیح این مقوله کمک نمایند.
زیرساختها و راهکار صحیح
در یک جمله باید گفت: در ایران اوضاع زیرساخت در بدترین وضع ممکن بسر میبرد. " ورزشگاه آزادی را میتوان مصداق بارز این امر دانست" زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری به هیچ عنوان مورد توجه نیست و در این بین مدیریتهای ادواری به دو دلیل عمده قادر نیستند به مقوله مهمی چون زیر ساختها بپردازند؛ علت نخست فقدان تخصص در این مقوله است و دومین علت را باید به تغییرات فراوان و با انگیزههای غیر ورزشی مربوط دانست. بخش عمدهای از تجهیزات و بناهای ورزشی اعم از ورزشگاهها و سالنها فرسوده شده و به تناسب رشد جمعیت، فضای مناسب ورزشی احداث نگردیده است. مهمتر از آن اینکه بخش خصوصی بدون کنترل علمی رشد فزایندهای را داشته و اغلب دچار جریان درآمدزایی شده و خروجی مناسبی را ندارند. راهکار مناسب در این خصوص، ابتدا شناخت آماری جمعیت ورزش ایران است که شامل حداقل هشتاد درصد جمعیت ایران میشود و سپس پرداختن اصولی به اولویتهایی است که انگیزه ورزش را در بین مناطق ایران افزایش خواهد داد. و در وهله سوم سرمایه گذاری مناسب و تعیین بودجه کافی در این مقوله است. سه اصل یاد شده مسلما به مدیریت خلاق نیز نیازمند است. موضوعی که در حال حاضر ورزش ایران از آن رنج میبرد.
کرسیها بین المللی
آنچه روند توسعه ورزش را تسریع میکند روابط دیپلماتیکی است که در دو موضوع مهم خلاصه میگردد. ابتدا تغییرات اصولی در برنامههای سیاست خارجی در خصوص پرداختن به ورزش میباشد و دوم اخذ کرسیهای بین المللی است که حاصل آن تغییر مناسبات ورزشی ایران و جهان است. دومقولهای که کشور ایران در آن ضعیف عمل کرده و نتوانسته است بازی قدرت را به نفع خود به پایان برساند. ذکر این نکته در خصوص کسب کرسیهای بین المللی مهم و ضروری است: نظام بین المللی، محیطی است که بازیگران دولتی و غیردولتی در آن به عمل و عکس العمل می پردازند واز طریق گفتگو و توافق، قواعد مشترکی را براي رفتار و روابط ایجاد مینمایند که فراتـر از نظام ملی مبتنی بر هویت مشترك در قلمرو مرزهاي مشخص است. از طرفی با توجه به اینکه سیاست بین المللی مدام در حال تغییر و توسعه است، لذا کشورها باید تغییر قوانین بازي در صحنه سیاسی را یاد بگیرند. و این مهم نیازمند به داشتن کرسیهای بین المللی با حضور مردان و زنان توانا و دانشمند است.
سیاست و ورزش در موازات
نکته مهم در خصوص تقابل سیاست و ورزش، میزان تاثیرگذاری این دو مقوله در یکدیگر است. در این بین دو خط موازی سیاست و ورزش که در عصر حاضر وابستگی بی چون چرایی به یکدیگر پیدا کردهاند، گاهی دچار بی نظمی و یا انحراف شده است. سیاست اصول کشورداری را تحت نظر دارد و ورزش حاکمیتی فراتر از مرزهای کشور داشته و دریچه به وسعت تمام زمین را روبروی سیاست میگشاید. در این بین ورزش و سیاست نباید از همدیگر سبقت گرفته و شرایط را برای تعامل سخت نمایند. اما آنچه در اغلب موارد دیده شده شرایطی است که ورزش همواره در حاشیه بوده وضعفهای حاصل از آن سود چندانی به هر دو مقوله به خصوص ورزش نرسانده است. لذا تصمیمات سیاسی برای ورزش و یا استقلال بدون تعامل ورزش با سیاست، روش و برنامه اشتباهی است که باید مورد بررسی قرار گرفته و اصلاح گردد.
ایده پردازی به جای انتقاد
تا کنون هر چه دیده و شنیده شده است حجم گسترده انتقاداتی است که در فضای ورزش ایران حاکم بوده است. یک شکست یا حذف از مسابقات، منجر به انقلاب بزرگ مدیریتی شده و بعد از مدتی تکرار گردیده است. تغییراتی که که اغلب احساسی و بدون تفکر انجام پذیرفته و در آن صرفا آدمها تغییر کردهاند. "کافی است صفحات گوناگون چند روزنامه و یا سایتهای ورزشی را مرور کنید تا به این نکته پی ببرید." تا بحال هیچ پیشنهاد و یا ایده درستی ارایه نشده است. هیچ کارگروه و یا انجمنی تشکیل نشده است تا با بررسی تمام جوانب و مشخص کردن نقاط ضعف و قدرت راهکار صحیح را ارایه بدهد. معمولا مسئول جدید تمام موجودی گذشته را تخریب و طرحی نو درانداخته و به دلیل اینکه عمر مسئولیت او کوتاه بوده و بسته به تغییرات سیاسی اجتماعی دستخوش مناسبات غیر ورزشی میشود، مجال پرداختن به اصول اولیه ورزش را پیدا نمیکند. به نظر میرسد تدوین یک سند بزرگ ورزشی که حاوی قواعد و قوانین غیر قابل تغییر باشد، لازم و ضروری است و این مهم نیاز به حضور ایده پردازان متخصصی است که با علم ورزش آشنایی کامل دارند.
بهبود وضعیت نیروی انسانی
ادارات ورزش و جوانان در سراسر ایران از کمبود و گاهی فقدان نیروهای کارآمد رنج میبرند. حتی در تعیین مدیران این نهاد مهم نیز با انتخابها و انتصابات درستی روبرو نیستیم. این در حالی است که مقوله ورزش محتاج نگاه ویژه مسئولان است. نگاهی که منجر به پرورش نیروهای متخصص شده و با بازنگری در نحوه گزینش مدیران، برنامه کاربردی صحیحی در خصوص مدیریت ورزشی در دانشگاههای ایران تدوین نماید. به عبارتی دیگر باید رشته مدیریت ورزشی در دانشگاهها جدی گرفته شود. زیرا لازم است افراد برای اداره امور ورزش و تربیت بدنی در دو بخش اماکن و ورزش قهرمانی آموزشهای لازم را گذرانده تا قادر باشند در اجرا و برنامه ریزی این امر مهم گامهای موثری بردارند.
رفتارغیر مسئولانه
آنچه مشهود است رفتار غیرمسئولانه تمام ارکان مربوط به ورزش میباشد. باید بدانیم که ورزش یک سرگرمی و تفریح نیست. ورزش صنعت بزرگی است که در تمام امور جامعه و زندگی تاثیرگذار است. اینکه ما نتوانستیم از ورزش بهره کافی و وافی را در بهبود شرایط جسمی و روحی روانی مردم ببریم، اینکه قادر نیستم اقتصاد ورزشی را در خدمت بهبود اوضاع اقتصادی جامعه قرار بدهیم، مشکل و معضل بزرگی است که پاسخ آن را باید در تفکرات آماتوری و به تعبیری غیرمسئولانه متولیان و تمام کسانی که تصمیمات آنان در ورزش تاثرگذار است، جستجو نماییم.