حسن صانعی پور/ به گزارش دیوان نیوز؛ با این حال به بهانه پایان لیگ نگاهی به اتقاقات این دوره خواهیم انداخت:
پرسپولیس شایسته قهرمانی
پرسپولیس از هفت دوره گذشته لیگ برتر ایران، شش عنوان قهرمانی را به خود اختصاص داده است. این نکته به تنهایی گواه این مطلب است که اوضاع قرمزپوشان نسبت به هر باشگاه دیگری روبهراهتر بوده و مقدمات موفقیت برای آنان فراهم شده است. اولین دلیل قهرمانی را باید به حضور مداوم یحیی گلمحمدی در راس کادر فنی این تیم دانست. بسیاری بر این عقیده بودند که دو قهرمانی پیشین پرسپولیس با یحیی گلمحمدی حاصل شخصیتی بود که برانکو به قرمزپوشان بخشیده بود اما قهرمانی بیست و دومین دوره لیگ برتر را باید صرفا به تلاش و مدیریت و دانش گلمحمدی نسبت داد. سرمربی پرسپولیس برای ساختن پرسپولیسی با اندیشههای خود حتی جام بیست و یکم را از دست داد. نکته دوم در مورد موفقیت قرمزپوشان ثبات مدیریتی است. در حقیقت درویش، مدیرعامل باشگاه به خوبی توانست موانع پیشروی را برداشته و آنگاه لازم بود بیاینه داد و آنگاه که ضرورت داشت عکس العمل نشان داد و در عین حال به درستی در حفظ بازیکنان و یا جذب مهرههای مورد نیاز ایفای نقش نمود. بخش سوم موفقیت پرسپولیس را باید به تجربه بالای بازیکنان این تیم اختصاص داد. مهدی ترابی، وحید امیری، سروش رفیعی بیگمان مغز متفکر تیم گلمحمدی بوده و نقش خود را در مستطیل سبز به خوبی ایفا کردند. دوری از حواشی و پرداختن به فوتبال دلیل دیگری بود که حتی بازیکنان جوانی چون محمد عمری را تبدیل به ستاره بی چون چرای پرسپولیس کرده بود. پرسپولیس حتی به نامهای و ستارهها نیز توجه نکرد، جایی که رفتن لوکادیا بی اثر شد و حتی نیمکت نشینی سروش رفیعی تبدیل به فرصت گردید و قرمزپوشان بهترین بهره را از بازگشت عیسی آل کثیر که انگیزههای مضاعفی داشت، بردند. در این بین باید به چند مورد ظریف نیز اشاره کرد: بعضی اشتباهات سهوی داوری نسبت به دو حریف مستقیم به نفع قرمزپوشان رقم خورد. دربی یکصدم برخلاف دو دربی گذشته به خصوص دربی برگشت فصل بیست و یکم در حالی به نفع آنان به پایان رسید که این بازی با شرایط برابر برگزار شد و تنها فرصت طلبی بازیکنان نتیجه نهایی را رقم زد. آنچه در نهایت در پایان لیگ بیست و دوم اتفاق افتاد، لیاقت بالای پرسپولیس از تمام جهات برای قهرمانی بود که به بهترین نحو ممکن رقم خورد.
سپاهان و حوادث
نحوه و شیوه بازی شاگردان ژوزه مورایس نشان از قهرمانی زودهنگام داشت. طلایی پوشان با برنامه، آرام و با شخصیت بازی میکردند. برد مقابل استقلال در هفته اول و صدرنشینی تا پایان هفته بیست و هفتم این تیم را به قهرمانی نزدیک کرده بود. چند مهره تاثیرگذار نیز شرایط این تیم را به گونهای رقم زده بودند که دوستداران فوتبال درایران آنان را مدعی اول قهرمانی تلقی میکردند. در حقیقت سپاهان جام را بعد از باخت به پرسپولیس در جام حذفی از دست داد. این شکست به لحاظ روحی و روانی تاثیرات منفی خود را گذاشته و طلاییپوشان بعد از آن متفاوت و کم رمق ظاهر شدند. بعد از این حادثه، توقف مقابل ملوان در حال سقوط نیز شیرازه آنان را بر هم ریخت و هرچند اختلاف یک امتیازی آنان با صدرجدول تا انتهای لیگ حفظ شد اما روحیه تضعیف شده آنان را در سه مسابقه انتهایی لیگ قابل ملاحظه بود. اینکه سرمربی تمرکز خود را از مسایل فنی به حواشی منحرف میکند و اینکه سپاهان با واقعیتهای فوتبال ایران کنار نمیآید، همان نکتهای بود که طلاییپوشان را ناامید و قرمزپوشان پایتخت را به قهرمانی امیدوار کرده بود. موضوعی که ممکن است در فصل نقل وانتقالات تابستانی و با خروج ستارههای این تیم، شرایط ناپایداری را برای آنان در فصل آتی رقم زده و سپاهان را از جمع مدعیان خارج نماید. در حقیقت سپاهان و ژوزه مورایس در پایان لیگ با شرایطی آشنا شدند که باید برای آنان تبدیل به فرصت قهرمانی گردد.
استقلال و حواشی
در حقیقت تصمیم نادرست فرهاد مجیدی ضمن گرفتن قهرمانی مجدد از استقلال این باشگاه را داخل حواشی ناخواسته کرد. مجیدی شخصیت قهرمانی استقلال را به آنان بازگرداننده بود و لازم بود با ترمیم نقاط ضعف در اندیشه دبل قهرمانی باشد. با این حال آبیپوشان غرق در حواشی ریز و درشت لیگ را آغاز و به اتمام رساندند. در این خصوص باید به چند مورد اشاره نماییم: ابتدا تعلل بی مورد مصطفی آجرلو در معرفی جانشین مجیدی بود که فرصت نقل و انتقالات تابستانی را از آنان گرفت. دوم درگیری بدموقع و غیرضروری مدیرعامل با وزرات ورزش که منجر به تعویض وی گردید و تمام برنامههای آجرلو را عقیم گذاشت. سوم وعدههای تکراری فتحاللهزاده که یکی پس از دیگری فرصت احیا را از استقلال گرفت و منجر به بحرانهای لاینحلی گردید که هنوز هم به نتیجه نرسیده است. چهارم احساسات غیر قابل کنترل سرمربی این تیم بود که اغلب از طرف حریفان به عنوان پاشنه آشیل وی تلقی شده و با پرداختن به آن تمرکز مجموعه استقلال را برهم زده و در نهایت با امتیاز مستطیل سبز را ترک میکردند. نمونه آن را باید در مصاحبه سرپرست نفت آبادان تفسیر نمود. با این حال استقلال با تمام مشکلات موجود به دلیل داشتن برنامه و انجام بازیهای منظم، علیرغم اینکه در مقطعی از کورس قهرمانی جدا شده بود، موفق شد فاصله هشت امتیازی خود را با صدر جدول جبران کند و حتی تبدیل به مدعی اول قهرمانی شود. در نهایت اینکه حدفاصل هفته بیست و ششم و تا بیست هشتم معادلات قهرمانی با باخت در شهرآورد به ضرر این تیم تغییرکرد تا این نکته به اثبات برسد که شرط اول قهرمانی در فوتبال ایران ثبات و تمرکز باشگاه است، در حالی که استقلال فصل بیست و دوم عاری از این خصیصه بوده و از طرفی آنطور که لایق این باشگاه بود مورد حمایت قرار نگرفت.
در صف قهرمانی
چند تیم به خصوص تراکتور تبریز در صف قهرمانی لیگ قرار گفته بودند. در حقیقت این تیم در کنار مس رفسنجان، گلگهر سیرجان، فولاد خوزستان و آلومینیوم اراک در قواره قهرمانی ظاهر شدند. مس رفسنجان که دومین خط دفاع برتر لیگ را به خود اختصاص داده است، اسیر کم تجربگی بازیکنانش شد و با تساویهای فراوان به رتبه پنجم اکتفا کرد. گلگهر هر چند با امیر قلعه نویی چهره مدعی لیگ را داشت اما با انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی در سراشیبی سقوط قرار گرفت و ضمن خروج از مربع قهرمانی، جام حذفی را نیز از دست داد. فولاد خوزستان تمرکز خود را به عنوان تنها نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا به این جام منعطف کرد و هرچند در برابر الهلال بازی قابل قبولی را انجام داد اما لیگ را از دست داد. شاید جدایی جواد نکونام بدترین ضربه را فولاد وارد کرد. آلومینیوم اراک نیز با حضور سید مهدی رحمتی جوانمردانه بازی کرد و نماینده شایستهای برای استان مرکزی بود. در این بین چند نکته در مورد تراکتور قابل گفتن است: خصوصی ترین باشگاه ایران پرنوسانترین باشگاه برای رسیدن به قهرمانی است. این تیم گاهی فراتر از فوتبال ایران بازی میکند و گاهی با کسب نتایج خارج از انتظار تمام آذربایجان را ناامید مینماید. باخت سنگین مقابل استقلال در هفته انتهایی لیگ، زنگ خطری بود که باید باشگاه تبریزی و مدیرانش را برای فصل آتی هوشیارتر نماید.
شرایط داوری
تمام لیگ از تمام داوری شاکی بود. حتی کارشناسی مسایل داوری نیز با حرف و حدیثهای فراوانی همراه بود. جدول تیمهای متضرر از داوری پیام معنی داری را منتشر کرد و جمله رییس فدراسیون فوتبال که گفته است: اشتباهات تاثیرگذار داوری وجود داشته و باید در خصوص سهیمه بندی داوران تجدید نظر کنیم نیز خود گواه بدون انکاری بر وضعیت نامناسب داوری است. این نکته ضرورت تجهیز داوران به سیستم VAR را الزامی کرده است. در عین حال باید اعتراضات برحق باشگاهها، که گاهی به واسطه همین اشتباهات، قهرمانی را از دست داده و یا در آستانه سقوط قرار گرفتهاند را مورد توجه قرار داد. از پرسپولیس قهرمان تا استقلال و سپاهان و تیمها میانه و انتهای جدول نگرانی خود را با انتشار بیاینههای گوناگون در مورد داوری اعلام نموده و این موضوع نباید خوشایند فوتبال ایران باشد.
تاثیرات جام جهانی
شرایط آماتوری فوتبال ایران به گونه است که با حضور هر مربی در راس کادر فنی تیم ملی شرایط ویژهای بر فوتبال کشور حاکم میشود. کیروش به بازیکنان خارج از لیگ ایران بیشتر اعتقاد داشت. اسکوچیچ به بازیکنان داخلی توجه میکرد. این تناقضها در کنار لیست نهایی جام جهانی که باعث خارج ماندن بعضی از ستارهها شد، در سرنوشت لیگ تاثیرگذار بود. بازیکنانی چون محمد محبی، مهدی قائدی و سعید صادقی تحت تاثیر همین موضوع در مقطعی با افت کفییت مواجه شده و مسلما شرایط آنان باعث نوسانات زیادی در روند تیمشان شده بود. از طرفی بازیکنی چون ابوالفضل جلالی که در جام جهانی 2022 قطر درخشان ظاهر گردید، نتوانست نظر سرمربی باشگاهی خود را جلب کند و لیست تیم ملی بعد از جام جهانی نیز ذهنیت بسیاری را به خود مشغول کرده است. مواردی که اگر توسط سرمربیان باشگاهی مدیریت نشود توامان به بازیکن و تیم ضربه خواهد زد.
حواشی و بیانیهها
فوتبال ایران سرشار از حاشیه است. اتهامات ثابت نشده باشگاهها و مربیان متن فوتبال را زیر سوال برده است. در مقطعی یحیی گلمحمدی معتقد بود که ارادهای قصد دارد او تیمش قهرمان نشوند. ژوزه مورایس در چند هفته انتهایی بدنبال بهانه ناکامی است و سرمربی استقلال مدعی است نگذاشتند استقلال قهرمان لیگ شود. به دنبال همه این اعتراضات، بیانیههای رنگارنگی نیز از طرف باشگاه منتشر میگردید. اینکه وقایع مختلفی در طول لیگ اتفاق افتاده و دلایل فراوانی برای آن ذکر شده است یک طرف قضیه است و اینکه تمام مربیان لیگ به خصوص مدعیان قهرمانی توپ ناکامی خود را به میدان داوران و فدراسیون و عوامل خارجی میاندازند طرف دیگر قضیه است. فارغ از صحت و سقم تمام موضوعات مطرح شده به نظر میرسد رگههای از تمایلات غیر فوتبالی و گاه رنگی شائبههای درست و نادرستی را رقم زده است که لازم است نهادهای نظارتی بدان ورود کرده وبا متخلفان برخورد قانونی گردد.
جذابیتهای لیگ
لیگ ایران با تعریف خاص خود جذابیتهای خاص خود را داراست. خروج لوکادیا از پرسپولیس به دلایل واهی، جذب غیر منطقی شیخ دیاباته که سابقه مصدومیت او مشخص و معین بود، تنشهای مربیان لیگ با ساپینتو که گاه با هدف برهم زدن تمرکز او انجام میشد. قراردادهای منحصر به فرد ستارههای استقلال که هر هفته منجر به حواشی جدی میگردید. وعدههای بزرگ و کوچک علی فتح الله زاده که منجر به اخراج وی شد. موضع سازمان خصوص سازی در خصوص بدهیهای باشگاه استقلال، ابراز علاقه مجدد استراماچونی به استقلال بعد از دریافت طلب خود از این باشگاه، حمایت عجیب وحید قلیچ از سرمربی استقلال، میزبانی پیکان از پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، اظهار نظر متفاوت و گاه متناقض کارشناسان و کمیته داوران در مورد صحنههای قضاوت داوران و دست آخر جدایی قریب الوقوع بازیکنانی چون رامین رضائیان، امید نورافکن از باشگاه سپاهان در کنار فصل فاجعه بار سجاد شهباززاده که آقای گل چند فصل پیش ایران شده بود، می تواند بخشی از جذابیتهای منحصر به فرد فوتبال ایران باشد که قریب به یقیین در فصول آینده نیز تکرار خواهد شد. نقش دلالان فرصت طلب در ایجاد این اوضاع را نباید فراموش کرد.
جنگ تمام عیار در جام حذفی
بیست و دومین دوره لیگ برتر به سرانجام رسید. اما جام حذفی همچنان باقی است. این بدان معنی است که فصل فوتبالی ایران هنوز به اتمام نرسیده است. چهار تیم استقلال، پرسپولیس، نساجی مازندران و هوادار منتظر نیمه نهایی جام حذفی هستند. فارغ از همه حساسیتهای موجود دو نکته مهم قابل ذکر است: ابتدا مصاف سرخابیها با تیمهایی است که اتهام تبانی در لیگ بدانها زده شده و مسلما برای اثبات حقانیت خود به میدان خواهند آمد و دوم احتمال برگزاری دربی سوم فصل درفینال جام حذفی است که آن را باید جنگ تمام عیار فوتبال ایران درجام حذفی بدانیم.