اصغر قلندری/ به گزارش دیوان نیوز؛ خوب به اطراف واطرافیان فدراسیون فوتبال ایران نگاه کنید!
چرا کارشناسان فوتبال از فدراسیون فوتبال دور شده اند، پراکنده گشته اند، طرد شده اند؟! و یا با پشت پا زدن به بزرگان فوتبال باعث بروز اتفاقات ناگوار شده اند؟!.
تعجب اینجاست که اصل موضوع رها شده و گروهی که خودرا مدعی خدمت به جامعه ورزش و فوتبال می دانند اما در پی کسب قدرت و شهرت هستند به دنبال گرفتن کرسی صدارت فدراسیون فوتبال ایران به تکاپو افتاده اند بی آنکه به دشواری و وظیفه فوق العاده غامض و سنگین پیش روی فوتبال ایران بیاندیشند!!
طبیعی است زیرا اشکال از وزارت ورزش وجوانان است که از این قبیل افراد که روش های عوام فریبانه و پدر مآبانه و دلسوز به فوتبال حمایت پیش گرفته اند و باعث سلب قدرت از کسانی می شوند که با دانش، فضائل و تحولات پیشرفته دانش ورزش روز آشنائی دارند و می توانندبا ابتکار و خلاقیت فردی از صیانت، فر وشکوه و اعتبار جهانی فوتبال حفظ و حراست کنند!؟
در چنین شرایطی فوتبال ورشکسته کشورمان به اشخاصی نیاز دارد که بتوانند از امیال شخصی خود چشم پوشی کنند و مفسده جویان و مادی گرا ها را از حاشیه فوتبال کنار بگذارند و دررحقیقت عوامل تعامل اجتماعی باشند و به آسانی و به سهولت قربانی امیال سود جویی و تمایلات نفسانی کسانی نشوند که فقط به فکر حفظ صندلی خود در این فدراسیون هستند!
این قابلیت ها معَین دلالت بر کسانی دارد که به تهذیب وپیرایش منش و اخلاق پهلوانی در ورزش توسل دارند و به توشه وثواب آخرت می اندیشند نه به مال اندوزی وسرقت بیت المال عمومی!
یکی ازمشکلات اساسی فوتبال امروز ما مسئله افراط وتفریط و زیاده روی و همچنین قانون و برنامه ریزی های " من در آوردی" است!عدم اراده لازم برای برخورد باخاطیان و واسطه گرها ودلالان نیز از دیگر مشکلات عدیده در فوتبال ما است که متاُسفانه سبب گردیده تا فوتبال باشگاه های معتبری نظیر ذوب آهن اصفهان، ماشین سازی تبریز و پرسپولیس تهران در سراشیبی سقوط و تباهی وازهم پاشیدگی قرار بگیرند!
در سنوات گذشته تیم فوتبال باشگاه قدیمی ذوب آهن اصفهان به کراَت تا مرز فینال مسابقات لیگ برتر باشگاه های کشور و رقابت های جام باشگاه
های آسیا پیش می رفت و به نتایج خوب و آبرومندانه ای هم دست پیدا می کرد.
اما اکنون برنامهریزی های ضعیف و عدم حمایت از سوی فدراسیون فوتبال خوب نصف جهان را به ورطه نابودی کشانده است که بی تردید معلول نبود امکانات مالی مکفی از عمده دلایل آن است!
از طرفی هم عدم آینده نگری باعث این رکود و نارسائی درفوتبال باشگاه های معتبر کشور شده است!
اگر بگوئیم معلول ضعف مدیریتی وزارت ورزش وجوانان که توانائی ایجاد شرایط مناسب و تقویت بنیه تیم هائی که نماینده های شایسته فوتبال ایران بودند را نداشته است، پر بیراه نگفته ایم!
یکی از وظایف وزارت ورزش و جوانان دفاع از اعتبار ورزش کشور ، کسب اعتماد بین المللی و حمایت از جایگاه فوتبال ایران در آسیا وجهان است ، که به واقع توسط همین تیم ها باید حاصل شود.
پس باید وزیر و معاون توسعه ورزش وزارت ورزش و جوانان با ظرافت خاصی این شرایط را بالانس کنند واولویت کمک رسانی و حمایت از تیم های باشگاه های خوشنام و ریشه دار استان ها را در دستور کار خود لحاظ کنند تا هیچ باشگاهی دچار چنین سرنوشتی نشود !
واما پاسخ این سئوال که چرا امثال دکتر محمد دادکان، همواره در پرده ابهام مانده است؟! الله و اعلم!؟افردی که درامر مدیریت ورزش تبحر خاصی دارد و فردی است بادانش، متخصص، وکاردان در امور ورزش به ویژه فوتبال!؟ اما دور از خانه ای که متعلق به دادکاندهاست !
چرا شرایط به گونه ای است که مدیران شایسته ای مانند ایشان از صحنه ورزش و فوتبال دور شده اند؟!
تنها فوتبال نیست که از عدم حمایت مالی وزارت ورزش و جوانان در مضیقه مالی قرارگرفته واز وجود چنین شرایط سختی رنج می برد! درسایر رشته های ورزشی هم که حتی دارای سهمیه بازیهای المپیکی هستند هم این وضع صدق می کند!
مثل دو ومیدانی وزنه برداری و...
خلاصه کلام، ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی در ورزش از یکسو وغفلت از ماجراهای دستمزد ویلموس ها از سوی دیگر، نشان از عدم توانایی مدیریت واقعی افرادی دارد که علی رغم غیرورزشی بودن سکان ورزش ایران پرگهر رابه دست گرفته اند! که
اگر هرچه زودتر به این غائله خاتمه داده نشود وبه صورت جدی به این مهم پرداخته نشود، وضع نابسامان ورزش ایران از اینکه هست هم بدتر خواهد شد.