152 فرهنگی 1398/08/19 - 10:09

نقدی بر فیلم «ما همه باهم هستیم» به بهانه توزیع در شبکه خانگی؛

ایده جذابی که در «برهوتِ پرداخت» حیف و میل شد!

اگر در تاریخ سینمای آمریکا با فیلمی وسترن همچون «غرب چگونه تسخیر شد» مواجه می شویم که اکثر ستارگان وسترن آن سال ها را مانند «جان وین»، «گرگوری پک»، «هنری فوندا»، «جیمز استورات»، «کارول بکر» و ستاره موزیکالی همچون «دبی رینولدز» را در خود جای داده است، حداقل می دانیم که این همه بازیگر نه صرفا به خاطر «پول» که به خاطر کسی که پشت دوربین نشسته یعنی «جان فورد» و اهمیت این مساله که فیلمشان در «تاریخ» خواهد ماند، به پروژه پیوسته اند. نتیجه هم فیلمی شده است که حداقل سینمای آمریکا برای معرفی کشورش می تواند آن را در هر کجا که خواست اکران کند و سرش را بالا بگیرد؛ چرا که اساسا «چگونه غرب تسخیر شد» با حضور این همه ستاره آن روزهای هالیوود، برای «آمریکا» و بیان تاریخ این کشور ساخته شده است و خروجی آن هم فیلم سراپا و تماشایی از آب درآمده است.

محمد حسین سیفی - اما در ایران و بعد از این همه سال فعالیت در عرصه سینما، تلاش شده تا بالاخره به یک بهانه اکثر ستاره های شناخته شده سینما دور همدیگر جمع شوند و در اثری بازی کنند. برای این کار هم قرعه به نام «ما همه با هم هستیم» و کارگردانی «کمال تبریزی» بیرون در آمد و دعوت این پروژه را امثال «مهران مدیری»، «محمدرضا گلزار»، «لیلا حاتمی»، «جواد عزتی»، «پژمان جمشیدی»، «مانی حقیقی»، «هانیه توسلی»، «سروش صحت»، «حسن معجونی» و... لبیک گفتند و حاضر شدند مقابل دوربین کمال تبریزی یکی از پرستاره ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران را خلق کنند. اما آیا نتیجه، فیلم قابل دفاعی شده است؟ آیا نخ تسبیحی که قرار بوده این ستاره ها را به یکدیگر متصل کند، عنصر مهمی به نام «فیلمنامه» بوده است یا چیز دیگری که هیچ ربطی هم شاید به فیلم نداشته باشد؟ با دیدن فیلم پاسخ ها کاملا واضح است.
«ما همه با هم هستیم» با سقوط خودخواسته لیلا حاتمی از مکانی بلند شروع می شود. او مدیریت یک شرکت هواپیمایی در حال ورشکستگی را داشته که هر کاری برای جلوگیری از این اتفاق انجام داده است. وی در آخر به این نتیجه رسیده که یکی از هواپیماهای بزرگ و با ارزش شرکت را با تعدادی سرنشین و خلبان (مانی حقیقی) و کمک خلبان (جواد عزتی) -که هر کدام به دلایلی داوطلبانه قصد خودکشی داشته اند- را ساقط نماید به گونه ای که طبیعی جلوه داده شده و با پول حاصل از بیمه این هواپیما شرکت از ورشکستگی نجات یابد. اما در این میان یک مسافر ناخواسته (پژمان جمشیدی) و دیگری محافظ هواپیما (سام نوری) به جمع سرنشینان وارد می شوند این دو قصد خود کشی ندارند و برنامه پیش بینی شده سقوط هواپیما را بر هم می زنند.
با خواندن همین خلاصه چند خطی احتمالا شما هم متوجه شده اید که فیلم الحق ایده اولیه «جذاب» و گیرایی دارد که وقتی فیلم شروع می شود به راحتی شما را به جهان داستان پرتاب می کند. «ما همه با هم هستیم» در ایجاد فضایی متفاوت و آدم هایی در شمایل غیر واقعی خوب شروع و به موقع مخاطب را وارد قصه جذابش می کند اما مساله دقیقا همینجاست که از لحظه ای که فیلم به نقطه عطف اولش می رسد و کمابیش مخاطب با خط داستانی و کاراکترها آشنا شده است، دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد. یعنی از لحظه ای که کاراکتر «علی حاجتی» با بازی پژمان جمشیدی به عنوان مخالف جریان طبیعی این داستان قد علم می کند، فیلمنامه نویسان اثر روند درست پیشرفت قصه را فراموش می کنند.
بدین معنی که ابدا تلاشی برای بسط و گسترش این ایده اولیه جذاب وجود ندارد. به هر حال با قصه سقوط خودخواسته مسافران یک هواپیما طرف هستیم و این خودش یک امکان بالقوه بزرگ به حساب می آید برای اینکه نویسنده با اندکی تامل روی «مسافران» این هواپیما، بتواند تا بی نهایت برای خودش جهان داستانی خلق کند؛ چرا که اساسا تک تک کاراکترهای حاضر در این پرواز هرکدام می توانند یک «داستان» و یک سرگذشتی داشته باشند که به کاراکترشان «ابعاد» ببخشد و از حالت تیپ گونه چند پله بالاتر بیاورد.
اما روندی که فیلمنامه نویسان اثر طی می کنند اصلا چنین تلاشی را نشان نمی دهد؛ گویی نویسندگان آغاز ، میانه و پایان را (که انگیزه سقوط، مانع سقوط و تلاش برای عدم سقوط) را داشته اند و می خواستند بی کم و کاست تنها به این نقاط دست پیدا کنند و برایشان اهمیتی نداشته که این روند قرار است با چه مرحله از شخصیت پردازی (و فرآیند سینمایی) طی شود. از این رو هیچ کدام از کاراکترهای این پرواز از «تیپیکال ترین» شکل خودشان فراتر نمی روند و حتی به شخصیت نزدیک هم نمی شوند. وقتی چنین اتفاقی در روند چنین قصه ای می افتد، طبیعتا بخش قابل توجهی از «همذات پنداری» الکن می ماند و مخاطب نه می تواند با شخصیتی همراه شود و نه خودش را داخل جهان قصه احساس کند. به علاوه دست نویسنده برای خلق موقعیت های کمیک هم بسیار بسته می ماند و از یک سری شوخی های تیپیکال فراتر نمی رود.
این را متوجه می شویم که دلیل پرداخته نشدن شخصیت های فیلم، ارجاعات سیاسی اجتماعی تیپیکالی است که فیلمساز قصد دارد بدان بپردازد از این رو اکثر کاراکترهای فیلم حتی اسم هم ندارند و کارگردان قصد دارد تا هر یک از شخصیت‌ها را تبدیل به یک نماد از قشری خاص کند؛ یک سینماگر، دخترهای شوخ و شنگ، یک مادر مهربان، یک دیوانه، یک زن از دنیا بریده و... اما مساله اینجاست که نویسنده برای کاراکترهای اصلی و قهرمانش هم پرداختی در نظر نگرفته و آن را از سطح فراتر نبرده است. همین مساله هم باعث می شود که در قصدش برای ارجاعات سیاسی هم ناتوان بماند؛ چرا که اساسا رابطه «دیالکتیک» به درستی در ذهن مخاطب میان کاراکترها برقرار نمی شود و همه چیز به یک ملغمه ای از پرگویی ها و حرف های بی سر و ته بدل شده است. فیلمساز به شکلی نمادین اشاراتی به مباحث گوناگون سیاسی و البته اجتماعی داشته است. شخصیت های فیلم که بیشترشان نام و شهرت مشخصی هم ندارند هریک می توانند نمادی از یک شخصیت حقیقی باشند؛ مثلا پزشکی که باعث مرگ یک هنرمند بزرگ شده است، فیلمسازی که جایزه نمی برد، زنی که فیلم های شخصی اش در فضای مجازی پخش شده اند و... اما پرداخت بسیار شتابزده و عبور عجولانه از آن ها باعث می شود جذابیت های دراماتیک کار در نطفه خفه شوند و شخصیت ها با ابهاماتی در انگیزه ها و رفتارهایشان به حال خود رها گردند.
وقتی فیلمنامه تا این حد سردرگم نشان می دهد و حتی قهرمانش را هم نمی تواند به درستی معرفی کند، طبیعی است که کلیت فیلم در خلق یک ژانر و حتی لحن «یگانه» عاجز می شود. با اینکه اکثر دقایق فیلم در یک لوکیشن و فضایی ثابت می گذرد اما فیلمساز در همان تک لوکیشن هم نتوانسته «لحن» فیلمش را حفظ کند که این بخش زیادی اش باز هم به فیلمنامه باز می گردد. فصل دوم فیلم و وقتی بازجویی های «مهران مدیری» شدت می گیرد، اساسا فیلم خودش را به سورئال هم نزدیک می کند که آن هم به خاطر عدم پرداخت درست کاملا از فیلمنامه بیرون می زند و لحن فیلم را تکه پاره می کند با این که آن هم می توانست ایده خوبی برای نجات فصل دوم کسالت بار فیلم باشد اما خب از یک «ایده» فراتر نمی رود.
در چنین شرایطی کارگردانی «کمال تبریزی» هم چیز خاصی به فیلمنامه اضافه نمی کند. مشخص است که «ما همه با هم هستیم» فیلم گران و پر هزینه ای است اما آیا تمام این پول صرف چیزی جز دستمزد بازیگران شده است؟ پاسخ من که خیر است! چرا که ابدا هیچ تلاشی برای بهبود کیفی وضعیت جلوه های ویژه فیلم نشده و مشخصا یک دهم هزینه کل فیلم را هم به کیفیت بصری و فنی فیلم اختصاص نداده اند وگرنه خروجی باید بسیار بهتر از این ها می شد. در میزانسن ها هم هیچ حرکت خلاقانه و چشم نوازی توسط کمال تبریزی دیده نمی شود و به نظر می آید که فقط واو به واو فیلمنامه را به اجرا درآورده است.
به همین دلیل و وقتی همه چیز در «سطح» دنبال شده و هیچ تلاشی هم برای تعمیق در عناصر چنین فیلم گرانی به عمل نیامده است، حق بدهید که ما به عنوان مخاطب نخ تسبیح این گردهمایی ستارگان سینمای ایران را عنصری وسوسه انگیز به نام «پول» بدانیم. اصلا کاری به این نداریم که دستمزد این تعداد بازیگر مطرح از کجا آمده است (که خود جای بحثی مفصل دارد) بلکه سوال اصلی ام این است که لزوم بهره گیری فیلمساز از این تعداد چهره شاخص برای ایفای نقش هایی که حتی به درستی پرداخته هم نشده اند چیست؟ آیا مثلا نقش هایی را که هانیه توسلی، حسن معجونی و یا حتی ویشکا آسایش ایفا کرده اند بازیگرانی کمتر شناخته شده با دستمزدهای کمتر نمی توانستند ایفاء کنند؟ معلوم است که می توانستند و قطعا خود این بازیگران هم که اغلب «گزیده» کار می کنند به خوبی می دانستند که نقش خوبی برایشان نوشته نشده اما وقتی پای مقدار قابل توجهی پول در میان باشد، احتمالا ما هم بودیم ایفای آن نقش ها را می پذیرفتیم. مسأله ظاهرا به این شکل بوده است که یک پول هنگفتی روی زمین مانده بود و آقایان گفته اند سفره ای پهن است، چرا ما دورش ننشینیم؟ وگرنه چرا نباید قید آوردن فلان بازیگر را نزد و به جایش فکری به حال جلوه های ویژه غیرقابل باور و تمسخرآمیز فیلم نکرد؟
همواره گفته ایم که خیلی وقت ها می شود به «مردم» برای کیفیت فیلم ها اعتماد کرد. در زمان اکران «ما همه باهم هستیم» در روز افتتاحیه خود رکورد فروش اولین روز سینمای ایران را می‌شکند و درست چند هفته بعدترش، رکورد بیشترین «افت فروش» را می‌زند و این خود در زمان اکرانش به‌خوبی گویای همه‌ چیز بود. نقل است که این فیلم حدود 15 میلیارد تومان هزینه برداشته است اما فروش فیلم با زور به تنها 10 میلیارد رسید. یعنی با رقم سوددهی دست کم 25 میلیارد فاصله دارد و آیا این فیلم چیزی جز «حیف و میل» سرمایه برای هیچ و پوچ بوده است؟ فیلمی که سازندگانش قطعا نمی توانند سرشان را بالا بگیرند و حتی دیدیم که در اکران های خصوصی هیچ کدام از ستارگانِ اصلی فیلم (مهران مدیری، لیلا حاتمی و...) حضور نداشتند!



  1. عاملان تیراندازی در اتوبان همت دستگیر شدند
  2. هیچ تردیدی در اجرای طرح نور نداریم
  3. آیا برنامه سلامت خانواده قوی تر از پزشک خانواده است
  4. کلید اولیه نوبت اول کنکور سراسری سال ۱۴۰۳ سه‌شنبه منتشر می‌شود
  5. ما آفریقا را برای آفریقا می‌خواهیم!
  6. اردوغان: ارائه اطلاعات پایگاه کورجیک به اسرائیل دروغ است
  7. حمله پهپادی رژیم صهیونیستی به منطقه بقاع لبنان
  8. عزم جدی دولت سیزدهم برای حل مشکل مسکن
  9. حمله پهپادی و موشکی ارتش یمن به یک کشتی اسرائیلی
  10. سخنگوی وزارت خارجه: مقامات آمریکا شایستگی اخلاقی اظهارنظر درخصوص حقوق بشر، حقوق زنان و آزادی بیان را ندارند
  11. برای دومین بار در تاریخ، تیم کشتی فرنگی با ترکیب کامل در المپیک حاضر خواهد شد.
  12. سرکوب اعتراضات حامیان فلسطین توسط پلیس فرانسه
  13. حمله به مقر صلیب سرخ در غزه
  14. آیت الله خاتمی: بازی با ایران بازی با دم‌ شیر است
  15. ایران مقتدرانه قهرمان رقابت‌های انتخابی جام‌جهانی ووشو ۲۰۲۴ شد
  16. دولت آماده رفع مشکلات مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی است
  17. تداوم تحریم‌های آمریکا به بهانه پهپادی و جنگ روسیه و اوکراین
  18. کاخ سفید باید حمایت از جنایات جنگی رژیم اسرائیل را فورا متوقف کند
  19. ادامه روند کاهشی قیمت طلا و سکه
  20. دیدار معلمان برگزیده استان با مقام معظم رهبری در هفته معلم
  21. آمادگی شرکت عمران مهستان برای استقرار دستگاه‌های اجرایی در این شهر جدید
  22. بازدید رئیسی از طرح توسعه بیمارستان شهدای یافت‌آباد
  23. ریشه کنی مالاریا در ایران دچار اختلال شد
  24. پیشگامی پلیس در بهره‌مندی از ظرفیت دانش‌آموزان در گسترش قانونمندی
  25. آغاز کنکور ۱۴۰۳ با آزمون «علوم ریاضی» و «انسانی»
  26. رونمایی از نخستین موتور شش سیلندر بنزینی «ایران‌ساخت»
  27. تردد بیش از ۱۹ میلیون خودرو در فروردین 1403
  28. برخوردهای سلیقه‌ای مسئولان در محیط دانشگاه، باعث ایجاد تنش خواهد شد.
  29. هر فدراسیون باید اساسنامه تخصصی خود را داشته باشد
  30. یادداشت تفاهم امنیتی بین ایران و روسیه
  31. ضربه کاری به ارتش اسرائیل و ترجمه عملی تهدیدات نصرالله
  32. تبدیل مجوز کاغذی به شناسه یکتا از ۴۲۷ هزار عبور کرد/ لرستان در صدر جدول تبدیل مجوزها
  33. دولت در احیای واحدهای تولیدی راکد و نیمه راکد موفق عمل کرد
  34. دیدار کارگران با رهبر انقلاب
  35. شمسایی بهترین گزینه هدایت تیم ملی فوتسال است
  36. زارع‌پور: برای سومین بار درخواست کردیم گوگل‌پلی رفع فیلتر شود
  37. موریس موتا پائز سرمربی تیم ملی والیبال وارد ایران شد
  38. وسط این همه مشکلات هم می‌توانیم شاد باشیم
  39. دستاوردهای سفر رئیس جمهور به پاکستان
  40. شهادت ۳۰ کودک بر اثر گرسنگی و آوارگی ۱۷ هزار کودک بدون والدین