حسن صانعیپور/ به گزارش دیوان نیوز و به نقل از دنیای هوادار؛ اتفاقی که ممکن است در هر ورزشگاهی و با هر تلنگری تکرار شود و چهره فوتبال ایران را بیشتر از گذشته خدشهدار نماید.
واکاوی درست
اگر بدنبال واکاوی روانی و علل پنهان اینموضوع باشیم، ابتدا باید به آتش زیر خاکستری که دروازهبان پرسپولیس در برخورد با توپجمعکن نوجوان تبریز داشت و تحلیل نادرستی که در زمان وقوع در مورد آن صورت گرفت، اشاره کنیم و سپس به التهاب و واکنش بیدلیل هواداران پرشور تراکتور نیز نگاهی کوتاه بیاندازیم.
انتقام و دوری از واقعیت
پُر واضح بود که از همان ابتدا، پیکان حملات هواداران تبریز با انداختن لیزر در صورت حامد لک به سوی وی بوده و اینموضوع چند روز قبل از آغاز بازی در فضای مجازی به صورت تهدید و انتقام نیز منتشر شده بود. تبریز در التهاب پیروزی در مسابقهای بود که میتوانست تراکتور را برای فصل بعد به لحاظ روحی و روانی و حتی مسائلفنی و جذب بازیکن تجهیز کند و این موضوع به مانند راهرفتن روی طنابی باریکی بود که حوادث بسیاری را در خود پنهان داشت.
غیرحرفهایها
البته نقطهجوش ایناتفاق را باید به عکسالعمل نامناسب کاپیتان پرسپولیس اختصاص بدهیم. قرمزپوشان پایتخت هنوز از شوک باخت به سپاهان و از دست رفتن قهرمانی بیرون نیامده بودند که وارد جهنم یادگار امام شدند. باران سنگ و بطری آب در هر صحنه کرنر و شنیدن الفاظ نامناسب از سوی اندک هواداران تبریزی، فشار مضاعفی بود که کاپیتان بیرون آمده از آوار(به قول خودش کامیون آجر) و بازیکنان بدنبال اثبات شایستگی را از مدار عقلانیت خارج میکرد و در این بین رفتار غیرحرفهای امید عالیشاه جو حاکم بر ورزشگاه که میتوانست با عکسالمل مناسبتری کنترل شود را بدتر و متشنجتر کرد.
نگاه متفاوت سرمربی و کاپیتان
ساغلام سرمربی تراکتور که این بازی برای او نقطه عطفِ بروز تواناییهای فنی او بود، تلاش فراوانی در آرامکردن جو داشت. گویا سرمربی تراکتور همچون دنیزلی برنامههای ویژهای در تقابل قرمزهای ایران داشته و در لحظاتی که بازی به مدت حدود 20 دقیقه متوقف شد به سمت هواداران رفته و آنها را دعوت به آرامش کرد. او از هواداران خواست تا کاری نکنند که بازی 3-0 به نفع حریف شود. حرکتی که توسط کیانی کاپیتان تراکتور نیز تکرار شد، اما هرگز به آرامش هوادار منجر نگردید تا بازی نیمهتمام مانده و تکلیف آن را کمیتهانضباطی مشخص نماید.
مشکل تبریز مشکل فوتبال ایران
مشکل تبریز مشکل فوتبال ایران است. اتفاقات تبریز زخم کهنهای است که هر از گاهی در ورزشگاهی سرباز کرده و چهره واقعی فوتبال ایران را نشان میدهد. فوتبالی که هر لحظه ممکن است بد اخلاقیهای ریز و درشتی از فدراسیون و سایر ارکان آن منتشر شود، بیگمان قادر نخواهد بود پیشبینیهای لازم را در لحظات حساس داشته باشد و به یکباره جمعیت عظیمی را علیرغم محدودیتهای اعلام شده به ورزشگاه کشانده و حتی حاضر نیست توجیه لازم را قبل از آغاز به بازیکنان، مربیان و هواداران داشته و گویا از گفتن این موضوعات که به روشنی قابل پیشبینی است ترس و واهمه دارد.
کمیته انضباطی و تصمیم درست
در حال حاضر همه نگاهها به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال است. تخلف هواداران تبریز -هرچند توسط تعداد اندکی صورت گرفته باشد- محرز بوده و باید تنبیهات لازم صورت گیرد. اما به جرات میتوان گفت که این تکرار مکررات که در ورزشگاههای گوناگون مسبوق به سابقه است و معمولا با بیانیههای طول و دراز طرفین هم همراه میگردد، با محرومیت و جریمههای نقدی قابلحل نبوده و این موضوع رفتارهای غیرحرفهای تمام ارکان فوتبال از فدراسیون و کمیتههای مختلف گرفته تا مربیان و مدیریت باشگاه و حتی رسانههای نوشتاری و دیداری را در بر گرفته و باید موشکافانه بدان ورود کرد. هنگامی که مجری تلویوزیون و گزارشگر بازی جرات بیان واقعیت را ندارند و کارشناس سعی در توجیه تیم محبوب خود را دارد انتهای این قضایا را نمیتواند ختم به خیر تلقی کرد.