به گزارش دیوان نیوز؛ از زمان به ثمر نشستن انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تحریمهای اقتصادی یکی از کلیدیترین ابزارهای دشمنان علیه کشورمان بوده است. سایه ابهام بر سر اقتصاد ایران سبب شده است که فعالان اقتصادی چشمانداز روشنی از آینده کشور نداشته باشند و به همین دلیل بسیاری از فعالیتها خود را به تأخیر میاندازند و یا با رویکرد محافظه کارانهای اقدام به انجام کاری میکنند. تعلل و به تأخیر افتادن فعالیتها و سرمایه گذاریها در نهایت به ضرر اقتصاد تمام میشود. بنابراین رفع ابهام و باز شدن گرههای اقتصادی برای بازگشت رونق به اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی لازم و ضروری است.
البته لایحه برنامه هفتم توسعه تلاش میکند تا گرههای مشکلات را باز کند و ساز و کاری برای رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت داشته باشد. موضوعاتی همچون تورم و بیکاری، حجم زیاد پروژهها و کارهای عمرانی، ناترازی بودجه و بحران آب چالشهای فعلی کشور است که تلاش شده در لایحه برنامه هفتم این گرهها و مشکلات باز شود. در لایحه برنامه هفتم راه حلهایی برای رفع مشکلات دیده شده که نمونه آن افزایش نرخ بهرهوری و رشد اقتصادی است.
البته علاوه بر لایحه برنامه نحوه اجرای آن هم بسیار مهم است. اگر برنامه واقعی نوشته شود اجرای آن هم به درستی انجام میشود. گاهی آرمانها و مطالبات در قالب برنامه نوشته میشود و توجهی به واقعیات در آن نمیشود به همین دلیل زمینهای برای اجرای برنامه هم فراهم نمیشود. پس اگر همه چیز واقعبینانه در برنامه هفتم دیده شود و تلاش کنیم که از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برسیم میتوان انتظار داشت که برنامه به درستی اجرا شود. بیشک پیش از هر چیزی باید بدانیم که گرههای اقتصادی با شعار و وعده باز نمیشود. لذا اگر شعار میتوانست مشکلات را درمان کند تا کنون مشکلی باقی نمیماند. در دولتهای گذشته و حتی در دولت فعلی این شعارها داده شده است اما تا کنون مشکلی را حل نکرده؛ بنابراین ما نباید برای درمان مشکلات به حرفها، سخنرانیها و وعدهها اکتفا کنیم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها میتواند گرههای اقتصادی را باز کند و برخیها نیز بر این باورند که تغییر و بهبود سیاستهای داخلی سبب رفع مشکلات اقتصادی خواهد شد. همه ما میدانیم راه حل برون رفت از این مشکلات تکیه بر ظرفیتهای داخلی است. باید قبول کنیم که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی ما در نابسامانی وضع داخل است، عدم کنترل و مدیریت منابع، نبود شبکه درست نظارت و بررسی ایجاد تعادل در بازار، آشفتگی و دلالی در بازار و سوء مدیریتهای مختلف به ویژه نبود برنامه مدون و تغییرات سلیقهای، بسیاری از مشکلات اقتصادی ما را پدید آورده است که با برپایی تحریمهای اقتصادی این مشکلات تشدید شده است. گره زدن تمامی مسائل و مشکلات اقتصادی کل کشور به بحث تحریم، نه معقول است و نه به مصلحت کشور، این ذوقزدگی و این نوع واکنش نشان دادن به رفع تحریمها یک اشتباه بزرگ است چرا که باید مشکلات اقتصادی از دورن حل شود. باید در حوزه سرمایهگذاری، استعدادیابی و ایجاد بستر مناسب، نگاهمان به درون باشد و افقهای جدیدی را تعریف کنیم. مدیریت سرمایه یکی از مهمترین مسائلی است که کشور ما از این نقطه احساس ضعف میکند؛ لذا مدیریت نادرست، اضافه بار شدیدی بر دوش اقتصاد ایران میشود و قطعا اگر نتوانیم پولهای بلوکه شده و سرمایههای واریزی را خوب مدیریت کنیم، دوباره شاهد تورم بالا و وضع اقتصادی بحرانی خواهیم شد.
سخن پایانی؛ شاید اصلاحات اقتصادی تنها راه باز کردن گره کور اقتصاد باشد. اندیشمندان علوم اجتماعی میگویند هر اصلاحی باید در زمان درست انجام شود تا به نتیجه برسد. گره کور اقتصاد باید از جایی باز شود. چگونه؟ این را احتمالاً برنامه ریزان قهار کشور باید جواب بدهند.
نویسنده: سارا نصرتی