به گزارش دیوان نیوز؛ توجه به توسعه اقتصادی همواره از دغدغههای اصلی حوزه علم و سیاست بوده و برای قرار گرفتن در مسیر صحیح توسعه اقتصادی، ریشهیابی مستمر آن الزامی است. یافتهها و تجربه اخیر کشورها حاکی از آن است که خلاقیت ایدهپردازی مهمترین و بنیادیترین عامل رشد و توسعه اقتصادی است. رشد و توسعه اقتصادی بیش از آنکه با مؤلفههای تحصیلات و آموزش رسمی ارتباط داشته باشد، تحت تأثیر ایدهپردازی است.
به بیان دیگر آموزش و تحصیلات زمانی میتواند بر رشد و توسعه اقتصادی تأثیرگذار باشد که به خلاقیت و ایدهپردازی منجر شود. علم اقتصاد مانند سایر علوم، شاخههای مختلفی دارد که برخی از این شاخهها بهسمت علم محض پیش میرود ولی برخی شاخهها مانند توسعه اقتصاد جنبه همیاری و شامل بایدها و نبایدها میشود که این بایدها و نبایدها میبایست بر اطلاعات دقیق و اصیل استوار باشد.
در طول تاریخ، اقتصاددانانی بودهاند که برای حل یک مشکل خاص ایده و نظریههایی را ارائه کردهاند که این نظریهها توانسته است بهعنوان یک الگو در تمام کشورها مورد استفاده قرار گیرد. این که ایدهپردازان و نظریه پردازان در علم اقتصاد باید دارای چه ویژگیها و خصلتهایی باشند در ابتدا باید به اِشراف داشتن به موضوع اشاره کرد. در واقع نظریهپرداز باید در حیطه تخصصی خود بهدنبال ارائه یک ایده یا نظریه جدید باشد. اگر در ایران زندگی میکنید، حتماً شاهد این جریان هستید که کشور ایران با سرعت بالا و روزافزون در حال رشد و توسعه است و اگر بخواهیم بررسی کنیم که کشوری آیا واقعاً در حال توسعه و رشد خود هست یا نه باید عرصۀ اقتصادی آن کشور را تحت بررسی و رصد قرار دهیم.
کشورهای در حال توسعه در زمینه کارآفرینی، بهبود استانداردها و کیفیت زندگی و ارتقای تحصیلات، وضعیت جادهها و حملونقل، زیرساختها و سلامت، مسیر پرچالش و سختی را در پیش خواهند داشت. همانطور که واضح است، کشورهای در حال توسعه به سرمایه و ایدههای پولساز نیاز دارند تا بتوانند با اتکا به فکر و اندیشه خود از ایدههای پولساز درآمدزایی کرده و آمار رشد سرمایه اقتصادی خود را افزایش دهند و بالا ببرند.
یکی دیگر از پارامترهایی که در کشورهای در حال توسعه قابل توجه است، ظرفیت پذیرش بازارهای اقتصادی این کشورهاست. به عنوان مثال، کشوری مثل ایران که در حال توسعه اقتصادی خویش است بازارهای بکر و دست نخورده زیادی دارد که هنوز برای ایدههای پولساز باز و داغ است و طراحان و ایدهپردازان قادر هستند تا از این فرصت و ظرفیت به خوبی بهرهبرداری کنند.
سخن پایانی؛ جوانان وظیفه دارند در بهبود وضع موجود کوشا باشند و برای انجام چنین کاری ایدهپردازی لازم است. وقتی شما چیزی را از زاویه جدیدی میبینید نسبت به مسائل آن آگاه میشوید، این مسائل باید شما را در جهت پیشرفت و سازندگی پیش ببرند چون جوانان کمتر محصور قید و بندها هستند، طبیعتا در مقایسه با افراد مسنتر برای نوآوری حساستر و آمادهترند.
چرا ایدهپردازی مهم است؟ در عصر امروز که سرعت پیشرفت فناوریها روز به روز در حال افزایش میباشد، سازمانها برای بقا و رشد خود راهی جز منطبق کردن خود با تغییرات محیط پیرامون خود ندارند. موفقیت سازمانها عمدتا ریشه در ایدهپردازی دارد. مزیت رقابتی میتواند ناشی از اندازه مالکیت داراییها و مانند آنها نیز باشد. اما این الگو (مزیت رقابتی بر خواسته از ایدهپردازی) بیش از پیش به نفع سازمانهایی تغییر میکند که میتوانند از دانش و مهارتهای فناورانه و تجربه برای ایجاد نوآوری در محصولات خود و نیز روشهای توسعه و عرضه آنها استفاده کنند. ایدهپردازی نه تنها در سطح بنگاه، بلکه به شکلی فزاینده به عنوان رشد اقتصاد ملی اهمیت یافته است. بیشک تقریبا هر رشد اقتصادی که بعد از قرن هجدهم رخ داده به گونهای در ایدهپردازی ریشه دارد. ایدهپردازی در حال تبدیل به یک مؤلفه کلیدی در سیاست گذاری اقتصادی است.
نویسنده: سارا نصرتی