حمیدرضا تیموری/ به گزارش اختصاصی دیوان نیوز؛ در مرحله جوانی یک صندوق بازنشستگی تعداد کسانی که حق بیمه پرداخت میکنند زیاد و تعداد کسانی که سهم بازنشستگی دریافت میکنند اندک و در حد صفر است در این مرحله وضعیت صندوق پایدار است اما با گذشت زمان که تعداد بازنشستگان زیاد میشود تعادل نیز به هم میخورد، چه باید کرد؟
اصل 28 قانون اساسی، بازنشستگی و تامین اجتماعی را به رسمیت شناخته و از آن بهعنوان حقی برای مردم و تکلیفی برای دولت یاد نموده است. طبق اصل مذکور برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و ... حقی است همگانی و دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای افراد کشور تامین کند.
در حال حاضر 18 صندوق بازنشستگی در ایران فعالیت دارند. 3 صندوق ماهیت دولتی، 2 صندوق ماهیت عمومی غیردولتی و بقیه صندوقها صنفی اختصاصی هستند. صندوق تامین اجتماعی برای جامعه کارگری و کارفرمایی، صندوق بازنشستگی کشوری برای مستخدمین دولت، صندوق بازنشستگی لشگری برای نیروهای مسلح، صندوق کشاورزان-روستائیان و عشایر برای جمعیت روستایی کشور، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد، صندوق حمایت و بازنشستگی آیندهساز برای مستخدمین سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و شرکتهای تابعه و وابسته، صندوق حمایت و بازنشستگی وکلا و 12 صندوق دیگر برای پوشش شاغلان حوزه های دیگر وجود دارد.
بیش از 75 درصد بیمهشدگان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی، 11.3 درصد صندوق بازنشستگی کشوری، 5.8 درصد سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح و 3.2 درصد صندوق بیمههای اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر و 3.3 درصد بیمهشدگان سایر صندوقها را تحت پوشش قرار داده است.
تحولات چند سال اخیر در مقررات بازنشستگی و میزان پرداخت حقوق بازنشستگی و چالشهای ایجاد شده در عرصه اقتصادی، توان مالی صندوقهای بازنشستگی را برای انجام تعهداتشان مورد تردید قرار داده و باید هرچه سریعتر راه حل های مناسب برای مدیریت وضعیت و جلوگیری از بحران اندیشه شود.
هرچه تعادل ورودی و خروجیهای صندوقهای بازنشستگی بیشتر دچار نابرابری شود، وضعیت معاش بازنشستگان نیز بیشتر به خطر میافتد. اتحادیه بینالمللی تامین اجتماعی (ISSA) تاکید میکند که برای ایستایی و تداوم کارکرد یکصندوق بازنشستگی، باید نسبت ورودیها به خروجیهای آن (ضریب پشتیبانی) بیشتر از 5 باشد. (6 مناسب است). اگر ضریب پشتیبانی یکصندوق به عدد 5 برسد، یعنی به آستانه بحران پا گذاشته و در صورتی که این ضریب به زیر 5 سقوط کند به معنای بحران واقعی در صندوق بازنشستگی است. صندوق تامین اجتماعی با ضریب پشتیبانی 4.97 هنوز به مرحله بحران جدی پا نگذاشته است ولی سایر صندوقها، از صندوق کشوری گرفته تا صندوق فولاد، لشگری، نفت، وکلای دادگستری، آیندهساز و.... مدتهاست که تعادل ورودی و خروجی آنها به هم خورده است.
درحالی که هیچ پرداختی از خزانه ملی به سازمان تامین اجتماعی صورت نمیگیرد بنابر اظهارات رسمی، 85 درصد هزینههای صندوق بازنشستگی کشوری را دولت تامین میکند. سالی 15 هزار میلیارد تومان صرف همسانسازی حقوق بازنشستگان این صندوق میشود. تا چه زمانی دولت هزینههای صندوق بازنشستگی کشوری را پرداخت خواهد کرد؟
صندوقهای بازنشستگی از محل بیمه کارگران، معمولا 7 درصد بیمه سهم کارگر، 20درصد بیمه سهم کارفرما و 3 درصد سهم دولت را دریافت میکنند که البته 3 درصد سهم دولت 40 سال است که پرداخت نشده است. با توجه به این که بحران صندوقهای بازنشستگی از بحرانهای اساسی در سالهای آینده است و شرایط فعلی صندوقها، زمینهساز ناآرامیهایی شده است لزوم اندیشه و ارائه راهکار مناسبی در این زمینه احساس میشود.
مطالعه صنعت بیمه در کشورهای مختلف مانند اتحاد جماهیر شوروی سابق، آلمان، ژاپن و ایتالیا نکات بسیاری را نشان میدهد. 5 سال قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمعیت بازنشسته در این کشور به 102 میلیون نفر رسید و صندوقهای بیمه این کشور ورشکست شدند. پائین آوردن سن بازنشستگی، بالا بردن حقوقها و بیتوجهی به سرنوشت صندوقهای بیمه و بازنشستگی از عوامل ورشکستگی اعلام شد. آیا مشکل صندوقهای بازنشستگی در ایران، پیر شدن جمعیت کشور یا پائین بودن سن بازنشستگی است؟ آیا عوامل دیگری در آن دخالت دارد؟ در صورتی که بخواهیم پیری را مستمسکی برای وضعیت بحرانی صندوقهای بازنشستگی قرار دهیم دنیا پراز کشورهای پیر مانند ژاپن، آلمان، ایتالیا و کشورهای اروپای غربی است که با بحران صندوقهای بازنشستگی مواجه نیستند بنابراین علت را باید در جای دیگری جستجو کرد. شرایط ایدهآل برای یکصندوق بازنشستگی 7 به 1 است که میانگین این رقم در ایران 3.6 به 1 است یعنی کمتر از 4 نفر حق بیمه پرداخت میکنند و یک نفر بازنشسته حقوق میگیرد با این حساب صندوقهای بازنشستگی کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند.
آلمان ، ژاپن و نروژ پیرترین جمعیت را دارند ولی با برنامهریزی صحیح و اصولی ضمن ارائه خدمت به بازنشستگان وضعیت باثباتی دارند، در بین این کشورها، نروژ سیستم توسعهیافتهتری دارد سن بازنشستگی رسمی برای مردان و زنان در این کشور 47 سال است این درحالی است که مقامات کشورمان راه حل مشکل صندوقهای بازنشستگی را افزایش سن بازنشستگی عنوان می کنند. نسخهای که بنظر می رسد بیشتر مسکن است تا علاج درد.
نادیده گرفتن اصول و محاسبات اکچوئری در تصمیمات و سیاستگذاریهای صندوقها و مداخلات دولت، عدم ایفای تعهدات دولت نسبت به صندوقها وضعیت را بیش از پیش بغرنج نموده است. بحران در راه است و لزوم بازنگری در قوانین، گماردن افراد کارآزموده و فنی در ارکان بیمههای بازنشستگی بیش از پیش احساس میشود.