مهدی صالحی - از نگاه عارف، شعار سال نوعی «برش یکساله از سیاستهای کلی برنامه» است؛ تعبیری که نشان از تلاش دولت برای عبور از سطحگرایی و ورود به فاز عملیاتی دارد. اما تجربه سالهای پیشین ثابت کرده است که چنین شعارهایی، در غیاب سازوکار مشخص، بیشتر به مانتراهای تکرارشوندهای بدل شدهاند که تا پایان سال، نه گزارش ملموسی از نتایجشان ارائه میشود، نه سنجهای برای ارزیابی آن وجود دارد.
در این میان، تأکید عارف بر پرهیز از ایجاد ساختارهای جدید و عبور از بوروکراسی، نکتهای کلیدی و درست است. سالهاست که پیچیدگی ساختارهای اداری، بزرگترین مانع جذب سرمایه در کشور شدهاند. اما سؤال اینجاست که آیا همین ساختار موجود، امکان حذف موانع را دارد؟ یا برای حذف بوروکراسی، به نوعی بازآفرینی در دل سیستم نیاز است؟ نکته درخور توجه دیگر در سخنان معاون اول، اشاره به دو رویکرد نسبت به منابع سرمایهگذاری است: اتکا به سرمایه داخلی یا جذب سرمایه خارجی. هر دو صحیحاند، اما پیشنیازشان بازسازی اعتماد است؛ اعتمادی که در غیاب ثبات اقتصادی، شفافیت حقوقی، و امنیت سیاستگذاری، نه برای سرمایهگذار داخلی باقی مانده و نه برای سرمایهگذار خارجی قابلتصور است.
کارگروه شعار سال، اگر قرار است تفاوتی با نسخههای مشابه در دولتهای قبلی داشته باشد، باید نخستین گام را در شفافسازی وظایف، سنجشپذیری تصمیمات، و پرهیز از همایشگرایی بردارد. تحقق شعار «سرمایهگذاری در تولید» بدون مواجهه صادقانه با بحرانهای نظاممندِ تولید (از فرسودگی ماشینآلات تا انحصارات رانتی) ممکن نیست. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای تکرار شعاری دیگر، نهاد دولت برای یکبار هم که شده، خود را ملزم به پاسخگویی درباره آنچه «شعار سال» نامیده میشود بداند؛ نه با آمارهای کلی و اقدامات ویترینی، بلکه با نشانههایی ملموس از تولیدی که دیگر نیاز به شعار نداشته باشد.
نویسنده: مهدی صالحی