به گزارش دیوان نیوز؛ هفته نخست نیم فصل دوم لیگ برتر فوتبال ایران و نمایش سپاهان مقابل الهلال بار دیگر لایههای پنهانِ فوتبالی را نمایان ساخت که موفقیت و قهرمانی در آن دور از تصور و تاحدودی غیرممکن است. موفقیت به معنای ایجاد شرایط درست و اصولی در فوتبالِ در حال رشد آسیا و قهرمانی به معنای رسیدن به وضعیت واقعی و به دور از احساساتی است که فوتبال ایران را تبدیل به مدعی نخست این رشته در قاره کهن نماید. با این مقدمه نگاهی به اوضاع و احوال فوتبال ایران بعد اتمام جام ملتهای آسیا خواهیم انداخت:
کارشناسان و اظهارنظرها
چند برنامه تلویزیونی بعد از سوت پایان فینال جام ملتهای آسیا که با قهرمانی دوباره قطر به اتمام رسید، با دعوت از کارشناسان مختلف در خصوص ناکامی ایران در این جام به گفتوگو پرداختند و اظهار نظرهای گوناگونی نیز مطرح شد. آنچه در لابلای این اظهار نظرها بیشتر از هرچیزی نمود داشت، ضعفهای آشکار و پنهان ترکیب کادرفنی تیم ملی فوتبال ایران بود. در این بین تقابل صحبتهای مربی تیم ملی که سعی داشت با آمار و ارقام از عملکرد کادر فنی دفاع نماید با سؤالات مجریانی که از جانب هواداران صحبت میکردند، موضوع اصلی ناکامی را به انحراف کشاند. اینکه فوتبال متعلق به مردم است سخنی کاملا درست میباشد. اینکه نواقص تیم ملی باید توسط متخصصان کالبد شکافی، تحلیل و بررسی و در نهایت منتشر گردد نیز درست و منطقی است، اما آنچه باعث میشود همواره در انتهای هر ناکامی تمام موجودیت تیم ملی زیر سؤال برود و بدون توجه به واقعیتهای موجود فرد یا افرادی را مقصر اصلی ناکامی بدانیم، انحراف سنتی و همیشگی فوتبال ایران است که به نتایج درستی منتهی نشده است. جالب اینکه بعد از این وقایع، اختلافات ریز و درشت و آشکار و پنهانی نیز بین کارشناسان و مربیان ایجاد شده و جنگ حاصل از آن که توسط رسانههای گوناگون بدان بال و پر داده میشود، دودمان فوتبال ایران را به باد داده و خواهد داد.
تلویزیون و واقع گرایی
تلویزیون به عنوان پرمخاطبترین مرجع اخبار و تحلیل و بررسی موضوعات جامعه، به خصوص فوتبال، وظیفه خطیری را برعهده دارد. در این راستا باید در طراحی برنامه و موضوعات آن و انتخاب کارشناسان وسواس داشت. مجریان باید از اظهار نظرهای شخصی خودداری کنند. گاهی احساس میگردد تمام وقت برنامه به اثبات نظراتی اختصاص داده میشود که به هیچ عنوان مد نظر دوستداران فوتبال نیست. در این بین پرداختن به واقعیتهای فوتبال ایران میتواند بسیاری از مشکلات و معضلات را آشکار کند. باید در نظر بگیریم که مشکل فوتبال ایران منحصرا به مسائل فنی بازنمیگردد. تفکرات حرفهای و آینده نگری در این فوتبال در پایینترین حد خود قرار داشته و در این مسیر هرکسی از ظن خود یار فوتبال شده است.
رسانه و نگاه دقیق
اگر فضای مجازی را رسانه "خود مختار" تلقی کنیم که البته باید تلقی کنیم، باید به چند نکته در مورد رسانههای موجود اشاره نماییم؛ کمبود و یا فقدان مختصص در رسانهها کاملا مشهود است. تمایلات باشگاهی در اغلب رسانهها دیده شده و این موضوع آنان را از واقعیتها دور ساخته است." در فضای مجازی و پیام رسانهای مجازی اوضاع ناگوار و متشنج است." در این وضعیت هرگز نگاه دقیقی به وضعیت فوتبال صورت نگرفته و تخریب و گاهی تسویه حسابهای شخصی جای کارشناسی درست را گرفته است. کمتر دیده شده است که آنالیز مناسبی از کادر فنی، بازیکنان و شرایط آنان در رسانه صورت بگیرد و خروجی مناسبی از آن متصور باشد.
انتخابات و مسیر درست
باید یک بار برای همیشه انتخابات و انتصابات را در فوتبال جدی بگیریم. اشتباه نکنیم که انتخاب یک مدیر در کوچکترین مجموعه منتسب به فوتبال گام نخست مدیریت است. به تعبیری تأثیر آن انتخاب از تأثیرات مربوط به انتخاب مدیریت کلان فوتبال مهمتر به نظر میرسد. به عبارتی مسیر درست مدیریت در گام نخست انتخاب مدیران کاربلد و متخصص در رأس هیئتهایی است که اداره مجموعهای را برعهده دارند که قرار است از آن مجموعه استعدادهای بزرگ و کوچکی به فوتبال ملی و باشگاهی معرفی شوند. جریانی که تغییرات آن اغلب احساسی، اجباری و یا جناحی بوده و دخالت صاحبان اصلی فوتبال را در آن به حداقل رسانده است.
مجلس شورای اسلامی و انگیزهها
در روزها و هفتههای پیش رو انتخابات مجلس شورای اسلامی در رأس اخبار قرار گرفته و تمام مناسبات جامعه را تحت الشعاع قرار داده است. " مسلما موضوع انتخابات مجلس مهم و ضروری است و شرکت در آن به طور مشخص واجب است." در این بین فوتبالیها باید به انگیزه کاندیداها نیز توجه نمایند. بیگمان جذابیتهای فوتبال ذهنیت کاندیداها را به خود مشغول ساخته است و گاهی مسیر را برای آنان هموار کرده است. اما شناخت اصلح به لحاظ تفکرات صحیح ورزشی باید مد نظر اهالی ورزش و به خصوص فوتبال قرار بگیرد. باید نظر داشته باشیم چنانچه اوضاع و احوال ورزش و در رأس آن صنعت بزرگ فوتبال در هر شهری مناسب باشد، اوضاع احوال مردمان شهر یقینا بهتر خواهد بود.
فدراسیون و آیندهنگری صحیح
واقعیت اینست؛ نمودار مدیریت در فدراسیون فوتبال در همه ادوار آن پُر نوسان بوده است. به همین علت نتایج بدست آمده از آن نیز سینوسی و ناپایدار میباشد. در حقیقت آیندهنگری صحیحی در برنامههای فدراسیونهای مختلف فوتبال دیده نشده است. گاهی مناسبات نیز برهم ریخته است. بحث ساماندهی به اوضاع باشگاهها که بخشی از آن متوجه فدراسیون میگردد به فراموشی سپرده شده و گاهی بر اساس سلایق اداره میگردد. " سلایقی چون منع ورود دروازبان خارجی که البته تاحدودی به نتایج مثبت منتهی شد، سقف قراردادهای بازیکنان که به تخلفات بازیکن و باشگاه منجر گردید و در فصل جاری سقف بودجه باشگاهها که تمام فوتبال را گیج و سرگردان نمود." سؤال اینجاست: ما کجای مدیریت فوتبال حرفهای ایستادهایم که هر چه تلاش میکنیم بیفایده است؟
پیشکسوتان و هوشیاری
پیشکسوت بدون شک رکن فوتبال است. رکن باید در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد. اشتباه بزرگ فوتبال ایران در حوزه مدیریت، تعریف نادرست جایگاه پیشکسوتان بوده و تمام ضربههایی که در این راستا به فوتبال وارد گردیده به همین دلیل بوده است. تعیین جایگاهها، آشنایی با تواناییها و پرداختن به تخصصها، موضوعات ظریفی است که غفلت از آن باعث اختلافات ریز و درشت مدیران و پیشکسوتان شده و در نهایت هیچ سودی نیز در برنداشته است. لذا شایسته است پیشکسوتان در ورود به جریانات فوتبال هوشیار و آیندهنگر باشند.
وضعیت نامناسب لیگ داخلی
هفته نخست لیگ و شکست سپاهان مقابل الهلال شکنندگی مفرط فوتبال داخلی را نمایان ساخت. این بدان معناست که ما حتی از فوتبال آسیا نیز عقب هستیم. چمن استادیوم اراک در حد و اندازههای فوتبال ایران نبود. استعفاها و ورود و خروج مربیان که به سادگی میآیند و با تلنگری میروند، اتفاقات ناگواری که در مورد بعضی از مربیان افتاده است، حجمه بیدلیلی که بعد از هر باخت به مربیان وارد میشود، جایگاههایی که به اندک تحریکی نزول پیدا میکند و تاب و تحمل در برابر ابزار احساسات هواداران را ندارد، هوادارانی که به جرأت میتوان گفت فلسفه غایی و نهایی فوتبال را کمتر درک کردهاند، جملگی از وضعیت نامناسب لیگی خبر میدهد که قهرمان یا قهرمانان آن مدعی کسب جام در آسیا هستند و بازیکنان آن خود را نسل طلایی فوتبال ایران معرفی کردهاند.
داوری نگران کننده
آنگاه که تیم داوری ایران موفق نشد در مرحله حذفی جامملتهای آسیا قضاوت کند و فوتبال ایران نمایندهای در بین داوران جام جهانی نخواهد داشت، خود گویای این موضوع است که داوری در ایران نگران کننده بوده و احتیاج به بازنگری دارد. این وضعیت صرفا به نحوه قضاوت داوران و نقاط ضعف و قدرت آنان برنمیگردد. آنچه کلیت داوری را تحت الشعاع قرار داده، جریان نادرست آموزش و پرورش و ارتقاء و نحوه بکارگیری داوران است که در لابلای آن جامعه داوری ایران به انفعال کشیده شده است. چه بسیار داوران جوانی که اگر در مسیر درست داوری قرار بگیرند، تبدیل به داوران بزرگ آسیا و جهان خواهند شد. آیا دپارتمان داوری در این خصوص برنامه جامعی را تعریف کرده است؟
آسیا به سرعت در حال پیشرفت است
متأسفانه یا خوشبختانه فوتبال آسیا به سرعت در حال پیشرفت است." البته این سرعت در مقایسه با اروپا و آفریقا چشمگیر و تأثیرگذار نیست." این بدان معناست که تعلل در خصوص فوتبال جایز نیست. باید اعتراف کنیم؛ ما دیگر در فوتبال باشگاهی آسیا مدعی قهرمانی نیستیم که اگر بودیم حداقل دو یا سه نماینده مدعی در مرحله حذفی داشتیم. " دلخوش بودن به دو فینال آسیا عین غفلتی است که در چند سال گذشته فوتبال ایران را فریب داده است." فوتبال ایران در رده ملی هم مدعی نیست که اگر بود در برابر قطر حذف نمیشد. " نباید شکست ژاپن و حذف کره جنوبی و قدرتهای بزرگ آسیا فریبمان بدهد." پس ما نتوانستهایم موازی با سرعت پیشرفت فوتبال آسیا حرکت کنیم و به تعبیری ساده عقب هستیم. در این اوضاع باید تمام سمت و سوی کارشناسیها و انتقادات و پیشنهادات معطوف به این موضوع باشد. درگیر شدن با نامها و جریانات دیگر فریب بزرگی است که تا به حال خوردهایم و درس نگرفتهایم.
نویسنده: حسن صانعی پور