«کمدیهای کیهانی» مجموعهای از دوازدهداستان کوتاهِ مستقل اما مرتبط است که اولینبار سال ۱۹۶۵ منتشر شد. داستانهای این مجموعه از منظر موجودی ازلی بهنام Qfwfq روایت میشوند و هر کدام از یک نظریۀ علمی پیرامون کیهان جان گرفتهاند؛ نظریههایی مثل اینکه سیارههای منظومۀ شمسی با چگالشدن ابرهایی از مایع بیشکل بوجود آمدهاند. درواقع، کالوینو با تلفیق علوم مختلف و توانایی تکاندهندهاش در داستانپردازی و طنازی، علوم را در لفاف گیرایی از داستان میپوشاند و جهانی میسازد که مخاطب را در وهلۀ اول متعجب و سردرگم و بهمرور شگفتزده و درنهایت شیفته میکند. او که یکی از شاخصترین نویسندههای پستمدرن دنیاست، در این کتاب اوج تواناییاش در تلفیق ژانرهای مختلف را به نمایش میگذارد و با زیر پا گذاشتن المانهای رایج داستاننویسی، یکی از عجیبترین و آوانگاردترین مجموعهداستانهای ایتالیا و حتی دنیا را خلق میکند.
در «کمدیهای کیهانی» هر داستان با چند خطی از یک واقعۀ علمی، نظریهای شناختهشده از یک دانشمند مشهور یا یک کتاب علمی شروع میشود و در ادامه با داستانی سرشار از تخیل حول این نظریه روبهرو میشویم. بطور مثال داستان اول، «فاصلۀ ماه» با این نظریه شروع میشود: «بهگفتۀ سِر جُرج اچ. داروین، ماه زمانی خیلی به زمین نزدیک بود، بعدها مَد بتدریج آن را به عقب راند، مدی که خودِ ماه در دریاهای زمین بوجود میآورد، و در این دریاهاست که زمین آرامآرام انرژیاش را از دست میدهد»؛ بعد شاهد روایت Qfwfq از دورانی هستیم که ماه به زمین نزدیکتر بود و آدمها میتوانستند با نردبانی پا روی آن بگذارند و شیر غلیظ ماه را جمعآوری کنند؛ کالوینو توصیفهایی شگفتانگیز از سطح ماه میکند و مخاطب را به دنیای خیال میبرد. بههمینترتیب تمام داستانها که با یک بند علمی بهظاهر خشک شروع میشوند، به روایتی گرم سرشار از تخیل خاص کالوینو میرسند که در آنها با مسائلی مثل عشق، دوستی، تنهایی و تکامل روبهرو هستیم؛ این همان نکتۀ حائز اهمیتی است که باعث میشود این داستانها تنها خیالپردازیهایی پیرامون مسائل علمی نباشند، بلکه تلفیقی از گونههای متنوع و شاخههای مختلف باشند و مخاطب را جذب این جهان غریب و تازهبناشده کنند؛ درواقع این مهم تنها از نویسندهای مثل کالوینو برمیآید که در دل داستانهایی پیرامون مسائل کیهانی، به مسائل همهشمول و روزمرهای برسد که در طول تاریخ دستنخورده مانده و حتی برای انسان امروز هم بیگانه نیست و هر خوانندهای میتواند بخشی از خودش را در آنها ببیند؛ بطور مثال در بسیاری از داستانها شاهد حضور عشق هستیم؛ عشقی که Qfwfq در داستان اول به زن کاپیتان دارد، عشق او به دختری در دنیای بدون رنگ و تماماً خاکستری در داستان دیگر و عشق او بهعنوان یک نرمتن به موجودی که نمیتواند آن را ببیند در داستان آخر و... بدینترتیب در خلال داستانهای این مجموعه که در زمانها و فضاهای دور و غریب، مثل وقتی رنگها هنوز بوجود نیامده بودند، وقتی تمام دنیا در یک نقطه متمرکز بود، وقتی هنوز سیارههای منظومهی شمسی متولد نشده بودند و... روایت میشوند، میتوانیم رگههای متنوع و مختلفی از دغدغههای انسان امروز در زندگی روزمرهاش را ببینیم؛ مثالی دیگر پرداختن به میل وصفناپذیر ما برای جا گذاشتن رَدِ پایی در جهان و احساس تعلقمان به چیزهای آشنا در داستان «علامتی در فضا» است، داستانی که بر اساس زمان چرخیدن خورشید دور کهکشان (هر دویست میلیون سال) نوشته شده و در آن Qfwfq حین چرخش در کهکشان، علامتی در فضا بجا میگذارد تا بعد از دویست میلیون سال آن را ببیند و حضورش در جهان را برای خودش به اثبات برساند؛ آنهم در دورهای که به روایت خودش: «نه وسیلهای بود، نه دستی و نه حتی دندان و دماغ و همۀ چیزهای دیگری که تا خیلیخیلی بعد بوجود نیامدند.» در ادامه رقابت Qfwfq و Kgwgk را بر علامت گذاشتن در فضا شاهدیم، رقابتی که مدام بزرگ میشود و کمکم فضای بیشکل را پر از علامت میکند. همچنین در همین داستان است که کالوینو به یکی از مهمترین مسائل یعنی نقدشدن میپردازد و آن را نشانۀ وجود داشتن و مسئلهای کاملاً طبیعی میداند؛ جایی از زبان Qfwfq که اولین علامت را در کهکشان راه شیری گذاشت، میخوانیم: «علامتها بقیه را مجاز میکنند تا دربارۀ کسی که آنها را ساخته قضاوت کنند و در طول یکسال کهکشانی سلایق و تفکرات عوض میشوند و روش مواجهه با علامتهای قبلی، به چیزهایی که بعداً میآیند بستگی دارد.» او بعدها که دنیا پر از علامتشده هم میتواند علامتهای اولیه را گاهی شناسایی کند، جای چرخ یک اتومبیل روی آسفالت، پوستۀ برآمدۀ یک دیوار و...
نکتۀ دیگری که کالوینو را در این کتاب در اوج نشان میدهد، استفاده از طنزی رقیق و هوشمندانه است؛ همان طنز خاص نویسندگان ایتالیایی که استفاده از آن در داستانهایی پیرامون کیهانشناسی، غریب بنظر میرسد. بطور مثال در داستان «همه در یک نقطه» که با توجه به نظریۀ «ادوین هابل» در مورد متمرکز بودن تمام جرم دنیا در یک نقطه پیش از پراکندهشدن نوشته شده، شاهد انسانهایی هستیم که در یک نقطه به هم چسبیدهاند و به روایت Qfwfq حتی نمیتوانند تکان بخورند و جایی از زبان او میخوانیم: «فضا که وجود نداشته باشد، هیچچیز بدتر از این نیست که تماممدت آدم بدقلقی مثل آقای Pbert Pberd زیر دستوپای آدم باشد.» در این داستان هم میتوانیم نشانههایی از ارتباطات آدمهای امروز و اشارههای کالوینو به جهان پیرامونش را ببینیم؛ آدمهایی که در این نقطه به هم چسبیدهاند، روابط آشنایی دارند؛ کشمکشهای همسایهها بر سر موضوعات پیشپا افتاده، همچنین خانوادۀ Z’zu که تنها بدلیل دیرتر آمدن، «مهاجر» نامیده میشوند و از طرف بقیه مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و میتوانند اشارهای به مهاجرها در دنیای امروز باشند که بدلایلی غیرمنطقی و غیرعادلانه مورد تبعیض قرار میگیرند. از دیگر بازنماییهای زندگی انسان امروز در داستانهای ماقبل تاریخ این اثر، تقلب، دروغگویی و میل بیمارگونه به برتری در داستان «بازیهای بیپایان» است؛ در این داستان رقیب Qfwfq حین بازیشان با اتمها، تقلب میکند و اتمهای نو را تنها برای خودش برمیدارد، اینکار باعث میشود دوستی این دو به دشمنی تبدیل شود و دیگر از بازی لذت نبرند و در دور رقابتی فرسایشی بیفتند که تنهایشان میکند. و بههمینترتیب هر داستان نمودی از یک مسئلهی همهشمول است و در کنار روایت طنزآلود کالوینو و بهرهگیری از اصول علم، تبدیل به تجربهای فراموشنشدنی برای خواننده تبدیل میشود.
تخیل شگفتانگیز کالوینو در دل این مجموعه داستان در قله است؛ او که با نوشتن «بارونِ درختنشین» و «ویکنت دو نیمشده» در سطح جهان به شهرت رسیده بود، با نوشتن این کتاب در چهلسالگی نشان داد، شیفتۀ کشف و تجربۀ دنیاهای جدید است و تن به تکرارِ خویش نمیدهد. مهارت غبطهبرانگیز او در خلق شخصیتهای نامتعارف و درعینحال بشدت باورپذیری مثل Qfwfq، تخیل بیمرزش برای داستانسرایی و خونسردیاش در پرداختن به موضوعاتی که تاکنون نویسندهای به سراغش نرفته، «کمدیهای کیهانی» را به یکی از بهترین آثار او و یکی از شایستهترین نمایندهها برای معرفی دنیای داستانی غنیاش تبدیل میکند. کالوینو برای نوشتن این اثر، تجربیات زیسته و مطالعات گستردهاش پیرامون کیهانشناسی را دستمایه قرار داده است؛ او به لطف پدر و مادر گیاهشناسش، از کودکی پیوندی ناگستتنی با طبیعت داشت و برای کتابهای مصور آنها قصههایی تخیلی میساخت. همین تخیل ورزیدهشده در طول سالها، به خلق داستانهای کمدیهای کیهانی انجامیده؛ داستانهایی که مخاطب را، فارغ از اینکه با فضای کتاب ارتباط برقرار میکند یا نه، مبهوت میسازند که چطور ذهن کسی توانسته به چنین گوشههای غریبی از حیات سرک بکشد و طوری از آنها بنویسد که انگار معمولترین و شناختهشدهترین پدیدۀ جهاناند و هرروز با آنها سروکار داریم. او خود در مصاحبهای در مورد ایدههای این داستانها گفته بود: «نوشتنشان دو سالی طول کشید؛ اینطوری شروع شد، عادت کرده بودم تصاویری را که مثلاً موقع خواندن کتابی در زمینۀ کیهانشناسی به ذهنم میرسد حفظ کنم؛ یعنی از جایی شروع کنم که با سازوکار تخیلاتی که برایم آشناتر است، فاصله داشته باشد. کافی بود به تعداد کافی از این تصاویر جمع کنم تا تعدادی شروع و دلایلی برای حرکت در اختیار داشته باشم، بعد فقط لازم بود آنها را بپرورانم».
نقطۀ قوت دیگر کتاب، همانطور که گفته شد، روای غیرمعمولش است؛ Qfwfq که انگار همیشه و از ازل شاهد تمام اتفاقها بوده، در داستانی یک آدم است، در داستان دیگری یک یاخته و نرمتن و در داستانی دیگر یک دایناسور. او همیشه هست و با اینکه ماهیت ثابتی ندارد، بهمدد پرداخت بینقص کالوینو، باورش میکنیم و گوش به حرفهایش میسپاریم. همۀ شخصیتهای این داستانها نامهایی مثل Qfwfq دارند و این مسئله در دل فضای غیرمعمول داستانها طبیعی و باورپذیر بنظر میرسد.
بطور کلی «کمدیهای کیهانی» اثری رشکبرانگیز است؛ هرچند ممکن است بهزعم بعضی نقدها به این اثر، خواننده دچار سردرگمی و ابهام شود و نتواند با همۀ داستانها بطور مساوی ارتباط برقرار کند یا حس کند بجای داستان با متنی علمی و فانتزی و فاقد ارزشهای داستانی روبهروست، بااینحال نمیشود انکار کرد اثر کالوینو تجربهای نو در دنیای داستاننویسی است و اثری است که حتی اگر با آن ارتباط برقرار نکنیم، نمیتوانیم ارزشهایش را انکار کنیم.
درنهایت؛ کالوینو نویسندهای کمنظیر در سطح دنیاست. نویسندهای که خوب میداند چطور یک نردبان پیش روی مخاطبش بگذارد و او را روانۀ دنیای دیگری کند تا ضمن غرقشدن در شگفتیهای جهان تازه، گوشههایی از خودش را هم در آن ببیند.
نویسنده: سپیده بیگدلی