حمیدرضا تیموری/ به گزارش دیوان نیوز؛ از دلایل اصلی مطرح شدن خصوصیسازی این دو باشگاه، حذف آنها از لیگ قهرمانان آسیا و ایراداتی است که باعث حذف این دو باشگاه از آسیا شده، معضلاتی مانند مشترک بودن مالکیت دو باشگاه، داشتن بدهیهای بسیار و عدم تسویه آنها و ابهامات مالی و عدم شفافیت مالی این دو باشگاه که توسط گروه نظارتی AFC گزارش شد. حال با شتاب غیرقابل باوری قرار است تا پایان بهمنماه، بخشی از سهام دو باشگاه بزرگ پایتخت در فرابورس عرضه شود.
اما در شرایط فعلی، سوالات بسیاری از سوی هواداران این دو باشگاه مطرح میشود؛ آیا قرار است مالکیت این دو باشگاه از وزارت ورزش و جوانان به شرکتهای دولتی واگذار شود؟ چند درصد از سهام آنها بین هواداران تقسیم خواهد شد؟ آیا خصوصیسازی واقعی اتفاق خواهد افتاد؟ آیا بسترهای لازم از قبیل سوددهی باشگاهها (این دو باشگاه زیانده بوده و مطابق ماده 141 قانون تجارت باید منحل شوند، حال باشگاهی که زیانده است چگونه میتواند وارد بورس شود، بنظر میرسد در همین مورد شفافیت لازم وجود ندارد)، پرداخت حق پخش تلویزیونی، کپی رایت، مالکیت ساختمان باشگاهها، زمین چمن اختصاصی و... فراهم شده که میخواهیم سهام این دو باشگاه را در بورس ارائه کنیم؟ در صورتی که قوانین و زیرساختهای موجود در فوتبال کشور آماده خصوصیسازی باشگاههای زیانده نیست، چرا با این عجله و بدون مطالعه کافی، سعی در اجرای درست یک کار غلط و اشتباه را داریم؟
اولین مصوبه خصوصیسازی مربوط به مصوبه 16 اسفند 1383 است که بر اساس آن، قرار بود تمام سهام باشگاهها از طریق مزایده واگذار شود. از آن تاریخ تاکنون مسئولان ورزش کشور دیدگاههای مختلفی را در نحوه واگذاری سهام این دوباشگاه داشتند برخی معتقد بودند که این دو باشگاه باید به بخش تعاون منتقل شوند، برخی دیگر معتقد بودند که پیشکسوتان این دوباشگاه باید سهامدار شوند، غافل از اینکه چه کسی هزینههای باشگاه را تقبل می کند. حتی در سال 1391 برند هر یک از این دو باشگاه بزرگ پایتخت را 45 میلیارد برای فروش قیمتگذاری کردند.
خصوصیسازی بهمعنای انتقال مالکیت به بخش خصوصی است. آیا در این واگذاری نظر کارشناسان ورزشی، اقتصاد ورزش و کلیه کارشناسان ورزشی مرتبط لحاظ شده؟ آیا اصلا نقشهراه ترسیم شده؟ آیا از کشورهای صاحبسبک الگوبرداری شده؟ آیا هدف از خصوصیسازی توسعه و ساماندهی این دو باشگاه است یا برای رفع تکلیف میخواهیم به هر شکل ممکن خصوصیسازی انجام شود؟ اصلاً دولت سیزدهم در چالش خصوصیسازی دو باشگاه موفق خواهد شد؟
سازمان خصوصیسازی ۳ مدل را برای خصوصیسازی دو باشگاه ارائه نموده است:
۱. درصدی از سهام دو باشگاه به اپراتورهای همراه اول داده شود( 17 درصد از سهام هر باشگاه)
۲. ارائه سهام دو باشگاه به تعاونیهای سهامی عام
۳. مدل سوم ترکیبی از پیشکسوتان و مدل پیمان مدیریت با محوریت تعاونی که 15 درصد سهام به تعاونیها داده شود.
حال پرسشی که در ارتباط با همین 3 مدل مطرح میشود این است که وقتی در این 3 مدل حداکثر 34 درصد سهام دو باشگاه منتقل میشود، تکلیف باقی سهام چه خواعد شد؟ قدم اول در خصوصیسازی ایجاد قوانین حمایتی از باشگاههای فوتبال است و در صورت نداشتن قوانین حمایتی، سرمایهگذار حاضر به سرمایهگذاری نیست.
به اعتقاد نگارنده، واگذاری مدیریت دو باشگاه به صورت یک دوره 5 ساله از طریق پیمان مدیریت به سازمانها و شرکتهای متمول مانند اپراتورهای همراه اول و ایرانسل یا شرکتهای متمول دیگری همانند فولاد خوزستان و فولاد مبارکه اصفهان برای گذر از بحران و رسیدن به استاندارهای لازم، امری ضروری است. پس از رسیدن به ثبات لازم آنگاه میتوان سهام دو باشگاه را که به سوددهی رسیده و استانداردهای باشگاه حرفهای را دارا شده اند را از طریق بورس عرضه نمود.