به گزارش دیوان نیوز؛ محمدرضا ولیزاده دبیر سرویس ورزشی روزنامه دنیای هوادار در یادداشتی نوشت: دیگر برای همه ما ثابت شده، که فوتبال ایران، جولانگاه القاب و عناوین است، صفاتی توخالی، که تنها در کلام و سخن، برای فوتبالِ ما است و در عمل هیچ سنخیتی میان این حجم از آب و تاب و اغراق، با این فوتبالِ بیکیفیتِ بیاخلاقها نیست.
اینکه بحث را از کجا شروع کنیم، نکته مهمی است اما موضوع حائز اهمیت برای فوتبال ایران، این است که مخاطب فوتبال، مدتها است که نه خوب میشنود و نه خوب میبیند و این موضوع تبدیل به معضل بزرگ، برای فوتبال ما تبدیل شده است.
شرایط کرونایی، فشردگی بازیها، حساسیت جدولی یا هرچیز دیگری، نمیتواند تنها دلایل لیگِ فرسایشی و بیکیفیت بیستم فوتبال ایران باشد، درست یادمان نمیآید آخرین بار کی بود که بعد از پایان مسابقهای از لیگ برترمان، از کیفیت فنی بالای بازی حظ کرده و نسبت به نمایش دو تیم زبان به تحسین تمجید باز کرده باشیم، اما در عوض هرچه سطح فنی تیمهایمان نزول میکند، القابِ دهنپرکنِ جدیدی به فوتبال ایران اضافه میشود تا سطحِ پایین را پوشش دهد، حالا سلطان و عقاب و شهریار به کنار، از این پس باید با تیمِ کاپیتان خیز و کمپانی و ستون و ... هم کنار بیاییم.
برای مثال همین دیدار سپاهان اصفهان و پرسپولیس تهران، آنقدر که گزارشگر مرکز سیمای اصفهان از دیدار سپاهان و پرسپولیس با عنوان الکلاسیکو یاد کرد و اصرار داشت که این الکلاسیکو از جذابترین رقابتهای سطح آسیا است، در همین چند هفته پیش و جدال تماشایی رئال مادرید و بارسلونا، لفظ الکلاسیکو به کار نرفته بود، حالا اینکه رقابت پرسپولیس و سپاهان همیشه حساس و مهیج بوده است به کنار، اما آنچه از هفته بیست دوم لیگ بیستم از جدال شاگردان محرم نویدکیا و یحیی گلمحمدی دیدیم، از همه لحاظ با نوشتههای همیشگی روی کاغد متفاوت بود.
برخلاف عقیده گزارشگر محترم این دیدار، که اعتقاد راسخی به روشن شدن موتور بازی و داغ شدن کوران هیجان این جدال در دقایقی مختلفی از بازی داشت، به جز دو صحنه گل و چندین موقعیت روی دروازههای طرفین، فوتبال پرسپولیس و سپاهان با سطح تعریف و تمجیدها مغایر بود، حالا مقوله لِه شدن اخلاق و فرهنگ هم بماند که بیشتر در خصوص آن صحبت کنیم.
اما جدا از سطح فنی لیگ برتر فوتبال ایران که به شکل عجیبی کاهش پیدا کرده است و لیگِ ایران را مملو از تیمهای تدافعی و که صرفا برای نباختن، لذت و هیجان را از فوتبال گرفته اند و با ارائه بازی دفاعی مطلق، اتوبوسهایشان را در مقابل دروازه خودی پارک میکنند، متاسفانه هم در بخش گزارش و هم در بخش اجرا، کیفیت پخش دیدارهای لیگ برتر هم، به همان حد افول کرده است.
اصرار عجیب مجریان به خواندن نظرات مردم در پیش و میان مسابقه، آن هم حرفهایی که غالبا با مضمون لودگی که در صفحه اینستاگرامی برنامه منتشر شده است، گویا روش جدیدِ روی اعصاب مخاطب رفتن است که مجریان برنامه به خوبی با آن آشنا شدهاند، شاید زمانی که اهالی فوتبال دوست دارند تحلیلهایی فنی، از بازی تیمهای محبوبشان را بشوند و بیشتر با شرایط بازی آشنا شوند، کاری در سطح استاندارد و برنامههای جهانی هم به سادگی اجرا میشود، آقای مجری با ذوق و شوق میگوید: فلانی از فلان جا گفته من طرفدار تیم فلانم اما نتیجه این دیدار اِل یا بِل میشود، یا فلانی که از خواننده یا بازیگر و... خوب و محبوب کشورمان، گفته به امید موفقیت تیم فلان اما من طرفدار تیمِ بهمان هستم.
واقعا این سطحِ پایینِ اجرا، چه جذابیتی میتواند برای ما داشته باشد، مثلا اینکه یک نفر طرفدار استقلال است و برای برد تیمش آرزوی موفقیت میکند موضوع خیلی غیرمعقولی است یا اینکه یک پرسپولیسی برد تیمش را پیشبینی میکند، برای ما غیرقابل فهم و درک است، که این جنین با آب و تاب، مجریان برنامه وقت مخاطبان را تلف میکنند.
از گزارشها هم که نگوییم بهتر است، دیدارهایی که از مرکز شهرستانهای مختلف پخش میشود با گزارشهایی کاملا یک طرفه همراه است و این موضوع تا حد زیادی قابل تشخیص است.
از گزارشگران دیدارهای خانگی استقلال و پرسپولیس هم باید گفت، چرا که دست کمی از گزارشگران شهرستانی ندارند، جایی که صدا و سیما علاقهای هم به تغییر نسل و تزریق روح جوانی نداشته است و با سیستم چرخشی، همان گزارشگران همیشگی فوتبال را برای دیدارهای مختلف برمی گزیند، فوتبالهایی با گزارشگرانی که سالها است در همه بازیها با به کار بردن الفاظی مشابه و پیروی از سکبی کاملا منسوخ، در رقابتی تنگاتنگ، برای اعصاب خوردی مخاطب با یکدیگر رقابت میکنند.
اما مهمترین حواشی این روزهای فوتبال ایران، اتفاقاتِ عجیب دیدار سپاهان و پرسپولیس بود، درگیری عجیب بین اعضای دو تیم در پایانِ بازی که حسابی خبرساز شد، جایی که هنوز هم مشخص نشده است که چرا اعضای دو تیم چنین واکنشهایی را از خود به نمایش گذاشتند.
دنبال مقصر برای این فاجعه نیستیم، هنوز هم طرف شروع کننده این بزن بزن عجیب میلیاردرهای فوتبال ایران مشخص نشده است، اما بدون شک، فوتبال ما باز هم بازنده اصلی اتفاقات زننده «اِل بزن بزنو»ی پرسپولیس و سپاهان بود. جایی که باز هم اخلاق و فرهنگ در فوتبال ما لگدمال شد، فوتبالی که شاغلان آن، اصرار عحیبی به حرفهای بودنش دارند، اما جز در مسائل مالی، خودشان در هیچ زمینهای حتی در سطح آماتور هم نیستند.
البته جنجالهای فوتبال ایران فقط به همین نمونه تهرانی اصفهانی ختم نمیشود، نمونههای بارز آن را در تهران، خوزستان، تبریز و مشهد هم به چشم دیدیم و این بی اخلاقی ها در فوتبال ایران ید طولایی دارد.
در نهایت امیدواریم کمیته انضباطی و کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال هرچه سریعتر به اتفاقات تاسفبار اصفهان ورود کند، گرچه اگر نخواهد مانند دیگر مسائل مهم فوتبال از این مورد هم چشم پوشی کند.
نویسنده: محمدرضا ولی زاده